
دیدار با جوانترین عاشیق ارومیهای که تلاش میکند موسیقی اصیل آبا و اجدادیاش را زنده نگه دارد
عاشیقی هویت من است

روحینا مجیدی/ خبرنگار
گاهی در میان دود قهوهخانهها دل و جان عدهای را نوازش میدهند و گاهی نیز کنجی از این دنیا به نامشان زده میشود تا هفتهای، ماهی و سالی یکبار گردهم آیند و صدا به صدای هم داده و سرشار از شوق شوند برای شنیدن و گفتن. میگویند حقیقت، معرفت، شریعت و طریقت جانمایه کلامشان است و شاید همین ناببودن سخنانشان پیر و جوان، کودک و بزرگسال و زن و مرد را پای اشعارشان مینشاند.عاشیقهای عاشق ارومیهای از خدا برای خدا میگویند و اگر حتی فقط یک گوش برای شنیدنشان باشد، نفس گرم میکنند و قامت راست تا بنوازند و بگویند از آفرینش، خلقت، رسم زندگی و راستی و درستی.
حامد صمدی 12ساله که همراه همیشگی پدر برای شنیدن نواهای زیبای عاشیقی بود امروز هممسلک همان عاشیقها شده و یدکدار لقب جوانترین عاشیق آذربایجان غربی است:«از 2سال قبل که با پدرم برای شنیدن موسیقی عاشیقی به گردهمایی این هنرمندان میآمدم، شنیدههایم برایم آشنا بود؛ تمامی اشعار، حرفهای پدر و مادرم را که همواره در تلاش برای خوب بودن و خوب ماندن من و برادرم داشتند، تکرار میکردند. دوست داشتم بیشتر بشنوم، یاد بگیرم و یاد دهم، این را از پدرم خواستم و با موافقت وی، تبدیل به شاگرد اساتید عاشیقی ارومیه شدم.»
حامد این روزها در بسیاری از برنامههای مناسبتی حضور دارد و برای خودش اسم و رسمی راه انداخته است. او میگوید که نخستین استادش عاشیق علی بود و درحال حاضر نیز شاگرد عاشیق قربانعلی و عاشیق نباتعلی است: «راستش من همهاش دارم تلاش میکنم تا چیزهای بیشتری از هنر عاشیقی بیاموزم. همین شور و اشتیاقم برای فراگیری این هنر باعث شد که مادرم هم برای آموختن این هنر علاقهمند شود و الان خیلی خوشحالم خانواده ما که قبلا سابقهای در نواختن موسیقی عاشیقی و خواندن اشعارش نداشتند، همگی وارد این عرصه شدهاند.»
عاشیقها باور دارند به مسیری که قدم در آن گذاشتهاند، حرفشان از دل است و بر دل مینشیند و سن و سال نمیشناسد؛همین که صداقت در آن موج میزند و حقیقت از آن میتراود کافی است تا مخاطب خردسال نیز عاشقانه دل به این اشعار بسپارد و شاگردی اساتید موسیقی عاشیقی ارومیهای را برای ادامه راهش انتخاب کند؛ برای همین خانواده صمدی با جدیت تلاش میکنند تا این هنر اصیل آذربایجانی را حفظ کنند:«مادرم در منزل آموزش میبیند و روزانه 2ساعت تمرین میکنیم، اشکالات همدیگر را برطرف میکنیم و پدر و برادرم نیز مخاطب برنامههای تمرینی ما میشوند، تمام سعی و تلاشم را میکنم تا این مکتب را خوب فرا گرفته و به درستی حفظ کنم. الگوهایم اساتیدم هستند، دوست دارم روزی به جایگاهی برسم که بتوانم اشاعهدهنده موسیقی عاشیقی باشم و همچون اساتیدم عاشیقهای بیشتری را تربیت کنم.»
حامد در راه آموزش موسیقی عاشیقی سختیهای زیادی هم میکشد:«با همه سختیهایی که میکشم اما هیچ وقت خسته نشدهام، درس و مدرسه برایم بسیار مهم است اما عاشیقی نیز یکی از مهمترین اولویتهای من در زندگیام محسوب میشود. وقتی در کنار بزرگان این هنر مینشینم و میبینم با وجود اینکه سنی از آنها گذشته اما همچنان عاشقانه مینوازند و میخوانند، به ادامه راه مصممتر میشوم.» حامد میگوید که این هنر را برای کسب در آمد انتخاب نکرده است:«من عاشیقی میآموزم تا روحم را آرام کنم، دوست دارم در این مسیر معروف شوم، معروفیت در هنر عاشیقی به صادق بودن، خوب بودن، از حقیقت گفتن، مردمی بودن و بسیاری چیزهای دیگر مربوط میشود که آرزو دارم آنها را کسب کنم.»
عاشیق حامد راه را خودش بلد است
عاشیق نباتعلی علیزاده که استاد این عاشیق جوان آذری است، از استعداد ذاتی وی در نواختن و خواندن اشعار رضایت دارد اما نقطه بارز این عاشیق جوان ارومیهای را احترام به دیگران، تلاش برای یادگیری و پشتکارش میداند.
او میگوید:«حامد صمدی میتواند یکی از موفقترینها در این هنر شود، اما هنر عاشیقی تنها در داشتن صدای خوب و نواختن ساز نیست، هنرمند عاشیق باید مردمی باشد. آرزوی هر استادی است که شاگردانش افتخارآفرین بوده و مردم دوستشان داشته باشند. مطمئنم حامد میتواند به این جایگاه برسد، هرچند هماکنون نیز به جهت توانایی و اخلاق نیکویش مورد لطف مردم است، تأکیدم پرهیز از غرور است، من هم تمام تلاش خود را برای شکوفایی این غنچه باغ عاشیقهای آذربایجانی بهکار خواهم گرفت. هنر عاشیقی برای زنده ماندن نیازمند حضور جوانان و نوجوانان علاقهمندی است که بتوانند ادامهدهنده راه عاشیقان بزرگی همچون عاشیق دهقان باشند.»
میخواهم سواد عاشیقی را یاد بگیرم
حامد صمدی درباره ادامه راهش در حوزه موسیقی عاشیقی میگوید:«تمام نواهای عاشیقی را دوست دارم، هر نوایی حس و حال مخصوص بهخود را دارد که اجرایش تمام روح و روان عاشیق را بهخود درگیر میکند. یادگیری تاریخچه موسیقی عاشیقی نیز از علاقهمندیهایم است. ریشه این هنر بسیار عمیق است و هنرمندان آن افرادی هستند که خداشناسی و خودشناسی دارند. ندیدهام بزرگان این هنر بدون ذکر خدا سازشان را بهدست گیرند و کلام آغاز کنند.آنها همچنین برای ساز بهدست شدن از یکدیگر اجازه میگیرند. آموختن این هنر تنها با دیکته و حفظ کردن امکانپذیر نیست، باید در بین بزرگان بود. دوست دارم بتوانم در مکتب آنها به خوبی شاگردی کنم.»
او تاکنون در مراسم و جشنوارههای مختلفی شرکت کرده و در این سن و سال کم به مقام دوم مسابقات استانی در این سبک موسیقی رسیده است. حامد میگوید:«برای فعالیت در این زمینه همواره با تعجب اطرافیان روبهرو هستم، هیچکس باور ندارد که فردی به سن و سال من بتواند به اجرای برنامه و آهنگهای عاشیقی بپردازد یا حتی به آن علاقهمند باشد اما من هستم و همیشه خواهم بود. امیدوارم روزی بتوانم نامم را در کنار بزرگان این هنر ببینم. از اساتیدم آموختهام که عاشیقها همواره تبلیغکننده دین اسلام بودهاند. زمانیکه از اسلام و مولا علی(ع) میگویم یا میشنوم، قلبم تکان میخورد، شور و اشتیاق وصفناپذیری برای ادامه راه در من ایجاد میشود.من با عاشیقی زندگی میآموزم.»