نژادپرستی در کاخ باکینگهام
صحبتهای جنجالی عروس خانواده سلطنتی انگلیس، توجهها را دوباره به فرهنگ نژادپرستی موجود در خانواده سلطنتی این کشور جلب کرده است
جواد نصرتی- روزنامهنگار
مصاحبه جنجالی مگان مارکل، عروس خاندان سلطنتی انگلیس و همسرش هری درباره شرایط این زوج و فرزندشان در کاخ باکینگهام، یکبار دیگر باعث شده تا مسئله نژادپرستی و برتری خون و اصالت در انگلیس مورد توجه قرار بگیرد. به گزارش الجزیره، مارکل که مادری سیاهپوست و پدری سفیدپوست دارد، در گفتوگو با اپرا وینفری، مجری معروف آمریکایی گفته است که پیش از تولد پسرشان آرچی، نگرانیهای زیادی درباره میزان تیره بودن رنگ پوست او داشته، چون احتمال داشته است این نوزاد، بهخاطر رنگ پوستش از لقب شاهزاده و مزایای امنیتی آن محروم شود. این ادعا، بار دیگر پرده از فرهنگ نژادپرستانه حاکم بر خانواده سلطنتی برداشته و توجهها را به این مسئله جلب کرده است. مارکل که همراه با همسرش، یک سال پیش عملا از خانواده سلطنتی جدا شده و به آمریکای شمالی مهاجرت کردهاند، همچنین گفته است که در دوران زندگی در انگلیس، بعد از ازدواج با نوه ملکه در سال 2018، بهخاطر فشارهای بسیار زیاد به خودکشی فکر کرده است.
این ادعاهای مارکل، با واکنشهای متفاوتی در انگلیس مواجه شده است و حزب کارگر خواستار تحقیق درباره نژادپرستی در خاندان سلطنتی شده است. یکی از مقامات ارشد دولت در امور خانواده و کودکان هم نژادپرستی علیه کودکان را رد کرده بود.
مارکل که پیش از وصلت با خاندان سلطنتی بازیگر بود، درباره نگاه نژادپرستانه به تولد فرزندش گفته است: «آنها نمیخواستند (فرزندم) شاهزاده یا شاهدخت باشد، بدون اینکه حتی بدانند جنسیت او چیست...در آن ماهها که باردار بودم، این صحبتها را میشنیدم که میگفتند به فرزند تو لقب نخواهد رسید. همچنین بسیاری درباره میزان تیره بودن رنگ پوست نوزاد صحبت میکردند.» مارکل در این مصاحبه، درمقابل اصرارهای اوپرا وینفری درباره هویت کسانی که چنین نگرانیهایی را مطرح کردهاند سکوت کرد. او عملا به این مسئله اشاره کرده که از او خواستهاند سکوت کند.
سنت نژادپرستی
نژادپرستی در خاندان سلطنتی انگلیس، بدون توجه به صحبتهای اخیر مارکل، سنتی تاریخی است و مثالهای زیادی از وجود این فرهنگ قوی در دربار انگلیس وجود دارد. نمونههای متاخر این رفتار، علاوه بر مارکل، مادر همسر او یعنی پرنسس دیاناست که بهعنوان «یکی از عوام»، هرگز نتوانست با خانواده سلطنتی کنار بیاید و مجبور شد از چارلز، پدر هری و ویلیام که ولیعهد انگلیس است جدا شود. زندگی او، بعد از جدایی از همسرش همچنان سوژه رسانهها بود و بهخاطر آشنا شدن با افراد غیرانگلیسی و سفیدپوست، بهشدت مورد نکوهش قرار میگرفت.
به گزارش گاردین، مشکل دیانا، از همان لحظه ازدواجش شروع شد چون خاندان سلطنتی، چنان نسبت به ازدواج اعضایش با افرادی که خون معمولی در رگهایشان دارند موضع دارد و حساس است که نمیتوانست بپذیرد دختر یک عامی، همسر ولیعهد انگلیس شده است. او بعد از چند قرن، نخستین عوامی بود که با وارث تاج و تخت انگلیس ازدواج میکرد و به همینخاطر، با تردیدها و نگاههای منفی بسیار زیادی در داخل خانواده سلطنتی مواجه بود. اعضای خانواده سلطنتی، معمولا گزینههای اندکی برای ازدواج دارند و همسر خود را از دایره تنگی که اعضای آن همگی یک طبقه، یک مذهب و یک قومیت و نژاد دارند انتخاب میکنند. ازدواج چارلز و دیانا به همینخاطر بسیار سر و صدا به پا کرد و البته دوام هم پیدا نکرد. مارکل در مصاحبه با وینفری، جواهری را به گردن آویخته بود که متعلق به دیانا بوده است و به نوعی رفتارهای بیرحمانه خاندان سلطنتی با مادر همسرش را به یادها آورده بود.
هری هم در این مصاحبه به مادرش اشاره کرده و گفت که بهنظرش، مادرش از این نوع رفتار بهشدت عصبانی میشد. او گفت که دیانا، به تنهایی باید با شرایط سختتری مواجه میشده و قطعا شرایط بدتری داشته است. علاوه بر داخل خانواده، خاندان سلطنتی در خارج از آن هم چندان به سابقه نژادپرستانه خود توجه نمیکند و بارها درخواستها برای معذرتخواهی از رفتارهای خاندان سلطنتی در دوران استعمار را بیپاسخ گذاشته است. در دهههای اخیر، خاندان سلطنتی و هواداران آن، بیشتر تاریخ را محدود به جنگهای جهانی اول و دوم میکنند اما پیش از آن، در دوران تاریک استعمارگری انگلیسی، میلیونها انسان در سرزمینهای مستعمراتی، از هند گرفته تا جامائیکا، قربانی رفتارهای نژادپرستانه حاکمیت انگلیس شدهاند. بهصورت موردی هم تاریخ سرشار از رفتارهای نادرست خاندان سلطنتی با افرادی است که رنگ پوست و نژاد دیگری دارند.
نژادپرستی، فراتر از دیوارهای کاخ
یکی از عوامل ناکامی دیانا در داشتن یک زندگی عادی بعد از طلاق با چارلز، رسانههایی بودند که هرگز او را رها نکردند. رویکرد رسانهها، بازتابی از چیزی است که سفیدها در انگلیس، شاید بدون اشاره مستقیم، به آن اعتقاد دارند: خانواده سلطنتی نباید با مردم عادی آمیخته شود و خون شاهانه، باید پاک بماند.
این افکار باعث شده تا رنگینپوستان بارها از رویکرد رسانهها انتقاد کنند. یک مورد بارز از هواداری رسانهها از فرهنگ نژادپرستانه حاکم بر خاندان سلطنتی، رویکرد دوگانه آنها با مارکل و کیت میدلتون دیگر عروس خاندان سلطنتی است. رسانههای محافظهکار انگلیسی، در موارد زیادی، در یک مسئله مشترک، از میدلتون که سفیدپوست است حمایت و به مارکل حمله کردهاند. این استاندارد دوگانه، باعث میشود تا این نظریه که فرهنگ نژادپرستانه حاکم بر کاخ باکینگهام مورد حمایت جامعه سفیدپوست است تقویت شود. البته منتقدان این نگاه، معتقدند که مارکل و همسر او، میخواهند از مزایای شاهزاده بودن بهره ببرند اما در عین حال، از توجه افکار عمومی فراری باشند. به این زوج البته انتقادهای زیادی هم وارد است؛ ازجمله اینکه آنها در سالهای اخیر چند میلیون دلار از پول مالیاتدهندگان را صرف بازسازی خانه خود کرده بودند و یا اینکه در حالی درباره نجات زمین شعار میدادند که از جت شخصی استفاده میکردند. با این حال، این انتقادها، ادعاهای مارکل را بیارزش نمیکند چون از واقعیتی تلخ و گزنده نشات میگیرند.در پی این صحبتها، کیت گرین، وزیر سایه آموزش پرورش حزب کارگر گفته است که دربار باید به این رفتارها واکنش نشان دهد و درباره آن تحقیق کند. رئیس اداره کودکان و خانواده انگلیس هم گفته است که نژادپرستی علیه کودکان، در جامعه انگلیس جایی ندارد.