سفیر سابق ایران در سازمان ملل در گفتوگو با همشهری سند همکاری با چین را تحلیل کرد
میتوانیم واسطه میان شرق و غرب باشیم
اقدامات خوبی برای لغو تحریمها در دست اجراست
اسماعیل سلطنت پور ـ خبرنگار
غلامعلی خوشرو، سفیر سابق و نماینده دائم ایران در سازمان ملل در رابطه با سند همکاری ایران و چین معتقد است که اقتصاد ایران و چین میتوانند مکمل یکدیگر باشند. او در رابطه با منتشرنشدن متن کامل این سند، میگوید: متن سند بنا به رسم معمول و نیز خواست طرف چینی منتشر نشده ولی مفاد اصلی این همکاری آشکار است. گفتوگوی خبرنگار همشهری با خوشرو را میخوانید:
اهمیت سند همکاری ایران و چین و دلایل هر دو طرف درمقطع کنونی چیست؟
این سند، برنامه جامع همکاری بلندمدت بین چین و ایران است و چشمانداز آینده را ترسیم میکند، به همین دلیل سند دارای اهمیت راهبردی است. اقتصاد ایران و چین بهگونهای است که میتواند مکمل یکدیگر باشند. مثلا چین به دسترسی باثبات به انرژی و نفت نیاز مبرم دارد و ما یکی از تولیدکنندگان اصلی نفت و گاز و پتروشیمی هستیم. پس این نکته مهمی است که ما اگر بازار باثباتی داشته باشیم، میتوانیم پروژههای توسعهای خود را با برنامهریزی مطمئنتری دنبال کنیم. موضوع بعدی سند همکاری در زمینههای فناوری، علمی، هوش مصنوعی، سایبری و دانشبنیانهاست. اینها همه زمینههای نوینی است که با همکاری چین میتوانیم توسعه همهجانبه کشور را سرعت بخشیم. به همین دلیل من این سند را، سند همکاری بلندمدت برای توسعه راهبردی ایران میدانم. اگر در آغاز1400، توسعه همهجانبه کشور اولویت ایران است، سند همکاری ایران و چین چشمانداز مثبتی برای آینده است.
اهمیت این همکاری جامع در حوزه انرژی را چگونه ارزیابی میکنید؟
همکاری در پروژههای بالادستی و پاییندستی صنایع نفت ایران بسیار مهم است و شرکتهای چینی میتوانند در پروژههای انرژی مثل توسعه میادین نفت و گاز، اکتشاف، احیای چاههای نفت که بسیار هزینهبر هستند، با طرفهای ایران مشارکت کنند.
چین بزرگترین ذخایر ارزی جهان را داراست بهنحوی که آمریکا بیش از یک تریلیون دلار به چین مقروض است. پس چین میتواند سرمایهگذاری مناسبی در پروژههای نفت و گاز داشته باشد تا این صنایع شکوفا شود و ما هم میتوانیم از طریق قراردادهای بلندمدت پس از به بهرهبرداری رسیدن پروژه، بدهیهای خود را به چین بازپرداخت کنیم. به این ترتیب برای احیا و زندهکردن میادین نفتی خود میتوان از سرمایهگذاری چین استفاده کرد. باید از این فرصت همکاری در جهت توسعه و ارتقای زیرساختها و فناوریها بهره برد و از خامفروشی و وابستگی و مصرفگرایی دوری کنیم.
آیا ایران از پروژه یک کمربند- یک راه بهرهمند خواهد شد؟
ابتکار «یک کمربند، یک راه» در سال2013، برای بهرهبرداری همگانی و همکاریهای 3 قاره آسیا، اروپا و آفریقا مطرح شد و مهمترین هدف آن توسعه همکاریها در زمینه تسهیل تجارت، همکاریهای مالی و تبادلات مردمی است.
«یک کمربند، یک راه» فقط به حوزه جاده و زیرساختهای حملونقل محدود نمیشود، بلکه دربرگیرنده پروژههای سختافزاری و نرمافزاری مانند راهها، بندرگاهها، بنادر خشک، فرودگاهها، مناطق آزاد و ویژه اقتصادی، ارتباطات و فناوری، گردشگری و حتی تبادلات پولی و مالی و ارتباطات است.
چین از لحاظ توسعه زیرساختها پیشرفت چشمگیری داشته که آنرا به جایگاه نخست دنیا تبدیل کرده است. با توجه به موقعیت جغرافیایی کشورمان، اگر راههای ارتباطی خود را تقویت کنیم میتوانیم واسطه میان شرق و غرب باشیم. اگر ما در این مسیر قرار بگیریم و با توجه به اینکه تهران و پکن در خط و مدار جغرافیایی یکسان قرار دارند، میتوانیم بهره زیادی ببریم. بهدلیل موقعیت ژئواستراتژیک ایران، پروژههایی همچون ابتکار کمربند، جاده که بیش از 65کشور را از طریق خشکی و دریا به سرعت و با سهولت به یکدیگر متصل میکند، میتواند دسترسی ایران به جهان را ارتقا بخشد. ایران همانطور که در گذشته در کانون جاده ابریشم بوده باز هم میتواند از طریق این طرح نقش خود را بهخوبی ایفا کند.
آیا این سند همکاری در شرایط تحریمی هم محقق خواهد شد؟
چین یکچهارم جمعیت جهان را داراست و اقتصاد دوم جهان است و تا چند سال آینده میتواند جایگاه نخست اقتصاد را از آن خود کند. عضو دائم شورای امنیت و طرف تجاری نخست 150کشور در جهان است. در نتیجه با همکاری بلندمدت با چنین کشوری میتوانیم تحریمها را بهتر مدیریت کنیم. تحریمهای آمریکا یکجانبه است که علیه شرکتها و اشخاص طرف همکاری با ایران در جهان وضع شده است. ما باید با همکاریهای بینالمللی تلاش کنیم تا تحریمها کماثر شود. این تحریمها ظالمانه و دشمن توسعه، اقتصاد و سلامت مردم است و ایران باید روابط خود را نه فقط با چین که با سایر کشورها نیز بهبود بخشیده و گسترش دهد تا تحریمها را مدیریت کند و البته امیدوارم تحریمها هم به وسیله اقدامات خوبی که در عرصه دیپلماسی در دست اجراست، بهزودی مرتفع شود.
آیا میتوان به چین برای مقابله با آمریکا اعتماد کرد؟
در روابط بینالملل، هر کشوری منافع خود را دنبال میکند. ما نباید به این سند همکاری صرفا نگاه ابزاری داشته باشیم، بلکه باید بدانیم هرچه روابط خود با دیگران را تقویت کنیم، بهتر میتوانیم در مقابل فشارهای یکجانبه ایستادگی کنیم. آمریکا با خروج یکجانبه از برجام نه فقط تعهد خود نسبت به ایران را نادیده گرفت، که عملا تعهد خود نسبت به همه کشورهای مشارکتکننده در برجام را پایمال کرد و آنها را مورد تحریمهای فرامرزی قرار داد. تاکنون بیش از یکصد شرکت چینی با همین بهانه تحریم شدهاند، بنابراین جامعه جهانی و بهخصوص کشورهای دوست نظیر چین و روسیه وظیفه بزرگی در حفظ مقررات بینالمللی و مقابله با یکجانبهگرایی دارند.
اصولا این نخستینباری است که چین با کشوری چنین توافق بلندمدتی میبندد یا نمونههای دیگری هم دارد؟
ازآنجاکه چین، توسعه خود را براساس برنامههای بلندمدت دنبال میکند، همواره در پی ترسیم برنامه همکاریهای بلندمدت با کشورهای مختلف بوده است. برای نمونه با کشورهایی نظیر امارات، عربستان، مصر و آفریقای جنوبی برنامههای بلندمدت همکاری داشته است. اینکه گفته میشود چرا محتوای سند آشکار نشده، سخن درستی نیست. محتوای سند همان گزارهبرگی است که وزارت خارجه منتشر کرد. متن سند بنا به رسم معمول و نیز خواست طرف چینی منتشر نشده ولی مفاد اصلی این همکاری آشکار است.
آمریکا و رژیم صهیونیستی صراحتا از سند همکاری ایران و چین اظهار نگرانی کردهاند. بهنظر شما این موضعگیری علنی از چه ناشی میشود؟
آمریکا با وضع تحریمهای یکجانبه علیه ایران و سیاست فشار حداکثری در پی تسلیم نظام یا تغییر رژیم بود و طبیعتا از اینکه میبیند ایران با یک ابرقدرت اقتصادی وارد همکاریهای بلندمدت توسعهای میشود، سیاستهای خود را برای انزوا و تسلیم ایران شکستخورده مییابد. بنابراین از آنها نباید انتظاری جز مخالفت با این همکاریهای جامع داشت. طنز تلخ تاریخ این بود که پمپئو دشمن فرومایه ایران، این همکاری را به ترکمانچای2 تعبیر کرد. درحالیکه او در واقع مرثیهخوان شکست سیاستهای ظالمانه آمریکا علیه ایران بود.
آیا میتوان سند همکاری ایران و چین را نمونهای از اقدام دیپلماتیک تحت اجماع سیاسی داخلی دانست؟
از آنجا که این سند همکاریهای جامع و بلندمدت ایران با چین را ترسیم میکند، بنابراین باید بهصورت ملی به آن نگریسته شود. حوزه روابط راهبردی خارجی را باید از رقابتهای جناحی داخلی تفکیک کرد. اگر تکثر و رقابت در داخل میتواند به بهبود شرایط سیاسی و اجتماعی کمک کند، ولی در عرصه سیاست خارجی، وحدت رویه و منافع ملی و مصالح نظام باید توسط همه نهادها و جناحها رعایت شود.