زن زنجیرهای
نگاهی به مستند «مهین» ساخته محمدحسین حیدری که به تازگی اکران آنلاین خود را آغاز کرده است
مهرداد طبرسی- روزنامهنگار
اگر پرونده محمد بیجه یا سعید حنایی(خفاش شب) یا شهلا جاهد را رسانههای کشورهای دیگر در اختیار داشتند احتمالاً گزارشهای مفصل و محصولات گوناگونی از کتاب و مجموعه تلویزیونی و فیلم سینمایی و... از آنها فراهم میآوردند، اما در رسانههای ایران معمولاً پس از گزارشهای روزانه در روزنامهها از کشف قتلها و بعد مراحل دادگاه پروندهها از دستور کار رسانهها و روزنامهنگاران خارج میشوند و به بایگانیها میپیوندند.
در سالهای اخیر به مدد رونقگرفتن ساخت مستندها شماری از پروندههای جنایی از بایگانیها بیرون آمدهاند و دستمایه فیلمسازان برای ساخت مستند شدهاند ازجمله پرونده محمد بیجه و مهین قدیری.
مستند «مهین» ساخته محمدحسین حیدری که به تازگی نمایش آنلاین خود را آغاز کرده است، ماجرای قتلهای مهین قدیری قاتل زنجیرهای زن را روایت میکند، زن جوانی که نظر پیرزنان را جلب میکرد و به بهانه رساندنشان به منزل آنها را سوار رنوی زردرنگ خود میکرد و بعد آنها را بیهوش میکرد و به قتل میرساند. مهین قدیری در سالهای1387و1388 در قزوین مرتکب 6قتل شده. ماجرای مهین بهخودیخود میتواند توجه هر تماشاگری را جلب کند، خاصه اینکه پرونده او در مقایسه با پرونده خفاش شب و بیجه بازتاب رسانهای زیادی نیافت.
نکته، در پروندههای جنایی، اینجاست که همواره بخشی از اطلاعات برای عموم مخاطبان نادیده و ناشنیده است و فیلمها درست از همین نقطه آسیب میبیند؛ چه فیلمساز گمان میکند که نادیدهها و ناشنیدهها برای سر پا نگه داشتن مستند کفایت میکند و اغلب از جزئیات دیگر مستند غافل میشود.
آیا مستند مهین فراتر از نادیدهها و ناشنیدهها چیزی به تماشاگر عرضه میکند؟ آیا مستند قرار است با کنار هم چیدن اطلاعات به روایت یا نتیجههای تازهای دست پیدا کند؟ یا شکل تازهای را در ارائه اطلاعات در پیش بگیرد؟ یا به انگیزههای روانشناختی یا جامعهشناختی قتلها بپردازد؟ انگیزههای مالی چه نقشی در ارتکاب قتلها داشته است؟ درحالیکه یافتن زنی با رنوی زرد در شهر قزوین، چندان دشوار بهنظر نمیرسید، چرا قتلهای او قدری دیر کشف شدهاند؟
کارگردان کار خود را بهویژه در نیمه نخست مستند بر بازسازی صحنهها و روایت دستاندرکاران پرونده (قاضیان ، بازپرسان و کارآگاهان نیروی انتظامی و...) بنا کرده است. بخش عمدهای از هزینه مستند صرف بازسازی شده است. اما از میانههای مستند فیلمهای به جا مانده از مهین نیز به مستند راه پیدا میکند و ماجرا را پیش میبرد. یعنی تماشاگر عملاً با 2 مهین مواجه میشود؛ یکی که نقش مهین را بازی میکند و دومی که مهین واقعی است که قاعدتاً درنظر تماشاگر قدری نامتجانس بهنظر میآید. شاید بهتر میبود که کارگردان تا جایی بدون بازسازی و صرفاً براساس روایت راویان مستند را پیش میبرد. بعد فیلمهای به جامانده سیمای قاتل را نشان میداد. چرا که فیلمهای به جامانده از او به هنگام اعتراف و بازسازی صحنههای قتل کم نبوده و میتوانست به تنهایی مستند را پیش ببرد. اما اکنون استفاده از هردو دسته فیلمهای ساختاری دوگانه به مستند داده است.
پرداختن مستند به انگیزههای روانشناختی یا چگونگی ارتکاب قتلها در حد خالی نبودن عریضه است. یک روانشناس که پرونده را بررسی کرده، دقایقی در مقابل دوربین سخن میگوید اما همه انگیزهها بهطور کامل واکاوی نمیشوند. حضور کارآگاهان نیروی انتظامی، بهویژه کارآگاه پلیس آگاهی تهران، نیز حضوری گذراست، درحالیکه هر دو میتوانستند سهم بیشتری در مستند داشته باشند. از میان قاضیان و بازپرسان نیز یکی هوشمندانهتر از دیگران سخن میگوید، کسی که از ابتدا درگیر پرونده بوده و تشخیص داده که قتلها زنجیرهای است، اما حضور بعضی دیگر از قاضیان و بازپرسان چندان ضروری بهنظر نمیرسد.
بسیار کم پیش میآید که در مستندهایی از این دست شاهد روایتهای غیرخطی باشیم. مستند مهین هم جز بازیهای فرمی مختصری که با صحنههای بازسازی انجام داده است، فیلم را براساس روایتی خطی پیش میبرد. در حقیقت پرونده و چگونگی رمزگشایی قتلهاست که ساختار مستند را تعیین میکند، نه فکر از پیش تعیینشده کارگردان.
پرسشهای دیگری نیز میتوانستند در مستند، طرح شوند ازجمله اینکه دلیل عدمپرداختن رسانهها به پرونده مهین قدیری چه بوده است؟ آیا دستور مقامات قضایی و انتظامی برای پرهیز از ارعاب عمومی سبب در حاشیه قرار گرفتن پرونده مهین شده یا ماجرا دلیل دیگری داشته است؟ چرا کسی از اطرافیان مهین جلوی دوربین حاضر نمیشود و درباره او سخن نمیگوید؟ آیا سازندگان فیلم تلاش خود را برای حضور بستگان و آشنایان او در مستند انجام دادهاند و موفق نشدهاند؟ فیلم بحث انگیزههای مالی قاتل را نیز پیش میکشد اما این بحث را نیز مثل بحثهای دیگر تمام و کمال به سرانجام نمیرساند و تماشاگر درنمییابد که آیا انگیزه مهین قدیری از ارتکاب قتلها صرفاً مالی بوده یا انگیزههای دیگر نیز در جنایتهای او نقش داشتهاند.
مستند مهین بهدلیل اطلاعات نسبتاً جامعی که درباره قتلهای مهین قدیری بهدست میدهد میتواند نقطه آغاز خوبی برای مستندها و پژوهشهای بعدی درباره او باشد. پرونده او آنقدر غریب و پیچیده هست که بتوان چند اثر دیگر دربارهاش ساخت؛آثاری که از نظر ساختاری و بصری احتمالا بهتر از مستند فعلی باشند.