سال کلیدر
محمود دولتآبادی آخرین جلد بزرگترین رمان فارسی، کلیدر را منتشر کرد
حسنا مرادی
سال1363، نهال رمان که در سالهای قبل کاشته شده بود، بالید و تبدیل به درختی ثمرده شد. محمود دولتآبادی آخرین جلد رمان دهجلدی خود، «کلیدر» را منتشر کرد. نوشتن این رمان حدود 15 سال طول کشیده بود و چند جلد اول آن در سال1357 منتشر شد.
این رمان اقلیمی، با الهام از زندگی شخصیت قهرمان مردمی سبزوار، «گل محمد» نوشته شده بود و در بستر روایت زندگی گلمحمد، داستان زندگی مردمان خراسان در سالهای پس از جنگ جهانی دوم را روایت میکرد. زبان خاص دولتآبادی در این رمان، خیالانگیزی را به واقعیت گره زده و توصیفات بینظیری خلق کرده بود. این رمان حدود 2800صفحهای، بهعنوان طولانیترین رمان ادبیات فارسی، بیش از 100شخصیت داشت که به خوبی در مسیر داستان پرداخته شده بودند. برخی از منتقدین ادبی، نقدهایی به زبان داستان داشتند و از نظرشان نویسنده به گویش محلی و گفتار مردمان آن زمان به اندازه کافی وفادار نبود. کلیدر، بر ادبیات داستانی ایران، اثری روشن داشت و پس از انتشار آن، رمانهای دیگری تحتتأثیر کلیدر مانند رمان «مرگ پلنگ» نوشته خسرو نسیمی نوشته شدند. سال1363، شاهد انتشار چندین اثر ادبیات انقلابی بود. «حوض سلطون» از محسن مخملباف داستان زن بیوهای را روایت میکرد که سختیهای زندگی او را در مسیر مبارزات انقلابی قرار داده بود. «دو منظره» از غزاله علیزاده هم دیگر اثر ادبیات انقلابی بود. علیزاده که این رمان را در سال1357 نوشته بود، در آن، زندگی خانوادهای را از سالهای دور تا سال انقلاب مرور میکرد. جمال میرصادقی هم با نوشتن «آتش از آتش» اثری انقلابی و مبارزهمحور را در کارنامه خود ثبت کرد. این رمان بهخاطر ساختار ضعیفش توفیق چندانی پیدا نکرد. اما میرصادقی در همین سال، موفقترین رمان خود یعنی «بادها خبر از تغییر فصل میدادند» را هم منتشر کرد. این اثر روایتی فقرنگارانه از زندگی مردم در دهه 1340 بود که به خوبی ساخته و پرداخته شده بود. قهرمان داستان، در مسیر داستان از نوجوانی خام و بیخبر به انسانی بالغ و کنشگر تبدیل میشد و به مبارزه با ظلم میپرداخت. سال1363، برای ادبیات جنگ هم سال پرباری بود. سید مهدی شجاعی، دومجموعهداستان کوتاه «ضریح چشمهای تو» و «ضیافت» را در این سال چاپ کرد. نگاه شجاعی به جنگ تحمیلی، نگاهی ارزشی و حماسی بود. نثر او، نثری روان و ادیبانه بود.