سیدکریم محمدی- فعال فرهنگی و اجتماعی
شب هم بر نالههای شبانهاش میگرید و ماه در فراقش آه میکشد؛ خانه سر در گریبان لب فرو بسته است. اشک شرم میکند در سوگش از دیدهها جاری شود. گونهها هم حیا میکنند بر گونه سیلیخوردهاش، خونرنگ نشوند. هنوز نوای سوز بازوی تازیانهخورده و درد پهلویش به گوش میرسد. شبی که در نوجوانی دیده از جهان فرو بست، خورشید غمگنانه گریست. آسمان نالید. ملکوت جامه درید و کروبیان گریبان چاک کردند. آن شب تا به سحر ستارگان بر مظلومیتش گریستند و عرش خدا هم عقدهاش ترکید. او پیامآور نیکی، عفاف و عاطفه و والاترین محبوبه خداوند، تاریخ را درنوردید. او پاره تن و نور چشمان بهترینِ انسانهای عالم است که خداوند هستی را به برکت وجودش آفرید. او بود که به زندگی زن، موجودیت بخشید و زن را از پس دهلیزهای تاریک تاریخ بیرون کشید و بر سر جهالت فریاد زد؛ جهالتی که زن را تنها وسیله میدانست. او به زن هویت و اصالت بخشید و خمودی و تحجر را از ذهنها بیرون راند. تحرک و خروش در راه حق را با انقلاب فدکش به جهانیان آموخت. این زن، همان است که دامانش محل عروج است و الگویش کسی جز فاطمه نیست؛ زن با فاطمه معنا میشود چرا که او ارمغانی از رحمت بیکران خداوندی است و کوثر زاینده حیات. در احقاق حق قامتش نمیلرزد؛ با ناکارآمدیها مبارزه میکند و با وجود خانه حقیر و سفره مختصرش، علم و حلم و کلامش کوثر زاینده عشق است و همراه ملائک. رضای خداوند در گرو رضایت او و غضب خدا در گرو خشم اوست، چون که او راز آفرینش بود و بهانه خلقت. خداوند در موردش فرمود که او نوری از من است و من در آسمانش منزل بخشیدهام.
وقتی دیده از جهان فرو بست، خم بر پیشانی آسمان افتاد و زمین از درد بهخود پیچید و فرشتگان ناله سر دادند. علی شریعتی میگفت فاطمه بزرگ نیست که دختر پیامبر است، فاطمه بزرگ نیست که همسر مولیالموحدین است، فاطمه بزرگ نیست که مادر زینب و حسنین است؛ فاطمه، فاطمه است که خداوند هستی را بهخاطر او آفرید.
خطیبی توانا بود که با خطابههای شورانگیز و بیدارگرش به مبارزه با کسانی برخاست که لباس دین بر تن کرده بودند. او در این مبارزه توانفرسا از بذل عزیزترین کسان خویش نیز دریغ نورزید. بر کسانی که دین را وسیله کسب نان کرده بودند سرسختانه و شجاعانه خروشید و شهادتش چشمه جوشانی شد که گستره زمان را فراگرفت. ما همه مرهون مجاهدتهایش هستیم. سوم جمادیالثانی، سالروز شهادت این شیرزن بزرگ عالم و روح خروشان تاریخ است؛ اگر نبود زهره مردانهاش، اگر نبود خروش و صبر جانانهاش، اگر نبود مقاومت دلیرانهاش، چگونه ندای حقطلبانهاش جاودانه میشد و پردههای ستم و طغیان و زر و زور و تزویر از هم میدرید؟
پنج شنبه 25 دی 1399
کد مطلب :
121934
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/1wqxV
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved