• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
دو شنبه 16 فروردین 1400
کد مطلب : 127310
+
-

زلف بر دیوار

زلف بر دیوار

فاطمه عباسی

 بیشتر ما دهه شصتی‌ها فیلم فانتزی و ترسناک «نسخه سحرآمیز» را یادمان هست. پسری که با یک نسخه جادویی موهایش آنقدر بلند می‌شود که دیگر نمی‌تواند جلوی رشدش را بگیرد و مردی که پسر را می‌دزدد و از موهایش برای ساخت قلمو استفاده می‌کند. در فیلم «مسخره‌باز» همایون غنی‌زاده هم تمام ماجرا بر سر «مو» است؛ یک تار مو، سیبیل، موی بلند، موی خوش‌رنگ، موی مقاوم، شستن کله و یک سلمانی کوچک با 3صندلی. جایی که شاپور- شاگرد کاظم‌خان- دور از چشم او موی مشتریان را بعد از  اصلاح نگه‌می‌دارد و می‌فروشد. داستان خرید و فروش مو نه فقط در فیلم‌ها که در زندگی خیلی از زنان اتفاق افتاده و یک داستان تلخ اما واقعی است.
آ‌نجا که یخچال و ماشین و لوازم دست‌دوم آگهی می‌کنند، گیس‌های بافته‌شده مو را هم می‌توان پیدا کرد که با پیشنهاد قیمت یا با قیمت‌های توافقی، دنبال مشتری هستند. برخی هم آگهی می‌دهند که خریدار موی طبیعی‌اند و بالاترین قیمت را برای موهای کوتاه شده‌ پرداخت می‌کنند. دلالی و خرید و فروش موی طبیعی این روزها رونق زیادی پیدا کرده و تعداد کسانی که برای امرار معاش یا به‌دلیل مشکلات مالی مجبور به فروختن موهای خود هستند افزایش پیدا کرده تا از گیسوهای‌شان کلاه‌گیس‌های رنگارنگ درست شود. کافی است سری به مغازه‌های خیابان منوچهری بزنید تا ببینید که گیسوها دسته‌دسته، شاخه‌شاخه یا از سقف آویزانند یا کنج دیوار، سیر و پر نشسته‌اند به تماشا. به تماشای کسی که بیاید دستی بر آنها بکشد، تکانشان دهد و شاید همین‌جا، در همان مغازه شلوغ، با چند اسکناس، سرنوشت‌شان به سرنوشت دیگری گره بخورد.
شاخه‌شاخه، دسته‌دسته مو، با هر باز و بسته‌شدن در، در هم غوطه می‌خورند، رنگ به رنگ. مشکی پرکلاغی، زیتونی، طلایی، سرخ و قهوه‌ای روشن و تیره با یک کش سیاه، از هم جدا شده‌اند. سقف، پشت همین دسته‌های مو پنهان شده، دسته‌های مو که هرکدام قصه‌ای دارند، قصه دختربچه‌ها و زنان جوان، با موهای بلند خرمایی و طلایی که به وقت رفتن یا چشمانشان از اشکی که در آن جوش خورده، برق می‌زند یا به خنده‌ای، کش آمده اما پس سر همه‌شان، قیچی رد زخمش را جا گذاشته است.

این خبر را به اشتراک بگذارید