ارزش افزوده کودتای 53
مصطفی شوقی_روزنامه نگار و مستند ساز
سال پیش در سالگرد کودتای 28مرداد 1332 با دکتر مجید تفرشی استاد تاریخ معاصر و سندپژوه ارشد ایران مقیم بریتانیا که در آرشیوهای این کشور، سالهاست اسناد مختلفی را آزادسازی کرده و در دسترس قرار داده، برای روزنامه همشهری گفتوگو کردم. به دکتر تفرشی گفتم که چرا بریتانیا از نقش خود در کودتا طفره میرود؟ او گفت: «حتی به روی خودشان هم نمیآورند که ما در این ماجرا دخالت داشتهایم. ۲۸مرداد به پای انگلیس نوشته شده است اما ما نه اسناد دولتی و نه اسناد امنیتی یا دیپلماتیک از بریتانیا در این رابطه نداریم. من همچنان پیگیر این اسناد هستم اما اینکه بریتانیا این را گردن نگرفته، یک معنایش این است که جریان نادرستی ادامه دارد. حداقل آمریکاییها این شهامت را داشتهاند که بگویند ما دخالت داشتهایم. همچنین نشاندهنده این است که حتما مطالب مهمی در این اسناد وجود دارد که تاکنون افشا نشده است». دکتر تفرشی بعد از این اشاره کرد که سالهاست تلاش میکند اسناد دولتی انگلستان در مورد کودتای 28مرداد آزاد شود و حتی برای این کار به دادگاه شکایت برده و جالب اینجاست که تاکنون موفق نبوده. همین نکته مهم در کودتای 28مرداد یعنی رسیدن به روایتی دست اول از «کار، کار انگلیسی هاست»، بزرگترین دستاورد مستند کودتای53 به کارگردانی تقی امیرانی است. معنی و مفهوم این موضوع البته از گذشته همواره مورد بررسی تاریخ پژوهان و مستندسازان بوده اما اینکه چطور بریتانیا نقش خود را در کودتا محو کرد یا درصدد محو کردن آن است، برای مخاطب جالب توجه و حتی قابل مراجعه است. تقی امیرانی کارگردان مستند کودتای 53، بسیار خوب این موضوع را با مخاطب در میان میگذارد و حتی در برخی از صحنهها مثل جایی که او متن اصلی مصاحبه نورمن داربی شایر رئیس ایستگاه اینتلیجنت سرویس (سازمان جاسوسی بریتانیا) در تهران را با متن استفاده شده بازآفرینی میکند، مثل یک کارآگاه بهخوبی میتواند از پس کارش بربیاید. در موضوع روایت، تقی امیرانی موضوع مهمی را با ما در میان میگذارد که از نظر تاریخی بسیار قابل مراجعه و شاید نقطه عطف این مستند از نظر محتوای روایی است و حتی بهنظرم مهمترین بخش مصاحبه گمشده یا مصاحبه ربودهشده نورمن داربی شایر مأمور اینتلیجنت سرویس در تهران است. او به قصه قتل محمود افشارطوس رئیس شهربانی وفادار به محمد مصدق اشاره میکند؛ سرتیپ افشارطوس در اردیبهشت 1332 توسط عوامل کودتا ربوده میشود و به غار تلو در تپههای لشکرک در شمال تهران برده میشود و پس از دو روز شکنجه شدید که آثارش در جنازه او صحنهای دلخراش را بهوجود آورده بود، کشته میشود. قتل افشارطوس بهعنوان مقدمه کودتا مورد توجه است طوری که فرمانده پلیس همراه دکتر مصدق حذف میشود و عملا نهادی که در اداره امنیتی شهرها دخالت مستقیم داشته است، از دست مصدق خارج میشود. نوع قتل نیز یک هشدار برای نظامیان هوادار مصدق است طوری که روند آنها را در حمایت از دولت ملی کند میکند. در واقع قتل فجیع سرتیپ افشارطوس، هم از نظر روانی و هم حذف فیزیکی برای ستاد کودتا بسیار مهم بود.
در مستند کودتای 53 این موضوع باز میشود؛ نورمن داربی شایر میگوید این قتل با دستور بریتانیا و پیمانکاری افرادی در ستاد کودتا علیه مصدق صورت گرفته است. این مسئله، هم از نظر سیاسی و هم تاریخی بسیار اهمیت دارد؛ چه آنکه برای نخستین بار عنوان میشود بریتانیا در قتل یک دولتمرد ایرانی بهصورت رسمی دستورات اطلاعاتی و امنیتی داده است. از سوی دیگر در این مستند افسرانی از حزب توده که در آن موقع عنوان حزبیشان مخفی بود و به این کار مأمور شده بودند و از آن امتناع کردند، در مورد این قتل سرنوشتساز که در تاریخ نهضت ملی کمتر از آن سخن رفته است، روایت خود را بیان میکنند. تقی امیرانی در اینجا بهخوبی مسئلهای که شاید در گذشته در حد گمانه مطرح بود را رمزگشایی می کند و حتی فراتر با بیانی صریح گفته است؛ از این نگاه نیز مستند کودتای 53 تنها یک روایت تاریخی را بیان نمیکند بلکه ارزش افزودهای فراتر از جزئیات تازه گفته شده، کودتای 1953 را رمزگشایی کرده است.
نکته مهمتر دیگری که شاید در مستندهای تاریخی کمتر وجود دارد، اشاره به اثرات کودتای 28مرداد در سپهر سیاست و اجتماعی ایران و امتداد تاریخی آن است. البته در این ماجرا تقی امیرانی از پژوهشها و نوشتههای نویسندگانی مانند ریچارد کاتم در کتاب «ناسیونالیسم در ایران» این ایده را گرفته که اگر کودتای 28مرداد توسط آمریکا و بریتانیا رخ نمیداد و دولت ملی محمد مصدق روی کار باقی میماند ایران چگونه ایرانی میشد؟مستند میخواهد بگوید بسیاری از اتفاقاتی که در خاورمیانه امروز رخ میدهد بهخاطر جلوگیری از روند طبیعی دموکراسی و استقلال در کشورهایی نظیر ایران است که آمریکا و بریتانیا و در کل غرب بر سر خاورمیانه آورده است. این ایده قابل مراجعه و مورد بحث تاریخی است و باید بیشتر در موردش گفت. گرچه نمیتواند مدار تاریخ را جابهجا کرد و گذشته را تغییر داد.
از نظر فرمی، مستند از همه امکانات ساخت یک فیلم در بیان پیام خود به بهترین شکل ممکن بهره برده است بهصورتی که این فیلم را می توان نمونهای کامل برای ساخت آموزش مستندسازی گردآوری یا آرشیوی دانست.