• پنج شنبه 30 فروردین 1403
  • الْخَمِيس 9 شوال 1445
  • 2024 Apr 18
سه شنبه 2 دی 1399
کد مطلب : 119483
+
-

تمایز تناسب

زویا پیرزاد در ادامه ساده نویسی نویسندگان، شکل متمایزی از این نوع نوشتن را ارائه داد

نثر
تمایز تناسب


  علی‌اکبر شیروانی  
 
مثل همه عصرها، 10سال بعد به «چراغ ‎‌‎ها را من خاموش می‎‌‎کنم» رسید و زویا پیرزاد در فهرست یکی از پرفروش‎‌‎های داستانی ایران قرار گرفت. پیرزاد 3مجموعه داستان کوتاه و 2رمان منتشر کرد و به نسبت نویسنده کم‎‌‎کار و با این حال تأثیرگذار بود. بخشی از جذابیت آثار پیرزاد در روایت‎‌‎هایش ریشه داشت؛ روایت اقلیت، روایت گذشته‎‌‎های نه چندان دور و نه چندان نزدیک، روایت‎‌‎ گذار و روایت نوطبقه‎‌‎های دوران تحول اقتصادی. بخش دیگر و مهم شهرت پیرزاد در زبان و نثر نوشته‎‌‎هایش بود که کارهایش را ماندگار کرد. پیرزاد دنباله‎‌‎ای بر جریان ساده‎‌‎نویسی بود و در این راه ویژگی بارزش تناسب بود؛ تناسب محاوره و زبان رسمی، تناسب نثر محلی و رسمی و تناسب زبان زنانه و شاعرانه. پیرزاد و نثرش در میانه جریان‎‌‎هایی ایستاده بود که در داستان‎‌‎نویسی از چند دهه قبل آغاز شده بود و تمایزش در بی‎‌‎تمایزی بود و این ساده به‎‌‎دست نمی‎‌‎آید. «اتوبوس غیراز من مسافری نداشت. راننده زیر لب آهنگی عربی زمزمه می‎‌‎کرد. از یاحبیبی و یاعزیزی‎‌‎ها که از ته دل می‎‌‎خواند حدس زدم باید عاشقانه باشد. از جلو سینما تاج گذشتیم. انگار همین دیروز بود. هر جمعه دوقلوها را که هنوز خیلی کوچک بودند می‎‌‎گذاشتم پیش مادر و آرمن را می‎‌‎آوردم سینما تاج، توی خانه ساندویچ کالباس با جعفری و پیاز خردکرده درست می‎‌‎کردم که خیلی دوست داشت. عاشق کانادادرای نارنجی هم بود که حتماً باید خودش می‎‌‎رفت از بوفه سینما می‎‌‎خرید. با هم فیلم تماشا می‎‌‎کردیم و ساندویچ می‎‌‎خوردیم و می‎‌‎خندیدیم و وقت برگشتن دستش توی دستم فیلم را از اول تا آخر دوباره و سه باره تعریف می‎‌‎کرد. اتوبوس روبه‎‌‎روی مغازه ستاره آبی ایستاد. فکر کردم چند وقت است دستش را نگرفته‎‌‎ام؟ چند وقت است با هم سینما نرفته‎‌‎ایم؟ قبل از پیاده شدن به راننده گفتم: چه آهنگ قشنگی بود، خندید». 
 

این خبر را به اشتراک بگذارید