امان بده نفس بکشیم هیولا!
از لژیونرهای ایرانی تا مورد عجیب آقای سون هیونگ مین
بهروز رسایلی| در شرایطی که سرگرم انتخاب تیترهای اغراقآمیز برای توصیف درخشش لژیونرهای ایرانی هستیم، یک هیولای کرهای هر بار به سرخوشیهای کوچک و مختصرمان یورش میبرد. این طرف تیتر «یاران علیپور به مصاف سرمربی سابق رئال مادرید میروند» را داریم و آن طرف تیتر «سوپرگل باورنکردنی ستاره آسیایی تاتنهام» را! داریم شادی میکنیم از رسیدن مهدی طارمی به ترکیب اصلی پورتو و گلزنی سردار آزمون بعد از یکماه و همزمان به شهریار مغانلو قوت قلب میدهیم که سرانجام در سانتاکلارا به او بازی خواهد رسید؛ در چنین شرایطی اما سون هیونگ مین 28ساله کل فوتبال انگلیس را داخل جیبش کرده است. درخشیدن در لیگ برتر حالا برای سون تبدیل به یک عادت تکراری شده و او برای شکستن کلیشهها، هر از گاهی به کارش تنوع میدهد؛ درست مثل این سوپرگل استثنایی که وارد دروازه آرسنال کرد. رسما زبان آدم بند میآید. باورکردنی نیست که او در فصل جدید لیگ برتر، طی 11بازی 10گل به ثمر رسانده و تنها یک گل تا آقای گل فعلی مسابقات فاصله دارد. باورکردنی نیست که سون 3پاس گل هم داده تا نشان بدهد کارش از بازیکن مؤثر و کلیدی یا حتی ستاره گذشته؛ او فوق ستاره این روزهای تیم مورینیو است.
در تمام این سالها تنها لژیونر «پخش زنده» فوتبال ایران علیرضا جهانبخش بوده که برای دقیقه به دقیقه حضورش در ترکیب تیم برایتون دست به آسمان برداشتهایم. علیرضا با انتقال 17میلیون پوندیاش به لیگ جزیره تبدیل به گرانترین بازیکن تاریخ فوتبال ایران شد، اما آنجا بلایی سرش آمد که حالا ترانسفرمارکت ارزش او را 5 میلیون یورو تخمین میزند. همین آقای هیونگ مین اما هماکنون از نظر ترانسفرمارکت 75میلیون یورو ارزش دارد. هرگز قصد تحقیر خودیها را نداریم، اما بهنظر میرسد نسل استعدادهای فوتبال ایران آب رفته و همزمان از توقعات ما هم کاسته شده است. آنهایی هم که استعداد چشمگیر دارند، آن را درست و حسابی مدیریت نمیکنند. سردار آزمون 8 سال است برای «شروع پیشرفت» راهی روسیه شده، اما ولکن این لیگ متوسط نیست که نیست. این اواخر حتی صدای قربان بردیف، پدر فوتبالی آزمون هم درآمد و به او توصیه کرد راهی یک لیگ معتبر شود، اما بعید است بازیکن 26ساله ایرانی دل از سرزمین تزارها بکند.روزگاری بوندسلیگا پاتوق ستارگان ایرانی بود و حتی بازیکنان درجه دوی ما هم آنجا خریدار داشتند، اما راستش حالا خسته شدهایم از بس نتایج زنده را در لیگهای پرتغال و هلند و یونان یا بلژیک و نروژ جستوجو میکنیم. کاش طلسمشکنی در کار باشد و حس واقعی نماینده داشتن در فوتبال اروپا را برای ایرانیان زنده کند. دلمان یک درخشش و اعتبارآفرینی درست و حسابی میخواهد؛ شبیه احساسی که امروز حتما کرهایها دارند و از سوپرگلهای هیونگ مین لذت میبرند. ما که گلر اول تیم ملیمان در آنتورپ به نیمکت زنجیر شده و آخرین آقای گل قهرمان لیگمان هم در ماریتیمو منتظر چند دقیقه بازی است.