چطور میشود شهر را دوست داشت
میثم قاسمی_شهروند دوچرخه سوار
چرا تهران را دوست نداریم؟ من میگویم در کنار همه دلایلی که وجود دارد، یکی هم این است که اصلا آن را نمیبینیم.
خیلی از آدمها را دیدهایم که میگویند دوست ندارند در تهران زندگی کنند و اگر همچنان اینجا ساکن هستند به اجبار است. میتوان دلایل آنها را شنید و با آنها همدل بود. این شهر که بزرگ و شلوغ شده است، جایی برای دوست داشتن دارد؟ پاسخ من به این سؤال، مثبت است. هنوز هم میشود در تهران زندگی کرد و از آن لذت برد. به شرط آنکه ببینیمش.
ما کجاهای این شهر را میبینیم؟ بخشی از خیابانها تنگ هستند و رانندگی در آنها سخت است. بخشی دیگر، در محدوده طرح ترافیک هستند. عدهای دیگر هم جای پارک ندارند. پس از شهر چه میماند؟ چند اتوبان همیشه شلوغ و چند پاساژ بزرگ. وقتی میخواهیم از نقطهای به نقطه دیگر شهر برویم، فکر میکنیم چطور وارد نزدیکترین اتوبان شویم و از آنجا به اتوبان بعدی و بعدی و در نهایت به مقصد برسیم. اینطور است که شهر در چند اتوبان، خلاصه میشود. شهر برای یک دوچرخهسوار، اندکی متفاوت است. دوچرخهسواری در اتوبانها، کار خطرناکی است پس برای رسیدن به مقصد، باید از خیابانهای پهن و باریک شهر استفاده کرد. اینطور است که شهر دیده میشود. محدوده طرح ترافیک و خیابان باریک و جای پارک، بیمعنی میشود و میتوان در هر ساعتی از روز به هرجای این شهر، سرک کشید.
وقتی روی دوچرخه هستی، میتوانی به سادگی راهت را کج کنی و از خیابان مورد علاقهات بروی. آرامتر از کنار آدمها رد شوی، ویترین مغازهها را سادهتر ببینی و حتی اگر دلت خواست، بایستی و یک لیوان آبمیوه، یک استکان چای یا یک کاسه آش بخوری. واقعیت این است که شهر با همین چیزها زیبا میشود و اینها بهدست نمیآیند مگر با آرام رفتن، قدم زدن و دوچرخهسواری کردن. از شَر اتوبانهای بیروح و همیشه شلوغ، رها شویم و به خیابانهای قدیمی شهر برگردیم.