• دو شنبه 17 اردیبهشت 1403
  • الإثْنَيْن 27 شوال 1445
  • 2024 May 06
دو شنبه 19 آبان 1399
کد مطلب : 115180
+
-

زیرسایه قیصر

تأثیر فیلم جریان‌ساز کیمیایی در هر دو جبهه سینمای فارسی و موج نو قابل مشاهده است

سینما
زیرسایه قیصر

سعید مروتی 

سینمای بازارچه‌ای، سینمای قیصری و فیلم جاهلی. این حکایت تعداد قابل توجهی از فیلم‌های اکران سال 50 است. سالی که با رقابت فردین با خودش آغاز می‌شود که در اکران نوروزی به‌صورت همزمان 3فیلم روی پرده دارد. سینمای جاهلی، تحت‌تأثیر فیلم قیصر، ژانر غالب سینمای ایران در ابتدای دهه 50 است. فردین در «ایوب» (فریدون ژورک) نقش جاهلی بازی می‌کند و از تیپ آشنایش فاصله می‌گیرد. «احمد چکمه‌ای» (نادر قانع) بازسازی قیصر است. «زیر بازارچه» (رضا صفایی) حال و هوای جاهلی دارد و «سه تا جاهل» (پرویز نوری) هجویه‌ای است بر فیلم کیمیایی. در سالی که هر نوع اقتباس از قیصر راهگشا برای فتح گیشه محسوب می‌شود؛ عباس شباویز تهیه‌کننده قیصر هر آنچه از اکران این فیلم سود کرده را در پروژه بلندپروازانه و پر هزینه محصول مشترک ایران و هندوستان، «همای سعادت» برباد می‌دهد. درحالی‌که در همین سال فیلم ارزان‌قیمتی چون «بده در راه خدا» (رضا صفایی) به‌عنوان یکی از آخرین فرصت‌ها برای تماشای تقی ظهوری، تماشاگر می‌یابد.
در سالی که بسیاری مشغول تکه‌پاره کردن قیصر به امید تکرار موفقیت تجاری‌اش هستند، کیمیایی با داش آکل گامی تازه برمی‌دارد. اقتباسی جنجالی از داستان صادق هدایت که خیلی هم به ادبیات وفادار نیست؛ با فیلمبرداری نعمت حقیقی، عضو تازه تیم کیمیایی، مهم‌ترین فیلم سال50 است که مطبوعات فراوان به آن می‌پردازند. فیلمی با مجموعه‌ای از بهترین و سینمایی‌ترین لحظه‌های ناب سینمای کیمیایی، که البته انتظار تهیه‌کننده‌اش را در گیشه برآورده نمی‌کند.
فیلم دیگری که مطبوعات در سال50 برایش سنگ تمام می‌گذارند «خداحافظ رفیق» (امیر نادری) است؛ اینطور که رفقای مطبوعاتی نادری می‌نویسند نهضت سینمای ارزان خیابانی با خداحافظ رفیق آغاز می‌شود. روایتی تلخ و تأثیر‌گذار از رفیق‌بازان رفیق‌کُش که هرقدر فیلمش با موفقیت تجاری مواجه نمی‌شود، صفحه موسیقی و ترانه‌اش (جمعه ساخته منفرد‌زاده با صدای فرهاد) گل می‌کند.
در حال و هوای جاهل و لوطی‌ها، «سه قاپ» (زکریا هاشمی) دریچه‌ای به سوی واقع‌گرایی و ارائه تصویری ملموس از آدم‌های حاشیه‌نشین، می‌گشاید. «فرار از تله» (جلال مقدم) بهترین و پرحاصل‌ترین فیلمسازنده‌اش هم در همین سال به نمایش می‌آید. نمونه‌ای مثال‌زدنی در توضیح توانایی و قریحه سینمایی جلال مقدم. سال50 هر نوع ایستادن زیر پرچم سینمای متفاوت و جوان سینمای ایران، نه‌تنها اعتبار که هزینه تولید فیلم را فراهم می‌کرد که گاهی نتیجه‌اش می‌شد فیلم آشفته و خام‌دستانه‌ای چون«آدمک» (خسرو هریتاش) که کمتر کسی را راضی از سالن به بیرون می‌فرستد. سال 50، سال کمدی نئورئالیستی فارسی هم هست. سال «درشکه چی». سالی که جوانه‌های سینمای متفاوت در حال ثمر دادن است و اگر فیلم‌های این جریان گیشه‌ای متوسط یا ضعیف داشته‌اند، بسیاری از فیلم‌های جریان اصلی هم ضرر می‌دهند. سینمای موج نو که هنوز موج نو نامیده نمی‌شود در ابتدای دهه 50، دوره کوتاه اما پر شوری را سپری می‌کند. دوره‌ای که خیلی طولانی نیست.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید