• شنبه 6 مرداد 1403
  • السَّبْت 20 محرم 1446
  • 2024 Jul 27
چهار شنبه 27 اسفند 1399
کد مطلب : 127009
+
-

روشنفکری در خیابان/ امید هنوز زنده است

سیدمحمد حسین هاشمی

 «زندگی فقط آنجایی‌اش که فکرش را هم نمی‌کنی اما برایت یک اتفاق خوب می‌افتد. فقط آنجایی‌اش که نمی‌دانی اما همه‌‌چیز بی‌هیچ دلیل منطقی برایت جور می‌شود. فقط آنجایی‌اش که نشسته‌ای و تمام وجودت شده فکر و خیال اما یکدفعه، راهی به ذهنت می‌رسد که تصورش را هم نمی‌کردی. زندگی فقط آنجایی‌اش که بریدی اما با یک اتفاق می‌بینی که هنوز راه هست؛ گرچه هموار نیست.» اینها را داشت توی مترو برایم می‌گفت. وقتی که نشسته بودم تا از اول خط راه بیفتیم. داشت برایم از کتابش می‌گفت؛ کتابی که دارد این در و آن در می‌زند تا بتواند چاپش کند اما هنوز نتوانسته. اگر این حرف‌ها را برایم نمی‌خواند، با خودم می‌گفتم که او احتمالاً باید شکست‌خورده‌ترین آدم روی کره زمین باشد. آخر من همیشه فکر می‌کنم نویسنده‌ای که محصولش خریداری نداشته باشد، نقاشی که کسی به سراغ تابلوهایش نرود، فیلمسازی که فیلمش فروش نرود یا کلاً هر هنرمندی که هنرش دیده نشود، شکست‌خورده‌ترین است. چرایی‌اش هم ساده است. چون او با تمام وجود و تمام توانش شروع کرده به نوشتن، کشیدن، ساختن اما ما خیلی ساده از کنارش می‌گذریم. داشتم توی چند ثانیه به همه این چیزها فکر می‌کردم و او همچنان داشت از کتابش برایم می‌خواند. صدای سوت در مترو فکرم را به هم ریخت. دوباره متوجه حرف‌هایش شدم. «دارم فکر می‌کنم که چقدر انرژی منفی دور خودمان جمع کردیم. چقدر داریم به‌خودمان بد می‌کنیم. چقدر غصه‌دار شدیم. چقدر...» داشت این چقدرهایش را پشت سر هم ردیف می‌کرد و من خوب داشتم به تمام حرف‌هایش دقت می‌کردم. داشتم دقت می‌کردم و همزمان حواسم به این بود که واقعاً توی این سالی که گذشت، چقدر خودمان به‌خودمان بد کردیم. زمانه که حالمان را گرفته بود، دنیا که سرناسازگاری برداشته بود، اخبار که هر روز تلخ‌تر از دیروز می‌شدند و ما خودمان حواسمان به‌خودمان نبود. مترو داشت یک به یک ایستگاه‌ها را رد می‌کرد؛ آدم‌ها مدام می‌آمدند و می‌رفتند و من داشتم نگاهشان می‌کردم و با خودم می‌گفتم چند تای آنها، چند تای ما شبیه امید هستیم. امید، همین نویسنده‌ای که کنارم نشسته. داشتم فکر می‌کردم که امید، می‌توانست حال خرابی داشته باشد اما حالش بهتر از خیلی از ماست. داشتم فکر می‌کردم که کاش در دانشگاه‌ این سبک زندگی کردن را آموزش می‌دادند.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید