راننده اتوبوس چشمش را روی کیف میلیاردی بست

«وقتی کیف پر از دلار و طلا را در اتوبوسم دیدم به این فکر کردم که الان صاحبش چه حالی دارد و فورا با او تماس گرفتم» این بخشی از حرف‌های راننده اتوبوس امانتداری است که کیف حاوی یک میلیارد تومان دلار و یک کیلو طلا را به صاحبش رساند. 
به گزارش همشهری، این راننده درستکار که محمد ترکی نام دارد و اهل شهرستان ابهر است، در مسیر ابهر- تهران کار می‌کند. او چند روز قبل بعد از پایان کارش یک کیف دستی روی صندلی دید و زمانی که آن را باز کرد متوجه شد داخلش پر از دلار و طلا است. آن زمان هیچ‌کس داخل اتوبوس نبود و فقط خودش بود و پول‌ها. او اما یک لحظه هم وسوسه نشد و از همان زمان مهم‌ترین دغدغه‌اش این شد که صاحب کیف را پیدا کند.
این راننده 27ساله درباره آنچه اتفاق افتاده می‌گوید: «چند روز پیش با دو سه مسافر از ابهر به سمت تهران در حال حرکت بودم که مردی را در عوارضی ابهر سوار و در تاکستان پیاده کردم. چند ساعت بعد وقتی به تهران رسیدم، بعد از پارک کردن اتوبوس متوجه شدم یک کیف روی یکی از صندلی‌ها جا مانده است. با قصد پیدا کردن شماره یا مدرکی از صاحب کیف در آن را باز کردم و دیدم داخلش مقدار قابل توجهی طلا و دلار است.»
او درباره نخستین کاری که بعد از دیدن محتویات این کیف کرد می‌گوید: « داخل کیف را بیشتر جست‌وجو کردم و یک شماره تلفن پیدا کردم و با آن تماس گرفتم. از فردی که آن طرف خط بود پرسیدم که آیا شما وسیله‌ای گم کرده اید؟ که او اول اظهار بی‌اطلاعی کرد اما گویا متوجه شد که کیفش همراهش نیست و گفت کیفش را گم کرده است. به او گفتم که نگران نباشد و کیف پیش من است. برایش توضیح دادم که من راننده اتوبوس هستم و کیفش را در اتوبوس جا گذاشته است و تا حدودی خیالش راحت شد.»
راننده امانتدار درباره تحویل دادن کیف پر از پول و طلا به صاحبش، می‌گوید:« چون می‌خواستم به ابهر برگردم و باید از تاکستان رد می‌شدم با صاحب کیف در آنجا قرار گذاشتم. وقتی آن مرد را دیدم دست و پایش می‌لرزید و از چهره‌اش نگرانی می‌بارید. اما وقتی کیف را تحویلش دادم نگرانی‌اش به پایان رسید.»
اما داخل این کیف دقیقا چقدر پول و طلا بود؟ ترکی در پاسخ  می‌گوید:« صاحب کیف گفت که طلافروش است و داخل کیف حدود یک کیلو طلا و مبلغی معادل یک میلیارد تومان دلار بود. او که از پیدا شدن کیفش خوشحال بود کیف را جلوی من گرفت و برای قدردانی خواست که هرچقدر که می‌خواهم بردارم اما من گفتم این کار را فقط برای رضای خدا انجام داده‌ام. با این حال او از من دعوت کرد تا یک روز همراه با خانواده مهمان خانه‌اش باشیم.» راننده درستکار در ادامه می‌گوید: بارها شده کیف و گوشی موبایل در اتوبوس جا مانده و من به صاحبان‌شان برگردانده‌ام. حتی مدتی قبل همین اتفاق برای خودم افتاده بود. یک روز سوار تاکسی شدم اما گوشی‌ام را جا گذاشتم و نگران تصاویر خانوادگی داخل گوشی بودم اما راننده تاکسی خیلی زود من را پیدا کرد و گوشی‌ام را تحویل داد.»