• پنج شنبه 30 فروردین 1403
  • الْخَمِيس 9 شوال 1445
  • 2024 Apr 18
سه شنبه 11 آذر 1399
کد مطلب : 117384
+
-

صورت‌بندی تاریخی «نقاشی انقلابی» در ایران معاصر

از مبارزه تا تثبیت

از مبارزه تا تثبیت


  سجاد باغبان ماهر 

 مطابق زمینه‎‌‎های اجتماعی و سیاسی مرتبط با فضای فرهنگی و هنری ایران در دهه‌های1350 و 1360شمسی، می‎‌‌توان 3دوره متمایز برای هنر انقلابی و مشخصاً نقاشی انقلاب اسلامی مشخص کرد:
 
دوره اول- دوران مبارزه برای انقلاب (1348تا 1356)
از سال1348 تغییر سیاست‎‌‎های امنیتی حکومت پهلوی و تشدید سرکوب مخالفان، با شکل‎‌‎گیری جریان‎‌‎های انقلابی با رویکرد مبارزه مسلحانه همزمان شد. این تغییرات بستر را برای گرویدن هنرمندان متمایل به ایده‎‌‎های «هنر سیاسی» و «هنر مبارز» به گروه‎‌‎های ایدئولوژیک مخالف حکومت پهلوی فراهم کرد و سال‎‌‎به‎‌‎سال بر شدت و وسعت این نوع فعالیت‎‌‎ها افزود. بررسی اسناد تاریخی و گفت‎‌‎وگو با هنرمندان سیاسی، نشان‌می‌دهد جامعه هنرهای تجسمی و نقاشان جزو آخرین گروه‎‌‎های روشنفکری محسوب می‎‌‌شدند که در طول این دوره حدودا 8ساله، درگیر فعالیت‎‌‎های انقلابی شدند. از این ‎‌‎جهت سال1356 را باید نقطه اوج خلق آثار نقاشی با مضامین سیاسی در ایران بدانیم.
 
دوره دوم- دوره اوج انقلاب اسلامی تا پیش از شدت یافتن جنگ تحمیلی 
(1356تا 1360)

با پیروزی انقلاب اسلامی، تغییر بزرگ پارادایمی و گفتمانی در تمامی حوزه‎‌‎ها و در مناسبات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، نظامی و فرهنگی ایران ایجاد شد و تمام شئون زندگی اجتماعی و فردی ایرانیان را متأثر کرد. مهم‎‌‎ترین دستاورد اجتماعی حاصل از انقلاب، شکل‎‌‌گیری فضای آزاد سیاسی- اجتماعی و رهایی از خفقان و سرکوب ساواک و سایر نهادهای امنیتی در سال‎‌‎های اول پس از پیروزی بود. بدین‎‌‎ترتیب جریان‎‌‌های فکری و سیاسی مختلف با سلایق، گرایش‎‌‎ها و ایدئولوژی‎‌‎های متضاد امکان تشکیل و رقابت یافتند و نیز اختلاف‎‌‎های فکری و درون‎‌‎سازمانی بسیاری نیز شکل گرفت که به انشعاب‎‌‎های متعددی انجامید. هنرمندان متمایل به هریک از گرایش‎‌های سیاسی اعم از ملی‌گرا، چپ و مذهبی نیز بستر و زمینه مناسبی برای فعالیت و ارائه اثر پیدا‌کردند. می‌توان گفت بیشترین تعداد و بخشی از ماندگارترین آثار هنرهای تجسمی با مضامین انقلابی در همین دوره کوتاه چهار‌ساله خلق‌شدند. مهم‎‌‎ترین ویژگی اجتماعی حاکم بر هنر این دوره، چندصدایی و رهایی از سانسور و خودسانسوری بود که در قالب گفتمان‎‌‌های غالب آن مقطع تاریخی یعنی گفتمان ضد‎‌‎اشرافی، ضد‎‌‎سلطنتی، جمهوریخواهی، دمکراسی‌طلبی، ملی‎‌‎گرایی و از همه مهم‎‌‎تر، توده‎‌‎گرایی و گفتمان دینی تجلی پیدا‌کرد. مهم‎‌ترین حرکت نمادین هنرمندان نقاش بلافاصله پس از پیروزی انقلاب اسلامی، برپایی نمایشگاه معروف «حسینیه ارشاد» در اسفندماه1357 بود که با استقبال بی‌نظیری مواجه‌شد و نمایش آثار چندین‎‌‎ماه در نقاط مختلف ایران ادامه پیدا کرد.
 
دوره سوم- دوره تثبیت حکومت انقلابی و دوران دفاع‎‌‎مقدس 
(1360تا 1368)

آغاز جنگ تحمیلی، شورش‎‌‎های طبقاتی در کردستان و ترکمن‎‌‎صحرا، نیرومند شدن برخی از عناصر وفادار به سلطنت (مثلاً در کودتای نوژه)، شروع مبارزه مسلحانه منافقین، سقوط دولت ابوالحسن بنی‎‌‎صدر و حوادثی از این دست موجب شد تا ایجاد یکدستی در ساختار و اجزای حاکمیت و جامعه به یک اولویت مهم در مدیریت کلان کشور تبدیل‌شود. انقلاب فرهنگی از جمله برنامه‎‌‎هایی بود که می‎‌‌توانست این فرایند را در حوزه‎‌‎های علمی، فرهنگی، هنری و روشنفکری تسریع و تسهیل کند. همزمان توقف فعالیت‎‌‎های هنری نقاشان متمایل به گروه‎‌‎های چپ در فضای عمومی جامعه از سال 1360آغاز و منجر به مهاجرت، انزوا یا تغییر رویه هنری و فکری ایشان شد. برخی از این هنرمندان نیز که زمینه‎‌‎های مذهبی قوی‎‌‌تری داشتند، جذب جریان اصلی و رسمی هنر انقلاب (با مرکزیت حوزه هنری) شدند. مجموعه‎‌‎ای از آثار هنری که از سال 60تا 68 در حوزه هنری خلق شد، مهم‎‌‌ترین و شاخص‎‌‌ترین نمونه‎‌‎های مکتب رسمی «هنر انقلاب» یا به‎‌‎طور خاص «نقاشی انقلاب» محسوب‌می‎شود. آثار نقاشی در این دوره به جهت مضامین زیبایی‎‌‎شناسی، بیان هنری، مضامین و مدیای هنری تابع قواعد کمابیش ثابت و واحدی بوده است که بیش از دیگر هنرمندان در آثار کاظم چلیپا، حسین خسروجردی، حبیب‌الله صادقی، مصطفی گودرزی و ایرج اسکندری قابل‌ردیابی است.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید