رمانتیسم نان زیر کباب و رادیو چهرازی
مسعود میر ـ روزنامهنگار
سینما از این فیلمها هم میخواهد. اگر با همین جمله کنار بیایید دیگر تماشای «رمانتیسم عماد و طوبی» برایتان تراژیک نیست. دومین فیلم کاوه صباغزاده مانند فیلم اول دغدغه رابطه و مدیریت زندگی دارد و البته تا دلتان بخواهد فانتزی. اینبار بهجای موتور وسپا، فولکس قورباغهای دلبری میکند و بهجای آوازهای کلاسیک ایتالیایی، خواننده در جاده شمال از مست چشمان یار میخواند.
رمانتیسم عماد و طوبی البته تمام تلاشاش برای رمانتیک بودن را انجام داده اما این رمانتیسم در قالب سینمای امروز ایران که برای مجوز گرفتن دردسرهای بزرگی دارد، چندان جذاب از آب درنیامده است و درست مثل در یک قاب نشستن بازیگر زن و مردش، بیقواره است.
البته نباید از این مهم هم گذشت که برخی تجربههای تصویری در فیلم کاوه صباغزاده شبیه نوعی پیشروی در میدان مین است و از این حیث باید قدر این رمانتیسم را بدانیم.
کارگردان فیلم البته برای جلب حمایت تماشاگرش چند غافلگیری را هم چاشنی پلانهایش کرده است. استفاده از اپیزود پاییز پادکست رادیو چهرازی، شیطنتهای نان زیر کبابی، جذابیتهای شمال و البته علی انصاریان در نقش پدر تنها و مهربان شاید بخشی از این غافلگیریها باشد که احتمالا به دل مخاطب بنشیند.
نکته آخر درباره فیلم اینکه شاید آنرا بتوان نمونه نسبتا موفق از اعتماد به بازیگران تلویزیونی دانست که ماحصل تلاششان البته چندان بد هم از آب درنیامده است.
این علی انصاریان است که روی پرده سینما در نقش پدری تنها، مهربان، اهل شکار و البته طبیعت کارش را در حد توان، خوب انجام داده است. انصاریان البته بازیگر شاخصی نیست اما بهخاطر کارنامه فوتبالیاش بسیار محبوب است و در این سالها در فیلمها و سریالهای بسیاری بازی کرده است.
انصاریان در حالی بازیگر نخستین فیلم به نمایش درآمده در جشنواره سی و نهم بود که خودش در تنهایی بیمارستان با کرونا در حال رقابت است. او نتوانست فیلمش را روی پرده تماشا کند اما هرآنکه او را روی پرده دید سلامتش را آرزو کرد.