• پنج شنبه 13 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 23 شوال 1445
  • 2024 May 02
دو شنبه 24 آذر 1399
کد مطلب : 118699
+
-

روزنامه و هزار باده‌ ناخورده

یادداشت یک
روزنامه و هزار باده‌ ناخورده

سعید ارکان‌زاده یزدی_روزنامه‌نگار و پژوهشگر

عمر روزنامه‌ها تمام‌شده و باید با مطبوعات خداحافظی کرد؟ اصلا این خبرها نیست؛ بشنوید اما باور نکنید. حدود 2دهه است که روزنامه‌ها رفته‌رفته از چاپ جلوتر رفته‌اند و حالا دیگر با قطعیت می‌توان گفت که روزنامه‌های ما فقط منحصر به قالب چاپی نیستند. روزنامه و روزنامه‌نگاری نه‌تنها از بین نرفته بلکه به‌لطف فناوری‌های نوین ارتباطی جان تازه‌ای هم گرفته است. اگر ما بخواهیم از روی رونق دکه‌های مطبوعاتی درباره روزنامه‌ها قضاوت کنیم، راه را به خطا رفته‌ایم و به چشم‌انداز آینده هم از نظرگاهی تنگ نگریسته‌ایم.
روزنامه‌ها حالا وضعیتی را به‌خود گرفته‌اند که گاهی در پاسخ به اینکه روزنامه دقیقا چیست سردرگم می‌شویم و نمی‌توانیم درباره اینکه چه قالبی دارند به نتیجه قاطعی برسیم. آیا برندهای بزرگ روزنامه‌های کنونی فقط یک‌سری مطالب‌اند که روی کاغذ چاپ می‌شوند؟ آیا وب‌سایت‌اند؟ آیا درگاه‌های اینستاگرامی و توییتری در رسانه‌های اجتماعی‌اند یا کانال‌هایی در پیام‌رسان‌های تلفن‌های هوشمند؟ باید گفت ترکیبی از همه اینهایند. امروزه روزنامه‌های بزرگ جهان ترکیبی‌ هستند از درگاه‌های مختلف انتشار که یک مطلب را براساس ویژگی‌های هر درگاه در قالب‌های متنی، صوتی، تصویری، ویدئویی، گرافیکی و چندرسانه‌ای منتشر می‌کنند. روزنامه‌نگاران روزنامه‌ها هم فقط خبرنگارانی نیستند که پشت رایانه بنشینند و «متنی» را برای «چاپ» در روزنامه‌ «فردا» بنویسند. برخی از روزنامه‌نگاران روزنامه‌ها باید ویدئو حاضر کنند تا در وب‌سایت یا صفحه اینستاگرام روزنامه منتشر شود، برخی باید عکس‌ها و گرافیک‌ها و متن و موسیقی را به یک محصول چندرسانه‌ای تبدیل کنند، برخی باید پادکست بسازند، بعضی باید با تدوین‌گر و کدنویس و تصویربردار سروکار داشته باشند، کسانی هم باید مطالب روزنامه را به متن‌ها و تصاویر مناسب انتشار در توییتر بدل کنند و به همین ترتیب، هر کس بخشی از کار را پیش ببرد. پس هنوز هزار باده ناخورده روزنامه‌نگاری در رگ تاک است.
همچنان که روزنامه‌ها از درگاه‌های مختلف انتشار استفاده می‌کنند، تحریریه‌های خود را نیز تغییر داده‌اند. سازماندهی تحریریه‌های سابق دیگر پاسخگوی نیازهای امروز روزنامه‌ها نیست. روزنامه‌ها باید تحریریه یکپارچه داشته باشند که سرویس‌های سنتی اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و... را که سابقا در آنها وجود داشت همچنان حفظ کنند اما این ساختار را توسعه دهند تا همکاران بخش‌های مختلف قالب‌های غیرچاپی هم در آن بگنجند. به این ترتیب، خبرنگاران نیز باید ابزار کار خود را گسترش دهند و فقط به فکر تولید متن نباشند و در تولید قالب‌های دیگر خبری نیز وارد شوند. پس سردبیر روزنامه فقط سردبیر روزنامه چاپی نخواهد بود بلکه سردبیر همه مسیرهای تولید محتوا ـ چه متنی و چه غیرمتنی ـ و سردبیر تمام درگا‌ه‌های انتشار ـ چه چاپی و چه غیرچاپی ـ خواهد بود.
در ایران هم چنین مسیری تاحدی پیش رفته اما به‌علت اینکه در گذشته روزنامه‌ها آینده‌نگری کافی را نداشتند و مدیریت آنها به روزمرگی دچار بوده و از سوی دیگر، فشارهای اقتصادی و غیراقتصادی زیادی روی آنها بوده، فرصت تحول در امتداد پیشرفت فناوری‌های نوین ارتباطی را از دست داده‌اند. با این حال، اجبار زمانه باعث خواهد شد آنها نیز خواسته یا ناخواسته تحریریه‌های خود را متناسب با مقتضیات روز متحول کنند. در این میان، روزنامه همشهری جایگاه ویژه‌ای دارد، نه‌فقط به این اعتبار که روزنامه‌ای بوده که با انتشار خود توانسته موجی در روزنامه‌نگاری چاپی کشور ایجاد کند و در رسانه‌های مکتوب، پیشرو باشد بلکه بسیار مهم است حالا به روایت کمتر گفته‌شده دیگری از تاریخ همشهری نیز توجه کنیم. همشهری نخستین روزنامه‌ای بود که در سال 1373به‌کمک شرکت «ندا رایانه» انتشار الکترونیکی خود را شروع کرد و نوعی اینترانت را برای مخاطبان خود به ارمغان آورد. شاید بتوان گفت  که نخستین تجربه و درک عمومی اینترنت در ایران از طریق همین روزنامه همشهری به‌دست آمد.
حالا هم همشهری می‌تواند روزنامه‌ای پیشرو در توسعه و ترویج روزنامه‌نگاری مدرن در قالب‌های فناورانه باشد. وقتی که در سال 1371همشهری تأسیس شد، نوعی مدرنیسم فنی را به روزنامه‌نگاری ایران وارد کرد، گوی را از روزنامه‌های عصر ربود و به مسائلی همچون محیط‌زیست اهمیت بخشید. حالا هم فرصت پیشروی برای این روزنامه مهیاست. همشهری بودجه عمومی مناسبی دارد که می‌تواند آن را در زمینه ایجاد تحریریه یکپارچه به‌کار بگیرد و ثبات مدیریتی در آن بیشتر از روزنامه‌هایی است که مستقیما به دولت‌ها مرتبط‌اند، بنابراین برنامه‌های بلندمدت‌تری را می‌تواند پیش ببرد. روزنامه همشهری می‌تواند در رسانه‌های اجتماعی پررنگ‌تر عمل کند و همچنین وب‌سایت خود را به یک وب‌سایت یکپارچه خبری و تحلیلی تغییر دهد. انتشار محتواهایی همچون ویدئوهای خبری یا پادکست هم می‌تواند از دیگر تولیدات عمده این روزنامه باشد.
البته قضیه به این سرراستی و روشنی نیست و نیمه‌تاریک خود را نیز دارد. مسئله اصلی این است که حالا که فروش نسخه چاپی روزنامه‌ها به‌شدت کاهش یافته و درآمد تبلیغات هم پایین آمده، چطور می‌شود از روزنامه‌ها درآمد کسب کرد. اینجاست که بحث اشتراک آنلاین و تبلیغات آنلاین پیش می‌آید. اما روزنامه‌نگاری چاپی کل دنیا هم هنوز به‌روشنی درنیافته آیا این روش می‌تواند جایگزین کامل روش‌های درآمدزایی سنتی مطبوعات شود یا نه. طبیعی است که روزنامه‌ای مثل همشهری هم حالا که بنا به روال طبیعی جامعه رونق فروش نسخه چاپی را همچون گذشته ندارد، باید به فکر راه‌های درآمدزایی جدیدی باشد و آنطور که در ادبیات روزنامه‌نگاری مطرح است به «مدل‌ کسب‌وکار» جدید فکر کند. دشواری این نوع درآمدزایی در جامعه‌ای مثل ایران که به محتواهای آنلاین رایگان عادت کرده دوچندان است. در این بین، باید توجه داشت که هر مدل کسب‌وکار که پیش گرفته شود، باید مطابق با اصول حرفه‌ای و اخلاق حرفه‌ای روزنامه‌نگاری باشد؛ اصولی که فراتر از قالب‌ها و درگا‌ه‌های انتشار محتوا، برای رساندن بیشترین خبر به جامعه تدوین شده‌اند و در هر مرحله‌ای از روزنامه‌نگاری باید آن را مدنظر داشت. همشهری هم که روزنامه عمومی است، طبعا جلوتر از همه روزنامه‌ها باید اصول حرفه‌ای را در تمام درگاه‌های خود، از نسخه چاپی تا حساب توییترش، لحاظ کند.
اگر همشهری می‌خواهد همان جایگاه یگانه‌ای را که در دهه70 در روزنامه‌نگاری ایران داشت حفظ کند، می‌تواند با پوست‌اندازی و بهره‌گیری حرفه‌ای از فناوری‌های جدید ارتباطی، دوباره موجی را در روزنامه‌نگاری ایران ایجاد کند که آثارش در مطبوعات کشور تا سال‌ها مشهود باشد. اما مشکل بزرگی که بر سر راه همشهری و سایر روزنامه‌های پیشرو در این مسیر قرار دارد اقتصاد است. یافتن راه‌های درآمدزایی از درگاه‌های فناورانه انتشار که با راه‌های مصرف فرهنگی جامعه ایران نیز متناسب باشد، دغدغه این روزهای همه مدیران مطبوعاتی است.

این خبر را به اشتراک بگذارید
در همینه زمینه :