• شنبه 19 آبان 1403
  • السَّبْت 7 جمادی الاول 1446
  • 2024 Nov 09
شنبه 18 اردیبهشت 1400
کد مطلب : 130110
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/v2vYg
+
-

مکتوبات یک کتاب فروش/ عشق کجا وبا کجا؟

محمدمهدی بیگلری

  مشتری از من سراغ عشق سال‌های وبا را گرفت. گفتم عشق، کجا وبا کجا؟ گفت از اسمش پیداست؛ «و» «با».
هم حرف همراهی است هم حرف با هم شدن. عشق، همان وباست. گفتم این مارکز عجب ناقلایی بوده. گفت مارکز روحش هم از این ماجرا خبر ندارد. این حروف برای ما عاشق‎های ایرانی حرف یکی‎شدن است چنان که غیر نداند. عشق آنها حروف خودش را دارد وگرنه صد سال تنهایی چرا؟ اما یک چیز بین ما مشترک بوده آن هم وباست. ایران و کلمبیا ندارد. مثل کرونا. گفتم کاش حداقل کرونا برای آنها تجزیه عاشقانه‎ای شود. برای ما که نه از ترکیبش می‌شود عاشق شد نه از تجزیه‎اش. فقط یک چیز نگرانم کرد، اسم داستان کرونا «سال‎ها» نداشته باشد؟! گفت نمی‎دانم اما می‌شود مثل «مارگریت دوراس» به جای زمان به مکانش فکر کرد که «عشق در هیروشیما» را نوشت. گفتم حتما باید عاشقانه نوشت تا سال‌ها بعد هم خوانده شود؟ با خنده گفت نه می‌شود فقط از زبان اشاره استفاده کرد مثل «تا» «اون» آلبر کامو. من هم با لبخند گفتم اتفاقا در یک سال گذشته طاعون خیلی خوانده شد. گفت رمان کوری هم همینطور. گفتم البته ممکن است عاشقانه نباشد ولی نامی جنسیتی داشته باشد و حتی نوبل هم بگیرد. گفت مثل چی؟ گفتم مثل الکسوویچ که نوشت: جنگ چهره زنانه ندارد. شاید یکی از رمان‎های این روزهای کرونایی، همزمانی جنبش‎«من‌هم» یا آزار جنسی خانه‎نشینی را روایت کند برای سال‌های بعد. آیا در آینده هم همچنان آزار جنسی، مسئله بشر خواهد بود؟ گفت شاید هیچ‌کدام از اینها نباشد. مثلا یکی مثل کونترگراس پیدا شود بنویسد: طبل حلبی. یا به سبک «ونه‎گات» به جای «سلاخ‎خانه شماره‌5» بنویسد کشتارگاه شماره20؛ با یک شخصیت داستانی بدشانس که از روی بدشانسی، شانس آورده و از این مهلکه جان سالم به‎در برده است. ما که در ذهن نویسنده‌ها نیستیم شاید کسی مثل موراکامی به بعدش فکر کند و چیزی مثل «پس از تاریکی» بنویسد با آن شخصیت ابرقورباغه‎اش. کاش ما هم یک ابرقورباغه‎ داشتیم و بدون آنکه باخبر شویم قبل از اینکه سر و کله‎ این ویروس پیدا شود دخل‎اش را می‎آورد. گفتم خیلی دوست دارم بدانم کتابی که 100سال بعد دست‎به‎دست می‌شود و این روزها را روایت می‌کند چه اسمی دارد. خودم ترجیح می‎دهم یکی مثل مهسا محبعلی اسمش را بگذارد: «نگران نباش».



 

این خبر را به اشتراک بگذارید