سوگ در سوگ
عزاداران حسینی در آتشسوزی مسجد ارگ تهران سوختند
الناز بایرامزاده
26بهمنماه سال 1383، پنجم محرم بود. در روزهای مراسم عزاداری امام حسین(ع)، مسجد ارگ تهران غلغله و سرشار از شور حسینی بود. جمعیت فراوانی در آن روز دیده میشد. قبل از روایت حادثه، بهتر است به پیشینه این مسجد تاریخی نگاه کنیم.
مسجد ارگ در محوطه ارگ سلطنتی تهران، بهدست امیرسلیمان خان قاجار قوانلو ملقب به محمد قاسمخان ظهیرالدوله؛ همسر بیگمجان خانم (دختر فتحعلیشاه)، مقابل کاخ گلستان در انتهای خیابان بابهمایون تهران ساخته شد. با گذر زمان به دستور دخترش «ملکجهان خانم مهدعلیا» مادر ناصرالدینشاه قاجار، تغییراتی در بنای مسجد انجام شد و آنجا با نام «مسجد و مدرسه مادر شاه» مشهور شد. مسجد در 2طبقه ساخته شدهبود، طبقه نخست مخصوص مادر شاه و زنان درباری، بهویژه زنان ناصرالدین شاه قاجار بود و طبقه دوم به کنیزها اختصاص داشت. بعدها در سال 1328شمسی مسجد فعلی، بهدست جمعی از بازاریان تهران، در 2طبقه به پیشنهاد آیتالله بروجردی به جای مسجد مادر شاه ساختهشد. مسجد جدید در ابتدا تنها دارای یک شبستان و صحن عمومی بود، که مجدداً در سال 1340صحن دیگری به آن اضافه شد. مسجد ارگ مورد علاقه بازاریان تهران بود و اغلب آنجا را برای ادای فرایض دینی انتخاب میکردند. زمانی که مهدعلیا برای اقامه نماز زنان حرمخانه، این مسجد را تعمیر میکرد، هرگز فکرش را هم نمیکرد که یک سده بعد آتش به سراغ مسجد بیاید.
در آن غروب زمستانی سال 83، قرار بود مثل روال چند سال گذشته «حاج منصور ارضی» از مداحان تهران، در ارگ مراسم سوگواری حسینی را اقامه کند. مسجد هم مانند همیشه در چنین ایامی پر از جمعیت بود، عزاداران زیادی برای اقامه نماز مغرب و عشاء داخل مسجد بودند، غافل از اینکه حادثهای ناگوار در کمین است. صدای بانگ اللهاکبر در فضا طنین انداخت، صدای ملکوتی مؤذن که اذان را با صدای بلند تلاوت میکرد شوری در دلها بهپا کرده بود. نمازگزاران در صفهای منظم به جماعت ایستادند، که با انفجار کپسول گاز مسجد در طبقه دوم، آتش به بخش زنانه رسید و به سرعت چادر برزنتی مسجد آتش گرفت؛ اینگونه بود که شعلههای مهیب آتش همهجا را در برگرفت. نماز به هم خورد، هیاهو در گرفت و سقف روی نمازگزاران فرودآمد. بهدلیل ازدحام مردم، در ورودی مسجد امکان خروج سریع آن همه جمعیت را نداشت و در زمانی کوتاه دود همهجا را فراگرفت. صدای فریاد و نالههای مجروحان دل سنگ را آب میکرد. دقایقی نگذشته بود که صدای آژیر آتشنشانی چون نویدی آمیدبخش بلند شد، آنها سرانجام آتش را به سختی مهار کردند اما خاموششدن شعلهها به داد قربانیان نرسید. امدادگران مجروحانی را که بهشدت سوخته بودند از داخل مسجد بیرون کشیدند، و تعدادی از عزاداران که پیشانیشان مزین به سربند یاحسین شهید بود؛ چنان سوخته بودند که قابل شناسایی نبودند. عدهای از مجروحان نیز بر اثر شدت جراحات وارده در بیمارستان درگذشتند. علت گسترش آتش این بود که متولیان مسجد، برای جلوگیری از نفوذ سرمای استخوانسوز بهمنماه، سقف 800متری شبستان را که با برزنت پوشانده شدهبود، برای عایقکاری آغشته به پارافین کرده بودند. پارافین موجود روی برزنتها باعث گسترش حریق و ریختن آتش بر سر نمازگزاران شدهبود. چون راه ورودی مسجد باریک بود، بر اثر کثرت جمعیت عدهای زیر دستوپا ماندند و عده دیگری با شکستن پنجرههای مسجد به بیرون فرار کرده و جان خود را نجات دادند.
در این حادثه بیش از 350نفر مجروح و 78نفر نیز جان خود را از دست دادند. زمانی که تحقیقها برای شناسایی عاملان این حادثه آغاز شد، کارشناسان در بررسیها و پیگیریهای خود، هیأتامنای مسجد را 40درصد، هیأتامنای عزاداران را 40درصد و نهادهای بالادستی و نظارت بر مساجد را 20درصد در این حادثه مقصر اعلامکردند. 16سال از آن واقعه تلخ آتشسوزی گذشته، اما بیشک داغش تا ابد بر دل داغدیدگان میماند. بیشتر خانواده کشتهشدگان مسجد ارگ تهران، از دولت دیه دریافت کردند اما چون دیه ماهحرام نبود، برای دریافت دیه ماهحرام مجدداً طرح شکایت کردهاند. این مسجد فرازونشیبهای زیادی را پشت سر گذاشت، و بعد از آتشسوزی مرمت شد و دوباره به پایگاه عزاداری حاج منصور ارضی تبدیل شد. امروز اما همچنان پرونده آن سانحه سرگردان و بلاتکلیف است.