چرا واکسن زدن هنرمندان با انتقاد مردم مواجه شده است؟
در آرزوی کشف واکسن تبعیض
یاور یگانه- روزنامهنگار
در چند روز اخیر، انتشار تصاویری از واکسن زدن شهاب حسینی در آمریکا بار دیگر این پرسش را پیش کشیده که آیا سلبریتیها و بازیگران پرقدرت عرصه سرگرمی و رسانه همانقدر که خودشان ادعا میکنند زندگیشان شبیه مردم است و با همان تبعیضها و کمبودها و محدودیتهایی مواجه هستند که مردم عادی در زندگی روزمره تجربه میکنند؟ شهاب حسینی همچون مردم طبقات مختلف اجتماع که نگران سلامتیشان هستند، کاری عقلانی کرده و برای حفاظت از جانش واکسن زده است، اما چرا واکسن زدن او انتقادهای فراوانی را بهدنبال داشته است؟ قاعدتا هماکنون که واکسیناسیون عمومی کرونا در ایران آغاز نشده و همه مردم امکان دسترسی به واکسن را ندارند، ناراحتی و دلزدگی کسانی که منتقد واکسن زدن حسینی هستند، قابل درک است. درحالیکه بخش بزرگی از جامعه ایران با مسائل اقتصادی دست به گریبان است، شهرت و تمکن حسینی این امکان را به او داده تا هزاران کیلومتر دورتر از ایران، در جایی که مشکلاتی مثل تحریم و تنگناهای معیشتی و اقتصادی وجود ندارد، از نعمت مقاوم شدن در برابر ویروس کرونا بهرهمند شود. بلافاصله بعد از انتشار تصاویر واکسن زدن حسینی، نامه مدیرکل سازمان نظام پزشکی کشور رسانهای شد که خواستار در اولویت قرار دادن هنرمندان برای تزریق واکسن کرونا بود. این نامه هم آماج انتقادات قرار گرفت و حتی بعضی از چهرههای سرشناس سینما و تلویزیون نیز به مخالفت با آن برخاستند. واکسن زدن چهرههای سرشناس، در شرایطی که بسیاری از مردم به این زودیها امکان واکسینه شدن پیدا نمیکنند، چه چیزی را در مورد رفتارهای اخلاقی سلبریتیها آشکار میکند؟
بازیهای گرسنگی
واکسن زدن خارج از نوبت چهرههای مشهور فقط خاص ایران نیست. «ورایتی» در گزارشی با عنوان «نورچشمیهای هالیوود در تقلا برای واکسن کووید-19: بازیهای گرسنگی اینجاست» به این موضوع پرداخته درحالیکه واکسیناسیون در آمریکا به کندی در جریان است، برخی سلبریتیها از نفوذ سیاسی و اجتماعی و روابطشان اهرمی ساختهاند تا در میان نخستین واکسینهشدهها باشند. در این گزارش آمده که تلاش برای دریافت واکسن زودتر از موعد هیچ قانونی را نقض نمیکند؛ هرچند این اقدام باعث ایجاد سؤالات اخلاقی میشود. واضح است که قدرت و ثروت به افراد بسیاری در هالیوود اجازه میدهد به پزشکان بهتر و هواپیماهای خصوصی برای گردشگری و واکسن دسترسی داشته باشند و از شهروندان عادی تزریقهای امنتر و مؤثرتری دریافت کنند. این وضعیت شکاف ژرفی را که بین داراها و ندارها در سیستم درمانی این کشور وجود دارد آشکار میکند. سلبریتیها نهتنها برای خودشان بلکه برای خانوادههایشان و کسانی که با آنها سروکار دارند و درصورت ابتلا میتوانند سلامتی چهرههای مشهور را هم به خطر بیندازند، بهدنبال تهیه واکسن هستند. در انتهای این گزارش از قول یکی از نیروهای سابق سیستم بهداشتی آمده که سلبریتیها باید از قدرتشان برای کمک به سیستم درمان استفاده کنند، نه برای ضربه زدن به آن.
واکسن زدن «سلطان راکاند رول»
در اواخر سال 1956، الویس پریسلی که در اوج محبوبیت و شهرت قرار داشت، در محبوبترین برنامه تلویزیونی آن زمان یعنی «شوی اِد سولیوان» حاضر شد و پیش از آغاز برنامه، در مقابل رسانهها آستین چپش را بالا زد و اجازه داد به او واکسن فلج اطفال تزریق کنند. این آغاز کمپینی موفق برای ریشهکن کردن فلج اطفال در آمریکا بود. بارها دیده شده سلبریتیها و هنرمندانی که در میان مردم محبوبیت داشتهاند، کوشیدهاند از اعتبار و شهرتشان برای ترغیب مردم به واکسیناسیون یا آگاهی دادن درباره بیماریهای خاص استفاده کنند. در مورد کرونا هم، برخی کشورها برای کاستن از نگرانی مردم درباره تبعات واکسن زدن سعی کردهاند هنرمندان و چهرههای سرشناس را در صف اول واکسیناسیون قرار دهند تا به مردم نشان دهند که واکسن زدن خطری ندارد. با این حال، وقتی سلبریتیها از موقعیت و روابطشان برای پریدن از روی قوانین و واکسن زدن خارج از موعد استفاده میکنند، بهطور ناخواسته به آشکار شدن نابرابری و تبعیضِ نهادینهشده در جامعه کمک میکنند و طبیعی است که تبعیض با اعتراض روبهرو شود. حتی کسانی که هنرمند نیستند اما در گروه سلبریتیها قرار میگیرند و به واسطه ثروتشان معروف شدهاند، چنانچه خارج از قاعده و قانون بخواهند به واکسن دست پیدا کنند، از نظر اخلاقی مواخذه میشوند و باید منتظر حملات سخت منتقدانشان باشند. برای نمونه، در سنگاپور، دختر جوان یک میلیونر عکسی از واکسن زدنش در اینستاگرام منتشر کرد و با واکنشهای منفی مواجه شد؛ یا یوهان روپرت، میلیونر معروف آفریقای جنوبی، خارج از نوبت در سوئیس واکسن زد و این رفتارش با اعتراض مواجه شد. در جوامعی که ترجیح دادن منافع فردی به منافع جمعی از نظر اخلاقی اقدامی مذموم است، عجیب نیست که کسی برای واکسن زدن خارج از نوبت مورد شماتت قرار بگیرد؛ اما در کشور ما چطور؟
شعارهای مشتریجلبکن
در مورد بازیگران، ورزشکاران، سلبریتیها و چهرههای سرشناس ایرانی آنچه بیش از هر چیز امکان انتقاد از آنها را فراهم میکند، تفاوت زندگی پشت صحنه و جلوی صحنه آنهاست. سلبریتیهای ایرانی، مثل سریالها و فیلمهای ایرانی، عادت به شعار دادن دارند و مدام وانمود میکنند که حال و روز مردم را درک و شبیه آنها زندگی میکنند؛ اما واقعیت چیز دیگری است. سلبریتیها درآمدهایی چندین و چندبرابر یک کارگر و کارمند یا کاسب معمولی دارند و طبیعتا از امکانات، رفاه و آسایشی برخوردارند که عموم جامعه هرگز خواب آن را هم نمیبینند. پس ادعاها و شعارهایی مثل اینکه «ما هم مثل مردم زندگی میکنیم» هرگز از سوی سلبریتیها پذیرفته نیست. سلبریتیها از هر فرصتی استفاده میکنند تا خود را نزدیک به مردم و در مقابل سیاستمداران نشان دهند، اما در سالیان اخیر که بیش از گذشته، از روابط سلبریتیها با سیاستمداران پرده برداشته شده، دیگر چنین ادعاهایی برای اذهان آگاه وجاهت ندارد.
بدون نیت قبلی
واکنش شهاب حسینی به واکسن زدنش در آمریکا که ایسنا آن را منتشر کرده است: «هیچ نیت قبلی و برنامهریزی مشخصی برای زدن واکسن نبود و نداشتم. به اصرار یکی از دوستان که برای آغاز یک کار سینمایی همراهیام میکرد، در صف واکسن مازاد ایستادیم تا شانس خود را امتحان کنیم. در آمریکا برای مراکز سالمندان و سایر مراکز در اولویت، همیشه چیزی حدود 20درصد واکسن اضافه در نظر گرفته میشود تا در صورت شکستگی یا اتفاقات غیرمترقبه، مشکلی برای جامعه هدف بهوجود نیاید. پس از اتمام کار، مازاد را بین مردم عادی توزیع و تزریق میکنند. در ضمن چون بعد از خروج از دمای یخزدگی این واکسنها قابل برگشت و استرداد نیستند، مازادش به مردم عادی تزریق میشود؛ کل ماجرا همین بود. اتفاقی که برای هر کسی میتواند بیفتد.» واقعا واکسن زدن در آمریکا اتفاقی است که برای هر کسی میتواند بیفتد؟