ترکیه و خلیجفارس؛ پس از آشتی قطر با عربستان
سعید الحاج- تحلیلگر مسائل ترکیه
ترکیه در دوران حاکمیت حزب عدالت و توسعه روابط بسیار دوستانهای با تمام کشورهای عربی خلیجفارس، مخصوصا در سطح تجاری بر قرار کرده بود. اما این روابط بهدلیل موضع ترکیه نسبت به انقلابهای عربی سال 2011 و بهطور مشخص انقلاب مصر، رو به سردی گرایید. در جریان بحران خلیجفارس، ترکیه به سرعت حمایتهای سیاسی، اقتصادی، تجاری و حتی نظامی خود از قطر را آغاز کرد؛ بهگونهای که پساز توسعه خطوط مستقیم هوایی برای امدادرسانی، پایگاه نظامی الریان را در نزدیکی دوحه تاسیس کرده و از سوی دیگر، تمام قد از این کشور در محافل بینالمللی حمایت کرد.
البته این حمایتها با دشمنی نسبت به سایر کشورهای عربی، مخصوصا عربستان سعودی همراه نبود. برای مثال رجبطیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه در آن مقطع از ضرورت بردباری «برادر بزرگتر» عربی در خلیجفارس و لزوم جلوگیری از وقوع بحران میان کشورهای دوست و برادر سخن میگوید. او همچنین در آغاز بحران، بیش از دوحه به ریاض سفر کرد؛ سفرهایی که با هدف میانجیگری بین کشورهای عربی برگزار شد. علاوه بر این، ترکیه همواره از حامیان تلاشهای کویت برای حل بحران قطر با سایر کشورهای عربی بوده است. اما بهرغم تمام این اقدامات، روابط ترکیه با قطر و مخصوصا موضوع پایگاه نظامی این کشور در دوحه، به یکی از محورهای بحران خلیجفارس تبدیل شد؛ بحرانی که حالا با مصالحه قطر و عربستان رو به پایان است. اکنون این سؤال مطرح میشود که پایان بحران خلیجفارس، چه تأثیری بر روابط ترکیه با کشورهای عربی این منطقه خواهد داشت؟
پلی بهسوی مصالحه بزرگتر
با وجود آنکه مصالحه خلیجفارس هنوز در مراحل ابتدایی است، اما از هماکنون فصل جدیدی را در سطح منطقه و مخصوصا روابط میان کشورهای حاشیه عربی خلیجفارس آغاز کرده است. در این میان شواهد و نشانههایی وجود دارد که براساس آن میتوان گفت مصالحه اخیر، نقطه عطفی در روابط ترکیه با خلیجفارس نیز به شمار میآید. برخی معتقدند این مصالحه، نیاز قطر به ترکیه را کاهش داده و تمرکز دوحه را بر کسب رضایت همسایگانش معطوف میکند. اگرچه به باور من، عکس این گزاره صحیح است و روابط میان قطر و ترکیه پس از مصالحه اخیر تقویت خواهد شد. دوحه اهمیت نقش ترکیه در شکلگیری مصالحه، بدون آنکه عقبنشینی از سوی قطر رخ دهد را به خوبی درک میکند و حاضر به از دست دادن این پشتوانه در آینده نیست؛ بهویژه که همگی میدانند مصالحه خلیجفارس هنوز توافقی شکننده است و آنچه در سال 2017رخ داد به سادگی با امضای یک توافق روی کاغذ از بین نخواهد رفت.
قطر طی سالهای گذشته در نقاط مختلفی، از مواضع سیاسی گرفته تا توسعه روابط تجاری و سرمایهگذاری، موضع قدردانی و حتی وفاداری خود نسبت به ترکیه را نشان داده است. همچنین باید توجه داشت که این کشور مجبور به کاهش روابط با ترکیه برای جلب رضایت همسایگانش نیست؛ چرا که از موضع ضعف وارد مصالحه نشده است.
از سوی دیگر نباید از روند حاکم بر روابط آنکارا و ریاض چشم پوشید؛ ترکیه طی سالهای گذشته تلاش کرد حتی در اوج بحرانهای میان 2کشور، روابط خود با پادشاهی سعودی را در بهترین سطح ممکن حفظ کند. این در حالی است که طی هفتههای اخیر، پس از قطعی شدن پیروزی بایدن و درک نشانههای دوران جدید، عربستان پیامهای متعددی مبنی بر نیت خود برای بهبود روابط با ترکیه ارسال کرده است؛ پیامهایی که بدون شک پاسخ مثبت دریافت خواهد کرد. جالب آنکه حتی برخی گزارشهای غیررسمی، از میانجیگری قطر بین ترکیه و عربستان نیز خبر میدهند. علاوه بر این، اظهارات مقامات ارشد ترکیه نشان میدهد اراده مشابهی برای بهبود روابط این کشور با مصر نیز وجود دارد؛ ارادهای که با توجه به منافع مشترک 2کشور در لیبی، منابع انرژی مدیترانه و مخصوصا نگرانیهای قاهره پس از افزایش نقش اسرائیل در منطقه عربی میتواند عملی شود.
در مقابل بهنظر میرسد امارات، تنها استثنای قاعده جدید در روابط ترکیه با کشورهای عرب خلیجفارس است؛ چرا که نهتنها مواضع مثبتی از زبان مقامات ترکیه نسبت به این کشور بیان نشده، بلکه حتی اظهارات انور قرقاش، وزیر مشاور در امور خارجی امارات مبنی بر ضرورت بهبود روابط ابوظبی-آنکارا نیز از سوی مقامات ترکیه بیپاسخ مانده است. میدانیم که اختلافات میان ترکیه و امارات طی سالهای گذشته از قالب یک رقابت منطقهای فراتر رفته است. از دید آنکارا، امارات متهم بهدست داشتن در کودتای ناکام سال 2016، حمایت از نیروهای مسلح کرد جداییطلب در مرزهای سوریه و همچنین تحریک آمریکا علیه سیاستهای ترکیه است. در مقابل، امارات نیز ترکیه را به حمایت از اپوزیسیون عربی، مخصوصا نیروهای اسلامگرای مخالف ابوظبی متهم میکند.
در مجموع میتوان گفت مصالحه کشورهای خلیجفارس تاکنون تناقضی با منافع ترکیه نداشته است؛ بهویژه که این مصالحه بدون هرگونه عقبنشینی از جانب قطر به وقوع پیوست. از سوی دیگر این مصالحه، زمینه را برای بهبود روابط آنکارا با قدرتهای منطقهای نظیر ریاض و قاهره نیز مهیا کرده است؛ امری که با سیاست این کشور برای کاهش تنشهای منطقهای، به کارگیری دیپلماسی و آمادگی برای دوران جدید (دولت بایدن) همخوانی دارد. باز هم باید تأکید کرد که مصالحه خلیجفارس در مراحل اولیه خود است؛ بنابراین همچنان به زمان زیادی برای پشت سر گذاشتن آزمایشهای متعدد و تثبیت وضعیت جدید نیاز دارد. با گذشت زمان میتوان قضاوت بهتری درباره تأثیر این مصالحه بر شرایط خاورمیانه و صفکشی نیروهای مختلف در آن داشت.