رسول بهروش- خبرنگار
خدا شاهد است این را باید نشانه زوال عقل دانست. مگر میشود چند نفر آدم «سالم» دور هم جمع شوند، چند روز نقشه بکشند، نارنجک جور کنند و به اتوبوس پرسپولیس بزنند؟ مگر میشود اینها حتی یکدرصد احتمال ندهند که ممکن است فاجعهای رخ بدهد؟ شاید انفجاری اتفاق میافتاد، شاید یکی کور میشد یا اصلا اتوبوس چپ میکرد. اگر کسی از بین میرفت، قانون با این اوباش پخمه چه میکرد؟ اصلا به فرض محال که گیر نمیافتادند، جواب وجدانشان را چه میدادند؟ خانواده بیگناه این بازیکنان، بچههای خردسالشان، اشک و آه همسران و مادرانشان و... . مگر ممکن است کسی مجنون نباشد و به اینها فکر نکند؟ بعد شما دست به این حماقت بزرگ میزنی که چه بشود؟ تمرکز پرسپولیس از دست برود، امتیاز بدهد و قهرمان نشود؟ اصلا به درک که کدام تیم قهرمان میشود؛ آن جام لعنتی مگر چقدر ارزش دارد؟ آنقدر میارزد که حیثیت یک شهر، بلکه یک کشور به خطر بیفتد؟ آنقدر مهم هست که چشم پدری در راه بازگشت فرزندش به در خشک شود؟ 13سال پیش یک سرباز وظیفه نگون بخت در همین ورزشگاه فولادشهر کور شد. یکدهه بعد از ازدواج، او هنوز صورت عروسش را ندیده است. این تراژدی برای تأدیب یک تاریخ کافی است، اما فوتبال ایران تازه دارد خشونتهای جدید و وحشیگریهای تازه را مشق میکند.
اتفاقاتی شبیه حمله نارنجکی به اتوبوس پرسپولیس پیش از بازی با ذوبآهن، نشاندهنده خشونت فزاینده در فوتبال ایران است. قطعا این مصیبت دلایل متعددی دارد، اما یکی از مهمترین آنها تاختوتاز مشتی سودجو در شبکههای اجتماعی است؛ کسانی که بهخاطر جذب فالوئر بیشتر و در پی آن افزایش درآمد، هر مزخرفی را بهعنوان خبر منتشر میکنند و بیوقفه به فضای نفرت و تفرقه در فوتبال ایران دامن میزنند. هر گلی که پرسپولیس، استقلال یا تراکتور و سپاهان برابر رقبا به ثمر میرسانند، در همین پیجها و کانالهای سرطانی با عنوان «کمکاری مدافعان» بازنشر داده میشود تا مثلا ثابت کنند نتایج فوتبال ایران پشت پرده رقم میخورد. به هر دری میزنند تا تیم مقابل را به برخورداری از حمایت حکومت متهم کنند. در اغلب این موارد خود شایعهسازان در جریان پوچ بودن ادعاهایشان هستند، اما مهم این است که با این اوهام و اباطیل دنبالکننده بهدست میآورند، آگهی بیشتری میگیرند و پول درشتتری به جیب میزنند. نتیجه بلندمدت این داستانها اما کاشته شدن بذر تنفر در وجود هواداران سادهلوحی است که آلت دست این فرصتطلبان میشوند. آش آنقدر شور است که میگویند صاحب اصلی 2تا از پرمخاطبترین کانالهای هواداری پرسپولیس و استقلال یک نفر است؛ طرف از آن سر دنیا بچههای مردم را به جان هم میاندازد و اسکناس چاپ میکند. حالا اگر 4نفر کور و کشته و زخمی شدند یا افتادند پشت میلههای زندان، چه اهمیتی دارد.
زوال عقل، مشق نفرت
حالمان را بد کردید با این فوتبالتان!
در همینه زمینه :