• جمعه 7 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 17 شوال 1445
  • 2024 Apr 26
سه شنبه 18 آذر 1399
کد مطلب : 118160
+
-

شگرد گلایه

کار در صنعت نشر واقعا از لحاظ مالی به صرفه نیست؟

یادداشت
شگرد گلایه

یاور یگانه_روزنامه نگار

صنعت نشر، همچون سایر عرصه‌های فرهنگ، از کرونا آسیب زیادی دید و با توجه به اینکه فعلا چشم‌انداز روشنی از پایان عصر کرونا در آینده نزدیک وجود ندارد، می‌توان حدس زد که دست‌اندرکاران کار کتاب در روزهای آتی نیز متحمل زیان‌های دیگری خواهند شد. در روزهای محدودیت‌های کرونایی، کتابفروشی‌ها در کنار سینماها و تئاترها در صف مقدم تعطیلی‌ها قرار داشتند (و دارند) و حتی در طرح پاییزه کتاب ـ که به عید کتابفروشان مشهور است ـ این فرصت به آنها داده نشد تا بیشتر از ساعت18 فعالیت کنند و بتوانند با تخفیف‌هایی که در این طرح به خریداران تعلق می‌گیرد، رونقی به کسب‌وکار از رونق‌افتاده‎شان بدهند.
 کتابفروشان و ناشران مختلف از ابتدای شیوع کرونا نسبت به حال و روز وخیم فعالان این حرفه هشدار داده‌اند و بارها از مسئولان درخواست کرده‌اند با اتخاذ سیاست‌های حمایتی، فکری به حال آنها کنند تا شاید قدری از ضرر و زیان‌هایشان جبران شود. در این وضعیت، شاید اینطور به‌نظر برسد که کار در عرصه نشر خواهان زیادی نداشته باشد، اما شنبه این هفته خبرگزاری کتاب ایران خبری منتشر کرد مبنی بر اینکه از ابتدای امسال تا اول آذر‌ماه ۲۵ پروانه کسب جدید از سوی اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران در رسته‌های مختلف صادر شده است. از میان پروانه‌های صادرشده ۱۴‌مورد به حوزه نشر مکتوب، 4مورد به پروانه کتابفروشی، ۶‌مورد به ناشر و کتابفروش و یک پروانه به حوزه نشر الکترونیک اختصاص داشته است. هم‌اکنون، این اتحادیه در رسته‌های مختلف مانند نشر مکتوب، کتابفروش، ناشر و کتابفروش، نشر الکترونیک، کافه کتاب، دفتر پخش کتاب و کارت و پوستر بیش از ۱۲۰۰ عضو دارد. از سوی دیگر، در ماه‌های گذشته نیز چند کتابفروشی جدید در نقاط مختلف تهران شروع به‌کار کرده‌اند؛ یعنی در همین دوران سیاه کرونا، برخی‌ها با تخمینی که از وضعیت اقتصادی بازار نشر ایران داشته‌اند، ریسک بازگشایی کتابفروشی را به جان خریده‌ و پا در میدان گذاشته‌اند.
 البته مسلم است که تعداد کتابفروشی‌ها در مقایسه با وسعت و جمعیت کشور، ابدا، رقم بزرگی نیست و گاه حتی اهالی برخی شهرها، به‌دلیل نبود کتابفروشی مناسب در شهرشان، برای تهیه کتاب مورد نظرشان مجبورند به شهرها و استان‎های همجوار سفر کنند. اما درخواست پروانه کسب برای شروع کار کتاب در سال رکود بازار، به طرح این پرسش مجال می‌دهد که چطور با وجود همه نارضایتی‌ها و گلایه‌هایی که فعالان عرصه نشر از وضعیت این صنف دارند، همچنان برخی‌ها به‌دنبال کار در این حرفه و متعاقبا ارتزاق از آن هستند؟ مگر اغلب ناشران و کتابفروشان همواره از وضعیت بد کار کتاب شکایت ندارند و فعالیت در این حرفه را بی‌عاقبت نمی‌دانند؟ چه حالا و چه در روزهای پیش از کرونا، تقریبا ناشر یا کتابفروشی نیست که وقتی از وضعیت بد بازار کتاب داد سخن سرداده، با منت این نکته را نگفته باشد که اگر سرمایه‌اش را در شغل و پیشه دیگری مثل رستوران‌داری به‌کار می‌انداخت، اکنون وضع مالی‌اش بسیار بهتر بود. مگر این نوآمدگان که برای فعالیت در شاخه‌های مختلف کار کتاب درخواست پروانه می‌دهند نصایح و تجارب قدما و بزرگان این حرفه را نشنیده‌اند که می‌خواهند در این وادی پرخطر گام بگذارند؟ شاید هم باید شِکوه‌ها و نارضایتی‌های جماعت ناشر و کتابفروش را به‌حساب رفتار و ترفند آشنای بازاریان گذاشت که همیشه و در همه حال از وضعیت بد بازار می‌نالند و درباره متناسب نبودن مداخل و مخارجشان داستان‌سرایی می‌کنند. شاید هم دلیل نارضایتی همیشگی ناشران و کتابفروشان را باید در فرهنگ دولتی و یارانه‌ای جست‌وجو کرد که هر کسی را که در عرصه فرهنگ فعالیت می‌کند به عادت بد و مضر دریافت حمایت‌های دولتی مبتلا کرده است. هرچند، در این فقره نمی‌توان خرده‌ای به فعالان کسب‌وکارهای فرهنگی گرفت چراکه اگر آزادی عمل بیشتری برایشان فراهم بود، آنهایی که راه و رسم کار را بلد بودند، می‌توانستند محصولی را که می‌خواهند تولید کنند و روی پای خودشان بایستند و از درآویختن به گردن دولت بی‌نیاز شوند. پس، باید پذیرفت بخشی از ناله‌های همیشگی درباره ضرر و زیان کار نشر و کتابفروشی غیرواقعی است و آن را باید به پای شگرد دیرینه و مألوف ابراز نارضایتی همیشگی از وضعیت بازار گذاشت. اما گویا این چاره دیگر برای جلوگیری از ورود رقبای جدید به بازار اثربخش نیست و هر روز تازه‌نفسانی از راه می‌رسند که باور دارند می‌توان در بازار نشر کار کرد و نه‌تنها متضرر نشد، بلکه به سود هم رسید. 

این خبر را به اشتراک بگذارید