• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
چهار شنبه 5 آذر 1399
کد مطلب : 116879
+
-

نگاهی به حرفه کامبوزیا پرتوی که آذر برایش‌ ماه آخر سال شد

نگاه/دستی که می‌نوشت تا ماهی‌ها را آزاد کند

نگاه/دستی که می‌نوشت تا ماهی‌ها را آزاد کند

یاور یگانه_روزنامه نگار

کامبوزیا پرتوی مدت‌ها بود که از بیماری رنج می‌برد، اما رفتنش در این خزان جان‌ها، افسوس و دریغ افزون‌تری به‌دنبال دارد؛ چراکه او و فردفرد کسانی که با شبیخون کرونا از درخت زندگی جدا شده‌اند، اگر این آفت خانمان‌برانداز نبود، همچنان می‌توانستند باشند و بپویند و جهان را معنایی دگر بخشند. پرتوی تا بود، نوشت و ساخت، تا جهان را از دریچه دید خود معنا کند و با به‌دست گرفتن قلم و دوربین به سهم خود، در بهتر شدن آن کوشید. پرتوی با نوشتن و ساختن فیلم «ماهی» (1366) حرفه‌اش را در سینما آغاز کرد. ماهی داستانی نمادین و منبعث از حال‌وهوای فیلم کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در سال‌های پیش از انقلاب دارد. نوجوانی به نام جواد، که پدرش در زندان است، روز عید ماهی قرمزی به‌دست می‌آورد و به خانه می‌برد، اما مادرش او را سرزنش می‌کند و می‌گوید که ماهی را آزاد کند؛ زیرا معتقد است وقتی پدر در زندان است محبوس کردن ماهی شگون ندارد. جواد که برای به چنگ آوردن ماهی با یکی از همسن‌وسالان خود گلاویز شده، با اکراه ماهی را از خانه می‌برد و پدر به خانه بازمی‌گردد. حال که به عقب نگاه می‌کنیم، می‌بینیم در سال‌های دهه 60، نمادگرایی آرمانی این داستان، معنایی مضاعف به آن می‌بخشد. ماهی جایزه بهترین فیلم جشنواره فیلم جیفونی ایتالیا، جایزه یونیسف جشنواره فیلم برلین و جایزه بهترین فیلم جشنواره فیلم آدلاید استرالیا را به‌دست آورد. سپس فیلمنامه‌های «شیرک» (داریوش مهرجویی، 1366) و «خانه در انتظار» (منوچهر عسگری‌نسب، 1366) را نوشت که هر دو با مضمون مقاومت در برابر متجاوزان سروکار داشتند. بعد «گلنار» (1367) و «گربه آوازه‌خوان» (1369) را با فیلمنامه‌های خودش ساخت و به رشد و محبوبیت سینمای کودک در دهه 60کمک کرد. در سال 1378فیلمنامه «دایره» را برای جعفر پناهی نوشت که ساختاری اپیزودیک و دایره‌وار داشت و از این منظر تجربه‌ای نو در سینمای پس از انقلاب بود. فیلم، با وجود داشتن پروانه ساخت، پروانه نمایش نگرفت و توقیف شد. «من ترانه 15سال دارم» (رسول صدرعاملی، 1380) یکی از فیلم‌های مطرح پس از روی کار آمدن دولت اصلاحات بود که پرتوی در آن به مسائل ازدواج دختران کم‌سن‌وسال و مصائبی که در جامعه با آنها مواجه هستند، توجه نشان داد.
 پرتوی برای این فیلم جایزه بهترین فیلمنامه را از بیستمین جشنواره فیلم فجر دریافت کرد. ابتدای دهه 80تا میانه‌های آن را باید دوره بلوغ حرفه‌ای و پرکاری پرتوی قلمداد کرد. در سال 1380، نام پرتوی در کنار نام عباس کیارستمی به‌عنوان فیلمنامه‌نویسان فیلم «ایستگاه متروک» (علیرضا رئیسیان) قرار گرفت. در این فیلم به دغدغه‌های عاطفی و فکری زنی شهری که نمی‌تواند بچه‌دار شود و در مسیر سفرش به مشهد سر از روستایی بدوی درمی‌آورد، پرداخته می‌شود. اما فیلم بعدی پرتوی یعنی «کافه ترانزیت» (1383) را باید موفق‌ترین و تحسین‌شده‌ترین فیلم پرتوی دانست. پرتوی فیلمنامه کافه ترانزیت را خودش نوشت و آن را با حضور بازیگرانی همچون پرویز پرستویی و فرشته صدرعرفایی کارگردانی کرد. فیلم در مورد زنی به نام ریحان است که شوهرش به‌تازگی فوت شده و از او قهوه‌خانه‌ای جاده‌ای در نزدیکی ماکو به ارث مانده ‌است. ریحان تلاش می‌کند تا با راه‌انداختن این قهوه‌خانه خرج زندگی‌اش را دربیاورد و استقلال خود را حفظ کند، ولی برادرشوهرش، ناصر، توقع دارد که مطابق سنت آن منطقه، ریحان با او ازدواج کند. پرتوی برای کارگردانی کافه ترانزیت جایزه جشنواره بین‌المللی فیلم مار دل پلاتا و جایزه فیپرشی جشنواره بین‌المللی فیلم داکا و همچنین سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه را از جشنواره فیلم فجر و تندیس زرین جشن خانه سینما را کسب کرد. پرتوی دهه 80را با نوشتن 3فیلمنامه «دیشب باباتو دیدم آیدا» (1383)، «هر شب تنهایی» (1386) و «شب» (1386) برای رسول صدرعاملی و «خیابان‌های آرام» (1389) برای کمال تبریزی ـ که هنوز اقبال اکران عمومی نیافته ـ به پایان برد. مضمون مشترک همه این فیلم‌ها مناسبات انسانی و توجه به مسائل اجتماعی است. «پرده» (1391) براساس فیلمنامه و کارگردانی مشترک پرتوی و جعفر پناهی ساخته شد و توانست جایزه خرس نقره‌ای جشنواره برلین را برای بهترین فیلمنامه از آن خود کند. «محمدرسول‌الله» 
(مجید مجیدی، 1394) فیلمنامه دیگری بود که پرتوی همراه خود مجیدی و حمید امجد نوشت؛ پروژه‌ای بزرگ در مقیاس سینمای ایران که به زندگی پیامبر اسلام(ص) می‌پرداخت. پرتوی در سال 1395با نوشتن فیلمنامه «فراری» (علیرضا داوودنژاد) سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه را از سی‌وپنجمین جشنواره فیلم فجر به دست آورد که در مرکز آن، دختری جوان که ترک دیار کرده و به تهران آمده قرار دارد. پرتوی در سال 1396«کامیون» را براساس فیلمنامه‌ای از خودش ساخت که برای آن از سی‌و‌ششمین جشنواره فیلم فجر سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه را دریافت کرد.
آذر 1399آخرین برگ از دفتر زندگی کامبوزیا پرتویی را رقم زد و دست تقدیر به او مهلت نداد تا بهاری دیگر را ببیند و دوره‌ای دیگر از حرفه‌اش را رقم بزند و با فیلمنامه نوشتن و فیلم ساختن به یادمان بیاورد که برای داشتن جهانی بهتر، همه ماهی‌ها باید آزاد باشند.

این خبر را به اشتراک بگذارید