طرح ترور آیتالله بهشتی
اعترافات وحید افراخته از سران نفاق، نشان میدهد که دامنه برنامه سازمان برای حذف روحانیون مؤثر و نفوذ در روحانیت برای در دستگرفتن این جریان گسترده شده بود. بهعنوان مثال وحید افراخته در چندین مورد از اعترافاتش با صراحت مینویسد که تقی شهرام، بهدلیل ترس از قطبشدن افرادی همچون آیتالله دکتر سیدمحمد بهشتی، بهطور جدی بهدنبال ترور و حذف فیزیکی ایشان بود.
افراخته در تکنویسیاش درباره تقی شهرام آورده است؛ «.... بسیار ضدمذهبی است. طرح کشتن مخفیانه آیتالله بهشتی از اوست.»
همچنین افراخته در بخش دیگری آورده؛ «شهرام درمورد او (آیتالله بهشتی) میگفت: باید از او ترسید؛ فردی است بسیار سیاس، باهوش و جاهطلب؛ در آرزوی جانشینی (امام) خمینی است؛ او به آسانی با رژیم، علیه مجاهدین متحد خواهد شد. تنها راه چاره، کشتن اوست؛ منتها بهطوری که ردی باقی نگذاریم؛ مثلاً زیرماشین گرفتن او....» یا در متن مجموعهای از نوشتهها تحت عنوان کلی «نکاتی برای استفاده تبلیغاتی، افشاگری و روشنکردن ماهیت واقعی گروههای خرابکار»
باز هم نمونهای دیگر میآورد؛ «آیا ایدئولوژی و اعتقاد و ایمان در کجای دنیا به زور و تهدید و ترور در مغز افراد باید جایگزین شود؟! چرا گروه مجاهدین وقتی مارکسیست میشود، این چنین برخوردی با مذهب میکند؟ شهرام میگفت: باید بهشتی را از بین ببریم؛ زیرا او با تبلیغات ضدمارکسیستی رژیم همصدا خواهد شد ولی چون از نظر تبلیغاتی صلاح نیست این جریان رو شود، بهتر است از روشهای خاص بهره گیریم؛ مثلا او را با اتومبیل زیر بگیریم.»