ورود آقایان به «زیگزاگ» ممنوع
گزارش همشهری از نخستین پاساژ زنانه در خراسان رضوی که خطقرمزهای ورود زنان شهرستان خواف به فعالیتهای اقتصادی را شکست
مریم سرخوش- خبرنگار
اینجا در «زیگزاگ» نه نشانی از پاساژهای لوکس چند طبقه هست و نه از مغازههای پرزرق و برق، اما همت زنان شاغلش میارزد به همه آن چند طبقههای مدرن و پرامکانات. خواف را احتمالا همه میشناسند؛ همان شهری که قطار بینالمللیاش چند روز پیش روی ریل آمد. اما در این شهرستان مرزی خراسان رضوی شرایط مناسبی برای فعالیت زنان فراهم نیست و به اعتقاد خیلیها اصلا چه معنا دارد که زن بیرون از خانه کار کند. اگر قرار باشد که زنان فروشنده مغازهای هم باشند، نصب تابلوی «ورود آقایان ممنوع» میشود جزو الزامات. اما همین زنان که سالها از حضور در عرصههای اقتصادی محروم مانده و خانهنشین شده بودند در نهایت تصمیم گرفتند با راهاندازی یک پاساژ، خط قرمز ممنوعیت ورودشان به جامعه و بازار را بشکنند و «زیگزاگ» شد نخستین مرکز خرید ویژه بانوان در کشور که مردان اجازه ورود به آن را ندارند. حالا یکسال و نیم است در یک پاساژ قدیمی متعلق به شهرداری، زنان خواف دور هم آمدهاند و تولیدات خودشان را برای فروش عرضه میکنند. قوانین جالبی هم برای کار کردن دارند؛ البته اگر مشکلات اقتصادی، کرونا و محدودیتها بگذارد.
تولد زیگزاگ؛ از تولیدی تا پاساژ بانوان
سالها متروکه ماندن باعث شده بود آب باران تمام دیوارهای زیر همکف پاساژ را بترکاند؛ حتی جای نفس کشیدن هم نبود. همان روزها هم خیلیها میگفتند از اینجا چیزی درنمیآید و شر برای خودتان درست نکنید، اما چارهای نبود، به پول ما فقط همین میرسید و بس. با وجود اینکه هزینهها سر به فلک میزد، اما بهخاطر عهدی که ماه رمضان سال 97با خودم بسته بودم باید تعمیرش میکردیم. این داستان تولد زیگزاگ است که لیلا شوکتی، مدیر پاساژ و بازارچه بانوان برایمان تعریف میکند. شوکتی میگوید: ماه رمضان سال 97حدود 300دست لباس به سفارش حوزه علمیه خواف برای دانشآموزان مستضعف دوخته بودیم که قرار بود به مناسبت عید فطر به آنها اهدا شود. روز عید مادران این کودکان که برای گرفتن لباس آمده بودند از سختیهای زندگیشان میگفتند؛ اینکه چقدر نیاز دارند شغلی داشته باشند، اما جایی برای کار کردنشان نیست و همان روز تصمیم گرفتم یک تولیدی برای اشتغال زنان سرپرست خانوار راهاندازی کنم. این بانوی کارآفرین ادامه میدهد: قرار بود کار با سرمایهگذاری یکی از دوستانم آغاز شود، اما با انصراف ناگهانی او، پله اول شد یک بدهی 180میلیون تومانی که با فروش طلا و ارثیه پدری جبران شد. روزهای سختی بود و دست تنها مانده بودم، اما خدا کمک کرد و نیما شاهقاسمی، مدیر دفتر پیشخوان دولت شهرستان خواف که در جریان شرایط قرار گرفته بود به من پیشنهاد شراکت داد. اوایل کار خوب پیش میرفت و رونق داشت، اما بهتدریج بازار کم شد. انتظار داشتیم حداقل بهخاطر اشتغال زنان سرپرست خانوار و با توصیه مسئولان از شرکتهای معدنی سفارش بگیریم، اما خبری نشد. درنهایت هم تولیدی را جمع کردم و زیگزاگ به بازارچه مخصوص بانوان تبدیل شد. استقبال خوبی صورت گرفت و 16مغازه فعال شد که انواع و اقسام کالاهای موردنیاز زنان در آن تولید میشد؛ از چرمدوزی، کیفدوزی، دوخت سرویس خواب، سرویس آشپزخانه، سیسمونی نوزاد، سفال و میناکاری و گلهای کنفی گرفته تا بوتیک و لباس زنانه، پارچهفروشی، کیف و کفش، شال و روسری، لوازم خانگی و لوازم آرایشی و بهداشتی. او تأکید میکند: در خواف زنان زیادی نیاز بهکار دارند و برای کمک به آنها باید بازارچه را توسعه بدهیم، اما هیچیک از سازمانها به ما کمک نمیکنند.
قانون زنان زیگزاگ
لیلا قهستانی، مغازه تولید و فروش محصولات چرمی و کیف دارد. او میگوید: زمانی که زیگزاگ راهاندازی شد، با وجود تمام سختیها تصمیم گرفتم در اینجا مشغول بهکار شوم؛ حتی مجبور شدم هزینههای تعمیر و کاغذدیواری را خودم پرداخت کنم. دلم میخواست کار کنم، اما کار برای زنان خواف با محدودیتهای زیادی همراه بود؛ به همین دلیل باید توجه به مراکزی که از سوی زنان اداره میشود، بیشتر باشد تا زمینه فعالیت اقتصادی برای زنان بیشتری فراهم شود. قهستانی به یک قانون جالب میان زنان زیگزاگ هم اشاره میکند و میگوید: در اینجا صمیمیت خوبی بین زنان وجود دارد؛ مثلا اگر کسی لوازم آرایشی بفروشد، دیگر مغازه فروش مشابه این اجناس را در پاساژ نخواهیم داشت.
اجارهها بهصرفه است
خانم ابراهیمیفر هم چرمدوزی با دست انجام میدهد و سرویسهای آشپزخانه و روتختی تولید میکند. او کار در زیگزاگ را اتفاق خوبی میداند؛ هر چند که کرونا مشکلات زیادی برایشان بهوجود آورده و حتی تامین کرایههای 120هزار تومانی هم سخت شده است. او میگوید: ما هیچ حمایتی نداریم و صفر تا صد چیزی که در این پاساژ بهوجود آمده از سوی خانم شوکتی و مغازهدارانی است که اینجا حضور دارند. ابراهیمیفر معتقد است، زیگزاک ظرفیتهای خوبی برای اشتغال دارد، اما در یکسال و نیم راهاندازی پاساژ، هنوز استقبال خانمها خوب نبوده و در چنین شرایطی حتی نمیتوانند شاگرد بگیرند؛ زیرا کسی حاضر نیست با حقوق 300- 200هزار تومانی با آنها همکاری کند.
کار نیست؛ نه برای جوانها و نه زنان
یکی دیگر از زنان شاغل در پاساژ هم که مایل نیست نامش را بگوید، عنوان میکند: سالهاست سرمایهگذاران زیادی به خواف آمدهاند، اما مردم این شهرستان در اولویت استخدام آنها نیستند. با وجود ظرفیت 7هزار نفری نیروهای معادن، آنها لباسهای مورد نیازشان را به تولیدیهای ما نمیدهند. زنان به کنار، اما جوانهای ما هم هر روز از غصه بیکاری پیرتر میشوند. بهدلیل شرایط منطقه، برخی فرزندان ما در حوزه معدن و مهندسی مکانیک تحصیل کردهاند، اما تنها ثمره آن شغلهای کماهمیت مثل نگهبانی و سرایداری است.
حیف است که زحمتهایشان هدر شود
نیما شاهقاسی، همان حامی بانوان پاساژ زیگزاگ است که بهدلیل انجام امور اداری مربوط به پاساژ و فهمیدن مشکلات، تصمیم میگیرد از آنها حمایت کند. او درباره این تصمیم به همشهری میگوید: من یک دفتر پیشخوان خدمات دولت دارم و مدیر پاساژ زیگزاگ هم یکی از مشتریان ما بود. در خلال کار متوجه شدم شریکی که قرار بود با آنها کار کند، انصراف داده و چند خانم که عمده آنها سرپرست خانوار بودند، دست تنها ماندهاند. به همین دلیل خودم پیشنهاد همکاری دادم. شاهقاسی ادامه میدهد: در شهرستان ما شرایط برای فعالیتهای اقتصادی خانمها بسیار محدود است و شراکت من هم باعث شد که برخی دوستان به من خرده بگیرند. آنها علنا به من اعتراض میکردند که چرا از خانمها حمایت میکنم، اما شاهد بودم که این زنان برای کار کردن از جایی شروع کرده بودند که کسی رغبت نمیکرد به آنجا رفتوآمد کند. تمام این حرفها و گلایهها را پشت سر گذاشتم؛ چون احساس میکردم خواهرانی دارم که نیازمند کمک من هستند. همین که غیرت داشتند و دستشان را جلوی کسی دراز نکردند، ارزشمندترین اتفاق بود.
مکث
توانمندسازی زنان خواف
بهرام مقدمنیا، شهردار خواف درباره راهاندازی پاساژی مخصوص زنان به همشهری میگوید: با توجه به محدودیت فعالیتهای اقتصادی برای زنان، قرار شد تعدادی از زنان سرپرست خانوار در این مرکز تجمیع شوند و زیگزاگ راهاندازی شد. از همان ابتدا سعی کردیم که از فعالیت آنها حمایت کنیم و سفارش دوخت لباسهای ضدآب برای غسالخانه و تولید ماسک موردنیاز شهرداری را به آنها دادیم. وی میافزاید: با توجه به شیوع کرونا، زنان این پاساژ هم با مشکلاتی مواجه شدند، اما تلاش کردیم که تمدید پروانه کسب و تمدید اجاره قراردادها با حداقل هزینه انجام شود. مقدمنیا به تلاش فرمانداری برای برقراری تعامل با سرمایهگذاران غیربومی و ایجاد فرصتهای شغلی در خواف بهویژه برای تولیدیهای زنانه اشاره و عنوان میکند: مهمترین نقطه قوت این پاساژ حضور بانوان سرپرست خانوار است که باید حمایت شوند. ایمان دارم که اگر سیستم اداری آنها را خسته نکند و ناامید نشوند، میتوانند فعالیتهایشان را گسترش دهند. برای حمایت از آنها طبقه بالای این مجتمع را به بومگردی اختصاص دادیم که زنان گردشگر بتوانند از زیگزاگ بازدید کنند. شهردار خواف تأکید میکند: من اصالتا مازندرانی هستم، اما پس از 25سال زندگی در خواف، خودم را جزئی از مردم این شهرستان میدانم. مردم صبور و پرتلاش خواف این خصلت را از مادران این سرزمین به ارث بردهاند؛ بنابراین باید از ورود زنان به جامعه و ارتقای جایگاه آنها استقبال کنند؛ زیرا توانمند شدن زنان میتواند آنها را از آسیبهای اجتماعی بهویژه ازدواج در سنین پایین مصون نگه دارد.