خاموش روشن صنعتی نوپا
با مسعود سرپاک، کارشناس حوزه انرژی درباره تنگنای خاموشی و استخراج رمزارزها گفتوگو کردهایم
نگار حسینخانی ـ روزنامهنگار
خاموشی، گرما، بیکاری و... انگار زندگی با برق معنا یافته و بیبرقی، معنای زندگی در برهوت است. تازهواردی به پرونده خاموشی کشور پا گذاشته است: ماینر. سهم این دستگاه که سهامدار تجارت آینده است، در خاموشیها چیست؟ وزارت نیرو چه سیاستی در اینباره اتخاذ کرده است و آیا این صنعت، مضر است یا مفید؟ درباره علت و معلول خاموشی و ربط آن با صنعت استخراج رمزارزها با مسعود سرپاک، کارشناس حوزه انرژی، صحبت کردهایم. او به این رابطه، دوسویه نگریسته و قسمتی از ماجرای خاموشی و ربط آن با این دستگاهها را برایمان روشن کرده است.
با شروع خاموشیها، چرایی کاهش تامین برق و استانداردهای کیفیت آن، پرسش روز است. اساسا الکتریسیته ایران در چه درجهای است؟
حرکت انرژی الکتریکی و سَفَر الکتریسیته از تولید شروع میشود و با طی مراحل انتقال و توزیع، به بخش مصرف میرسد. استانداردهای تولید و عرضه الکتریسیته و کیفیت برق در ایران، بینالمللی، سختگیرانه و محدودکننده است. غالبا در بازارها، انواع محصولات، با کیفیتهای گوناگونی عرضه میشوند اما در فروش انرژی الکتریکی، تنوع کیفیت چندانی وجود ندارد و کوچکترین انحراف کیفیت در این سفر، یعنی نبود برق! در سراسر این سفر، نظارت و کنترل دائمی برای حفظ استانداردها و کیفیت الکتریسیته وجود دارد. اگرچه نظارت دولت از بخش تولید تا مصرف، برقرار است، شدت و تکلیف نظارتی دولت، در بخش مصرف، کمتر است و به جای آن، مصرفکننده، موظف است در استفاده از برق، تکالیفی را مراقبت کند. بهعلاوه برای خرید انرژی الکتریکی، به نسبت توان برق مورد نیاز، مصرفکننده بهعنوان مشترک و نه مشتری، باید قرارداد اشتراک را امضا کند که در آن، حقوق، تکالیف، وظایف، تعهدات و حدودی برای تامینکننده و مصرفکننده، در تبادل توان و انرژی الکتریکی، تعیین شده و باید رعایت شود. بهعنوان نمونه، نباید بیش از حد مجاز، شبکه را آلوده کند زیرا آلودگی به سایر مشترکان و شبکه، آسیب خواهد رساند و موجب تلفات میشود. اما گاهی این تکالیف، مخدوش میشود. مثلا مصرفکننده:
1- توان الکتریکی بیشتری از مقادیر قرارداد اشتراک، استفاده میکند.
2- بیش از حد مجاز، توان ریاکتیو، به شبکه برق وارد میکند. توان ریاکتیو، معمولا پیامد استفاده از سیستمهای الکتروموتوری نامرغوب است و آلودگی را وارد شبکه برق میکند.
3- بیش از حد مجاز، هارمونیک به شبکه برق وارد میکند. هارمونیک، پیامد به کارگیری دستگاههایی مانند لامپهای کممصرف نامرغوب و فاقد فیلتر برای ممانعت از ورود آلودگی به شبکه برق است.
4- انرژی تحویلی را در مصارف دیگری، غیر از موضوع قرارداد و خارج از تعرفه، استفاده میکند.
گویا بعضی از مشترکان معضلاتی را به همین صورت، بهوجود آوردهاند؛ مثلا در بعضی واحدهای صنعتی یا واحدهای فرهنگی، دستگاههای استخراج رمزارز، نصب شده. آیا این واحدها باید در استفاده از برق برای ماینینگ پاسخگو باشند؟
طبق قرارداد اشتراک، تعرفه انرژی الکتریکی برای موضوعات مختلف، متفاوت است و بهرهبرداری از الکتریسیته، بهمنظوری غیر از مفاد قرارداد اشتراک، ممنوع است. برق مدارس و مساجد، تقریبا رایگان است و قانونگذار، این تسهیل را صرفا برای استفاده در مصارف آموزشی و تربیتی، قائل شده و تصریح کرده است. درصورت تعطیلی مدارس، مساجد، واحدهای تولیدی یا هر صنف دیگر، بنا به پاندمی کووید-19 یا هر معضلی، بهرهگیری از انشعاب برق، برای امور دیگر، ازجمله ماینینگ، ممنوع است چون برقی که با تخفیف برای امور فرهنگی یا تولیدی، اختصاص داده شده، در جای دیگری مصرف میشود و این، امری خلاف و غیراخلاقی است و میتوان به شکل حقوقی با آن مشترک برخورد کرد.
عمل این مشترکان، تا چه اندازه غیرقانونی است؟ این صنعت بهتازگی در کشور راهاندازی شده، آیا باید با آن مبارزه کرد؟
بعضی کسبوکارها، بهویژه تولیدی، در دوره تحریم و پاندمی کووید-19، آسیبهای جبرانناپذیری متحمل شدهاند و برای جبران این خسارات، روی به استخراج رمزارز آوردهاند و از دیدگاه خود، این امر مقطعی را، منطقی تلقی میکنند و از حکومت، انتظار حمایت دارند. از سوی دیگر دولت متعهد به تامین برق براساس قرارداد است و مشترک متعهد به بهرهگیری در راستای موضوع قرارداد و نه ماینینگ. اما بنا به دلایلی خارج از قصور مشترک و حدوث شرایط اضطرار، او مجبور به بهرهبرداری خارج از تعرفه شده است و از سوی دیگر، همین دولت متعهد به حمایت از تولیدکننده و رافع موانع تولید! بهعبارتی، دولت با مشترک خوشحسابی طرف است که تاکنون به قراردادش پایبند بوده و صورتحسابها را بهموقع پرداخت کرده و اکنون، در تلاش برای تامین نیازهای اولیه معاش خود، از آن تعهد، مجبور به عدول شده است. در این میان، با نوعی لزوم جلوگیری از تخطی و در عین حال لزوم پشتیبانی از تامین معاش و چرخه کار مردم مواجهیم. این پارادوکس است و مبارزه به شکل کنونی، گره بر گره خواهد افزود و منجر به نافرمانی مدنی خواهد شد.
پس نصب ماینرها غیرقانونی محسوب نمیشود.
رمزارز، تجارت آینده است و در مبادلات اقتصادی، جایگزینی برای ارزهای غیردیجیتال و کاهش آثار تحریم. پس ماینینگ رمزارز نیز اساسا کار بدی نیست ولی مثل هر ابزار دیگری، کارکرد درست و غلط دارد! ماینرها، بهدلیل استفاده زیاد انرژی الکتریکی، باید در مکان مناسب نصب و در زمان مناسب، بهکار گرفته شوند تا اختلال در شبکه برق کشور، پیش نیاید. این فعالیت، با جذابیت زیادش، پتانسیل بهبود بخشی از اقتصاد درمانده کشور را دارد.
اما یکی از دلایل خاموشیها فعالیت این صنعت دانسته میشود. خاموشیهایی که صدمات زیادی به زندگی مردم وارد کرده است.
علاوه بر مردم، وزارت نیرو، بیشترین صدمات را از خاموشی، خواهد خورد. عمر تجهیزات شبکه، خطوط فشار قوی و بخش تولید، با قطع و وصل، کم میشود و همه تلاش کارشناسان وزارت نیرو، استمرار برقرسانی و جلوگیری از قطع آن است. رمزارز، تهدیدی بود که درصورت توجه بموقع مدیران ارشد به تذکرات کارشناسی و درایت آنها، میتوانست به فرصت تبدیل شود و با برنامهریزی و تنظیم بهنگام مقررات، به نقطه قوت اقتصادی برسد ولی اکنون به نقطه ضعف در سیاست کلان دولت، بدل شده است.
اکنون وزارت نیرو، اغلب ماینینگها را مضر میداند و بهدنبال خلافکاران، قطع برق آنها و معرفی به دستگاه قضایی است. اما آیا این چاره است؟ و آیا راهکار مناسبی برای تامین برق ماینرها وجود دارد؟
وزارت نیرو موظف است با حفاظت از شبکه و در لوای مقررات، به مشترکان برقرسانی کند. اکنون از نظر مقامات ارشد، صنعت ماینینگ، بحرانزا و مضر است و مبارزهای را با این صنعت در پیش گرفتهاند. انتهای این مبارزه، آسیب به هر دو طرف است. برای تامین برق ماینرها بهتر است در سهبازه زمانی برنامهریزی شود:
1- در کوتاهمدت، در حد مقدور، تامین برق آنها را به زمانهای کمباری شبکه، در نیمهشب محول شده و تعرفه غیرریالی و متغیر با زمانی برای این کار، درنظر گرفته شود.
2- در میانمدت، بهبود مکانیسم کوتاهمدت و افزودن تسهیلاتی، مانند سیستم تولید پراکنده، بهویژه نیروگاههای کوچک خورشیدی برقرار شود.
3- در بلندمدت، علاوه بر توسعه و بهبود مکانیسم برنامههای کوتاهمدت و میانمدت، مشارکت وزارت نیرو با مطالعات آمایش سرزمین و ایجاد و توسعه مزارع رمزارز بزرگ، با بهرهگیری از سیستمهای تجدیدپذیر و تولید پراکنده، در دستور کار قرار گیرد. توضیح جزئیات برنامهها در این مقال نمیگنجد.
اگر وزارت نیرو، انرژی الکتریکی ماینرها را تامین نکند، فعالان این حوزه باید چه کنند؟
خاموشی ماینرها، موجب زیان مالک است. دولت باید این دغدغهها را درک کند و با ایجاد مکانیسم و مقررات مناسب، عادلانه در توزیع الکتریسیته، گامهای اجرایی بردارد. اگر وزارت نیرو نخواهد یا قادر به تامین الکتریسیته ماینرها نباشد، در کوتاهمدت، کوچ اجباری ماینرها به مناطق دیگر، بهویژه سردسیر، رخ خواهد داد. در میانمدت و بلندمدت، جلب مشارکت بخش خصوصی، با رویکرد به انرژیهای تجدیدپذیر و تولید پراکنده و احداث مزرعه رمزارز در منطقه مناسب با توجه به شرایط اقتصادی، راهکار مناسبی بهنظر میرسد.
اکنون که اغلب کشورها و شرکتهای بزرگ دنیا از فواید رمزارزها بهره میبرند، چرا کشور ما این صنعت را حمایت نمیکند؟
آسیبشناسی این مقوله، نسبتا طولانی است و بهتر است در موقع دیگری، رمزگشایی شود. لیکن مختصر این است که چون جذابیت رمزارزها به انرژی الکتریکی ارزان، بسیار وابسته است، بنابراین هرجایی که بتوان الکتریسیته ارزان یافت، علامتی برای نصب ماینر است و چون انرژی الکتریکی در ایران، با یارانه زیادتری برای برخی فعالیتها عرضه میشود، علامت دومی برای نصب ماینر است. واکنش اولیه دولت، معمولا مبارزه با معلولها به جای علل و اَنگ ناصواب بودن ماینینگ است؛ درحالیکه دولت خردمند، با آیندهپژوهی، برای تبدیل تهدیدها به فرصتها و قوتها، از ظرفیت اندیشمندان و آگاهان، استفاده میکند و با مقررات خوب و حمایت از صنایع نوپا در استقبال قوتها و بدرقه ضعفها، شتاب خواهد کرد.