زیبایی برای همه
سارا کریمان
فضای سبز و پارکهای شهری از مهمترین ارکان شهرسازی معاصر هستند. رشد جمعیت و توسعه ساختوساز نفس ساکنان را تنگ میکند. هرچه شهر بزرگتر و پرجمعیتتر میشود، خانهها کوچکتر و تنگتر بر هم فشرده میشوند. نیاز به تنفس روح و جسم الزامی بر پیشبینی بوستانهای شهری است. از وجوه قابل تامل تهران پارکهای زیبای آن است که هر کدام سرگذشت و حکایتی دارند. اما واژه پارک در اواسط دوره قاجار به گوش پایتختنشینان رسید؛ آن هم نه به مفهوم امروزی. اروپای قرن نوزدهم در شمایل صنعتی خود خدمات اجتماعی و توسعه فضاهای عمومی را چاشنی تلاش و تولید میدانست و ایرانیان فرنگ رفته وجوه متنوع زندگی را باز تعریف مینمودند. علیاصغرخان
امین السلطان که معماری عمارت اعیانی خود را به میرزا مهدیخان شقاقی (ممتحنالدوله) سپرد باغ آن را هم متاثر از بنا به شمایل فرنگی انتظام بخشید. مرحوم ناصرالدینشاه هم در روزنامه خاطرات مرقوم فرمود؛ پارک امینالسلطان. لابد فرزند جاهطلب شاه، مسعودمیرزا ظل السلطان هم خود را کمتر از چاکران پدر نمیدانست که عنوان پارک را بر مسعودیه گذاشت. ایضا کامران میرزا نایبالسلطنه هم کامرانیه را پارک خود ساخت و قصی علی هذا. اما این پارکها قرق اشراف بود. مردم شهر برای تفرج به مزارع حاشیه شهر میرفتند و در روز تعطیل بر لب جوی گذر عمر میدیدند. بعد چندی که گلوله عباسآقا صراف تبریزی، اتابک اعظم امین السلطان را راهی دیار باقی کرد، پارک اتابک هم رفت به راه دست بهدست شدن تا عاقبت دیوارکوب کنسولگری روسیه تکلیفش را روشن کرد. از عجایب آنکه پارک مسعودیه ابتدا سنگر عدالتخواهان شد در انقلاب مشروطه و بعدها کتابخانه و دفتر حفظ و احیای بناهای تاریخی. چه کاربری متناسبی با روحیات شاهزاده مستبد قاجاریه که تاج کیانی را به موزه سپردند بیشتر پارکها زیر چکمه نظام رفت. سلطنتآباد و امیریه و باغشاه از این قرار بودند. کریمآقا بوذرجمهری حصار ناصری و دروازههای تهران را صاف کرد لفظ دارالخلافه هم رو به فراموشی رفت. آب کرج (بلوار کشاورز فعلی) تفرجگاه بیدر پیکر پایتخت بود. نخستین پارک عمومی تهران در سال 28 روی بخش تخریب شده سنگلج به سیاق بوستانهای فرنگی ساخته شد. پارکهای تهران از دل باغهای قاجاری مانند قیطریه و صاحبقرانیه سبز شدند یا مانند پارک ملت، بعثت و ساعی در تپههای شهری یا مانند پارک لاله در محل میدان رژه جلالیه احداث شدند.
با پیروزی انقلاب کاخهای سلطنتی به موزه تبدیل شدند و باغ پیرامون آنها عمومی شد. شهر که مدام بزرگ و مرتفع میشود به پارک و فضای سبز نیاز بیشتری دارد. باغهای قدیمی و پادگانها مناسبترین انتخاببرای تنفس شهر هستند. پادگان 06 و باغ امیراحمدی و باغ امیرسلیمانی در همین سالها از حصار و ملک طلق بودن خارج شدند تا شهر با باغها و تنفسگاههایش به جان شهروندان بنشیند. عمارت ارباب هرمز در دل پارک پلیس یا عمارت وثوقالدوله را که مردم آن را با نام خانه بزرگ آقا دیوانسالار میشناسند از آخرین بوستانهای باز شده به روی عموم مردم هستند و خلاصه مدیران شهری باغها را هرچند کم و دیر اما برای مردم این شهر محفوظ نگهداشتهاند.