پایان ریزش اساسی بازار پرنوسان
غلامرضا سلامی ـ کارشناس حوزه بازار سرمایه
شرایط امروز بورس به ما میگوید که این بازار دچار ریزش شده است و زمانی که نزدیک به 50درصد بازار با روند نزولی مواجه میشوند، دیگر نمیتوان نام اصلاح بر این روند گذاشت و نباید فراموش کرد که این سقوط نتیجه آن صعود بیپشتوانه بود.
تأکید برخی بر لفظ اصلاح را باید از چند منظر مورد تحلیل و بررسی قرار داد تا متوجه شویم این نگاه از چه مسائلی نشأت گرفته است و براساس آن بتوانیم نیمنگاهی به آینده داشته باشیم.
چند دسته افراد با مقاصد مختلف بر اصلاح بازار سرمایه تأکید داشتند و از ارائه تحلیلهایی در زمینه ریزش بورس، دوری میکردند. هدف دولت و افراد دولتی مشخص بود؛ آنها تلاش کردند تا سیل نقدینگی را به سمت دیگری روانه کنند و مانع ویرانی و بدترشدن وضعیت بازارهای دیگر شوند.
برخی نیز اطلاعات غلط به دولت ارائه کردند، دولت نیز با تکیه بر این اطلاعات گمراه شد. البته ناگفته نماند که دولت هم گمان میکرد تنها راه نجات، بورس است، درحالیکه بورس بهتنهایی جایگاهی ندارد و یک بازار ثانویه است. آنچه بورس را به نشانهای برای اقتصاد بدل میکند، پشتوانه اقتصادی کشور است. درواقع دولت سُرنا را از سر گشادش زد و بهجای آنکه بخش واقعی اقتصاد را تقویت کند، تلاش کرد تا بخش مجازی اقتصاد را اصلاح کند، دولت گمان میکرد که از این راه میتوان اقتصاد را نجات داد.
دسته دیگر هم افرادی بودند که در این بازار خبره هستند و منافع دارند. این افراد از چنین وضعیتی حداکثر استفاده را بردند. اگر فردی اطلاعات بورس را در اختیار داشته باشد، میتواند به افرادی دست پیدا کند که چند هزار میلیارد تومان در این بازار سود کردهاند و این مبالغ تنها در مدت کوتاهی نصیب این افراد شده است. برخی درِ باغ سبز به مردم نشان دادند و حتی تحلیل کردند که شاخص بورس تا 8میلیون واحد نیز امکان پیشرفت دارد و بر این تحلیل اصرار داشتند. این افراد معتقد بودند که این رشد استمرار دارد. اگر بخواهیم بگوییم که این افراد از عاقبت چنین رشدی مطلع نبودند، مقداری سادهانگاری است چراکه اگر فردی از الفبای اقتصاد مطلع باشد، میداند که این رشد حباب است اما منافع این افراد خبره ایجاب میکرد تا چنین تحلیلهای غیرواقعی ارائه بدهند.
برخی از افرادی که وارد بورس شدند، تخصصی در این زمینه نداشتند و از روی ناچاری به سمت این بازار آمدند. ورود این افراد به بازار موجب شد تا اهداف افرادی که دنبال منافع خودشان بودند، بهراحتی محقق شود و ضرر اصلی به این افراد غیرمتخصص تحمیل شد. به هر حال هر فردی از دید خودش به این قضیه دامن زد و زمانی که برخی نسبت به ریزش این بازار هشدار میدادند، به بدبینی محکوم میشدند. افرادی که دنبال منافعشان در این بازار بودند، مدام با کشیدن نمودار و تحلیلهای تکنیکال بر این نکته تأکید میکردند که بازار در حال اصلاح است. هماکنون هر تحلیلگر منصفی میداند که شرایط امروز بورس نشاندهنده ریزش است و دیگر نباید از اصلاح بازار سخن گفت.
با تکیه بر این اتفاقات میتوان چشماندازی از بازار سرمایه را ترسیم کرد. بورس و اقتصاد در ایران به تصمیمهای سیاسی وابسته است و تا زمانی که روابط خارجی ایران در یک مسیر منطقی قرار نگیرد، نمیتوان دست به پیشبینی زد. اگر قرار بر ادامه تحریمها باشد و ما نتوانیم نفت را صادر کنیم، وضع اقتصادی ما وضعیت مناسبی نخواهد داشت، بنابراین زمانی که تولید و خدمات با رکود مواجه باشد، دلیلی برای بهتر شدن بورس - بهعنوان نمایانگر وضع واقعی اقتصادی کشور- وجود ندارد. بنابراین تأکید میکنم که در سال آینده اگر همچنان مسائل سیاسی حل نشده باقی بمانند، بورس نیز رشدی نخواهد داشت و شاید هم با کاهش شاخص مواجه شویم.
اگر نرخ تورم در حدی بالا باشد که بورس بخواهد خود را با آن تطبیق دهد، در آن شرایط دیگر نمیتوان از بهبود وضعیت صحبت کرد. درواقع تورم آنقدر بالا رفته است که مردم به پولشان دست پیدا کردهاند اما ارزش آن پول دیگر مانند گذشته نیست.
واقعیت این است که وضعیت شرکتهایی که تنها با صادرات و دلار مرتبط است، با بالا رفتن دلار سودآوریشان بیشتر میشود اما این شرکتها بر اثر افزایش دلار قبلی قیمتشان بالا رفت که هنوز نمیتوان انتظار داشت بهبودی در وضعشان ایجاد شود. بهعنوان مثال اگر بخواهیم یک شرکت مانند فولاد سپاهان را درنظر بگیریم، این شرکت 10درصد سود میدهد که این میزان حتی نسبت به سود سپرده هم پایینتر است، مگر اینکه همانطور که گفتم دلار به قیمت 40 یا 50هزار تومان برسد که سود این شرکتها دوبرابر شود، در آن شرایط قیمت امروز قابل توجیه است.
با توجه به تحلیل وضعیت موجود و پیشفرضهایی که در رابطه با آینده بورس مطرح شد باید گفت که سرنوشت این بازار در سال آینده به عوامل متعددی بستگی دارد. براساس آماری که بانک مرکزی مطرح کرد و مؤید رشد مختصر اقتصادی است، اگر این رشد در شرکتهای بورسی نیز رخ دهد، باید گفت که شاخص از این حد پایینتر نخواهد رفت و در 6ماه نخست 1400 نیز با ریزش اساسی روبهرو نخواهیم شد، مگر اینکه اتفاقات خاص سیاسی با پیامدهای گسترده اقتصادی رخ دهد.
بنابراین پیشبینی میکنم که اگر وضعیت همین باشد، بورس دچار ریزش نخواهد شد، مگر اینکه قیمت برخی از شرکتهای دارای پتانسیل بهدلیل برخی عوامل دیگر افزایش پیدا کند و سودآوریشان بیشتر شود اما بهطور کلی بورس با روند فعلی در همین حد شاخص یک میلیون و200هزار واحد یا یک میلیون و 250هزار واحد نوسان خواهد داشت، مگر اینکه اتفاق خاصی رخ دهد.