سیدمحمدحسین هاشمی
بگذار از اول شروع کنم. اصلا بعضی از وقتها بهتر است که از اول شروع کرد. بیتوجه به گذشته. هر چیزی که شده، شده است دیگر. کاری که از دست من و تو برنمیآید. هر چیزی که شده، شده است دیگر. خوب یا بد، گذشته. میخواهم از اول شروع کنم. انگار نقطه سر خط. همان نقطههایی که جلوی هزاروچهارصد لمدادهاند. میخواهم از اول شروع کنم. از اول اول اول. این تصمیم را وقتی که تو نبودی گرفتم همشهری. وقتی که تو نشسته بودی به قرارت در روزهای تعطیلات در خانه پدری. من این را وسط خیابان ولیعصر عهد کردم. وقتی که سر وعده هر روزهام برای رفتن به بوستان ملت، سوار بیآرتی شده بودم. من این تصمیم را وقتی گرفتم که اتوبوس خلوت بود. وقتی که تهران خلوت بود. وقتی که مردم خسته شده بودند از یک سال کرونایی و زده بودند به دل کرونا. وقتی که درختها جوانه زده بود. وقتی که راهها تمیز بود. این را وقتی تصمیم گرفتم که مردم نونوار شده بودند.
این تصمیم را وقتی گرفتم که بنرهای خیابان، مژده سال جدید را میدادند. وقتی که همه برای هم آرزوی خوب داشتند. من این تصمیم را وقتی گرفتم که حوالی ایستگاه میدان ونک، یک پیرمردی سوار اتوبوس شد و به تمام مایی که نشسته بودیم، همین ما سه چهار نفری، نفری هزار تومان عیدی داد. یک اسکناس نوی تانخورده. رقمش مهم نبود. چه عشقی داشت کاری که کرد. فکرش را هم نمیکردم که هنوز این سنتها وجود داشته باشد. کیف کردم از حرکتی که کرد. من این تصمیم را درست در همین لحظات، درست در جایی که وعده هر روزهام برای رفتن به بوستان ملت با بیآرتی بود گرفتم. من نقطهام را گذاشتهام و رفتهام سر خط. زندگی از نو. شاید قرار بوده که آن نود و نه را ببینیم تا قدر زندگیمان را بدانیم. شاید قرار بوده که آن همه رفتن، آن همه اشک، آن همه درد، آن همه فریاد، آن همه سختی را ببینیم و به خودمان یک تلنگر بزنیم که فلانی، زندگی قشنگتر از این حرفها بود که مدام غر بزنیم. من این تصمیم را گرفتم همشهری! بیا از همین امروز، از همین امروز که دوباره هممسیر شدهایم در این ازدحام زندگی از نو، تو هم با من، شروع کن. یک شروع از نو. شروع از صفر.
شنبه 14 فروردین 1400
کد مطلب :
127107
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/pYPvy
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved