زبان فارسی
کارهای ماندگار شرفالدین خراسانی برای فلسفه
علیاکبر شیروانی
شرفالدین خراسانی سالها پیش از دهه50 با شعر و ترجمه شروع کرد و حضورش در فلسفه که رشته دانشگاهیاش بود در دهه50 و با کتاب «نخستین فیلسوفان یونان» نمایش جدی یافت. خراسانی به چند زبان مسلط بود و تسلطش آن اندازه بود که به آن زبانها تحصیل و تدریس کرده بود و به زبان یونانی باستان اشراف داشت و این همه، نثر و زبانش را نمونهای کمگون و ماندگار برای فلسفه کرده بود. سالهای کوتاهی پس از انتشار نخستین فیلسوفان یونان و بعد از پیروزی انقلاب، فربهی فلسفه بیش از آن اندازه بود که با تأمل به زبان فلسفی بپردازد و زبان اندیشه بسازد؛ اندوه آنکه حتی در فهم و ترجمه آثار فلسفی به کجی میگرایید و چنین نافهمیهایی گاه، هرچه ناپیدا، جایی زندگی مردم مسئله میساخت؛ از این روست اهمیت کار خراسانی. دیگر آثار خراسانی هرکدام برگی بر زبان و ادبیات افزودند، اما فضیلت خراسانی در کارهای فلسفی اوست؛ «یونانیان نخستین مردم متمدنی بودهاند که واژه فلسفه و مفهوم و مضمون آن را آفریدهاند. فلسفه شکل معرب واژه فیلوسفیا و بهمعنای دانشدوستی است. بهزودی علت این نامگذاری و انگیزه آن را به تفصیل خواهیم دانست. بدینسان باید یونان باستان را زادگاه و گهواره اندیشه فلسفی باختری و دیگر دانشهایی دانست که از 25سده پیش تاکنون راههای شناخت عقلی جهان را بهروی آدمی گشوده است. بیشک، شکهای دیگری از اندیشه فلسفی و شناخت کموبیش عقلی جهان پیرامونی آدمی را در دوران تاریخ، پیش از پیدایش یونان تاریخی، نزد ملتها و اقوام دیگر، در تمدنهای شرقی باستان، میتوان یافت و چنانکه پس از این خواهیم دید دلایل مشخص و انکارناپذیری در تأیید و اثبات این نظر یافت میشود. اما آنچه اندیشه فلسفی یونانی را از اندیشههای همانند آن جدا و مشخص میسازد، ویژگیهای آن است، اما این ویژگیها، از سوی دیگر، وابسته به سرشت مردمان یونان باستان نیست.»