• جمعه 7 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 17 شوال 1445
  • 2024 Apr 26
شنبه 24 آبان 1399
کد مطلب : 115647
+
-

هنوز اعتماد ندارم!


ریحانه وحیدیان ـ  شهروند دوچرخه‌سوار


طی چند هفته اخیر مطالب زیادی در باب دوچرخه‌سواری ایمن خوانده‌ام؛ مطالبی که نکاتی مثل رعایت علامت‌ دادن با دست برای نشان دادن توقف، گردش به راست و چپ و... را گوشزد می‌کنند تا دوچرخه‌سوار، پشت‌سری‌های خود را از  تصمیمش آگاه کند. رعایت توصیه‌ها و نکات ایمنی در مطالبی که خواندم چندان سخت به‌نظر نمی‌رسد، اما نکته اینجاست که آنچه روی کاغذ بیان می‌شود و آن مواردی که در ویدئوهای آموزشی و حتی در پارک آموزش ترافیک راحت به نظر می‌رسند با آنچه در خیابان‌های شهر می‌گذرد، تفاوت اساسی دارد. در خیابان‌هایی که حتی قوانین عبور و مرور از سوی بسیاری از راننده‌ها و راکبان موتورسیکلت رعایت نمی‌شود، چطور می‌توان مطمئن بود که با صرف حرکت دست، راننده خودروی پشت سری متوجه تصمیم بعدی ما شود؟ چراکه به‌احتمال زیاد یا در حال گفت‌وگو با سرنشینان خودروست یا درحال گفت‌وگوی تلفنی و ارسال پیام صوتی و متنی یا کلا ذهن مشغولش امکان توجه به مسیر را از او سلب کرده است. مهم‌تر اینکه بسیاری از راننده‌ها نمی‌دانند در مواجهه با یک‌دوچرخه‌سوار –که در حاشیه خیابان رکاب می‌زند- چه عکس‌العملی از خود باید نشان دهند و از چه اقداماتی پرهیز کنند.
اعتراف می‌کنم از زمانی که در سفرهای درون‌شهری از دوچرخه‌ بهره می‌برم، به دفعات هنگامی که احتمال داده‌ام رانندگان پشت سر مرا دیده‌اند، خیلی زود در شرایط بروز حادثه قرار گرفته‌ام. بنابراین به این نتیجه رسیده‌ام که 99درصد تامین امنیت من به‌عنوان دوچرخه‌سوار بر‌عهده خودم است و همیشه باید این احتمال را بدهم که راننده مرا ندیده است؛ مگر زمانی که چشم در چشم شده‌ایم و سرعت خودرو کم شده است. همین موضوع باعث شده برای تغییر مسیر به چپ، کاملا توقف کنم و حتی به‌صورت پیاده عبور کنم. در خیابان و در میانه خودروها، حادثه در کسری از ثانیه اتفاق می‌افتد؛ به‌عنوان دوچرخه‌سوار آماتور ترجیح می‌دهم به نکات ایمنی اهمیت فوق‌العاده بدهم تا زمانی که رفتارهای رانندگان خودرو و راکبان موتورسیکلت این اعتماد را در من ایجاد کند که تمرکز و توجه بالایی حین رانندگی دارند.

این خبر را به اشتراک بگذارید