سعید مروتی ـ روزنامهنگار
در آستانه پایان قرن هجری شمسی و در میانه یکی از سختترین ادوار یکصد سال اخیر (سال کرونا و بحران اقتصادی بیسابقه) و در روزگاری که سینما عملا تعطیل است، مرور آنچه گذشت خالی از لطف نیست. به دلایلی مکتوم اما نه الزاما نامعلوم، قصه مرور سینمای ایران را نه از قبل انقلاب که با دهه 60 آغاز کردیم و در هفتههای بعد سراغ دهههای70، 80 و 90 هم خواهیم رفت. در رجعت به دهه 60، کوشیدیم نه با خشم به گذشته بنگریم نه با مهر. کوشیدیم که انصاف را رعایت کنیم و از نگاه مرسوم و متداول صفر یا صدی پرهیز کنیم. این چند صفحه، تصویر دقیق سینمای دهه 60 را نمیسازد و چنین ادعایی هم ندارد ولی مجموعهای است که در آن کوشیده شده بخشی از ماجرا بدون پروپاگاندا و بدون کینه و دشمنی روایت شود؛ روایتی از آنچه در دهه 60بر سینمای ایران گذشت.
سینمای دهه60 بر ویرانههای سینمای قبل از انقلاب برپا شد. بعد از بلاتکلیفی سالهای ۵۸ تا ۶۱ و پس از قربانیشدن ۳ نگین درخشان ابتدای دهه60 («مرگ یزدگرد»، «حاجی واشنگتن» و «خط قرمز»). تزلزل مدیریت و بحران مشروعیت، سینما را دچار بلاتکلیفی کرده بود. هنوز چهرههای نسل تازه به میدان نیامده بودند و قدیمیها با هر میزان انعطاف و تلاش برای همسویی با حاکمیت، به اشارهای بند بودند. موجنوییها هم با نقد قدرت در فیلمهایشان مزاحم محسوب میشدند. ابتدای دهه60 از سینمای فارسی بقایایی برجا مانده بود که همچنان میخواستند فیلم بسازند و چه و چگونهاش را با قواعد و ضوابطی که مدام تغییر میکرد، نمیتوانستند دریابند. مخالفت شدید رسانهها و بخشی از انقلابیون کار را سخت میکرد. فیلم نمونهای این دوران «برزخیها» بود که همه ستارههای بازمانده در آن جمع شده بودند (فردین، ناصر ملک مطیعی، سعید راد و ایرج قادری) و تهیهکنندهاش (محمد توبهخواه) خود نزدیک و همسو با طیفی از انقلابیون بود. همه ارتباطات تهیهکننده در حد اکرانی چند هفتهای جواب داد و در شرایطی که مردم برای تماشای برزخیها سر و دست میشکستند، مقالات تند روزنامهها و مخالفت طیف دیگری از انقلابیون هم پرونده فیلم و سازندگانش را بست و هم مدیریت ارشاد را عوض کرد.
فخرالدین انوار و سیدمحمد بهشتی سال۶۲ سینمای ایران را مثل یک زمین سوخته تحویل گرفتند. تفاوت این تیم با قبلیها این بود که دقیقا میدانستند چه چیزی را نمیخواهند. آنها مخالف فیلمفارسی بودند. به تعبیری دقیقتر مخالف هر چیزی که تداعیکننده سینمای قبل از انقلاب باشد. اگر مدیر قبلی دل به دل چهرههایی چون سعید راد و ایرج قادری میداد، مدیران تازه نه برای وصلکردن که برای محوکردن آمده بودند؛ محوکردن هرآنچه از گذشته میآمد و رنگ شهرت و محبوبیت داشت. پس نقش یکها و ستارهها کنار میرفتند ولی بدمنها میتوانستند در قامت ساواکی به حضورشان ادامه دهند. صحنه خالی بود و در غیبت موجنوییها تا میانههای دهه 60به بازی گرفته نشدند و با حذف فعالان سینمای فارسی، جوانها به میدان آمدند و در رأسشان فعالان سینمای آزاد که از فیلم کوتاه سوپر ۸ و نهایتا ۱۶ میلیمتری به سینمای حرفهای رسیدند؛ از کیانوش عیاری و مهدی صباغزاده تا مجید جوانمرد و ناصر غلامرضایی. سوی دیگر برادر محسن ایستاده بود که حوزه هنری گوش به فرمانش بود و سینمای اسلامی مانیفستش.
فارابی تاسیس شد. تعاونیهای فیلمسازی با حمایت دولت به راه افتادند. سینمای ایران باید راه میافتاد، سینمای ایران باید بحران مشروعیت را پشتسر میگذاشت. قصه سینمای هدایتی- حمایتی - نظارتی از همین جا شروع شد. فیلمساز به شرط نظارت و هدایت، حمایت میشد. وام تبصره ۳، امکانات فارابی، دوربین، نگاتیو، میز تدوین و حمایت در اکران چرخ تولید را به راه انداخت. سینمای پس از انقلاب شکل گرفت و از همان گام اول وابسته به دولت و دولتی شد. احتمالا چارهای هم نبود و راه دیگری وجود نداشت. مدیریت منسجم دهه 60، براساس برنامه و چشماندازی که ترسیم میکرد کار را جلو میبرد و برنامه سالهای ۶۲ تا ۶۴ این بود: ابتدا باید سینما وجود داشته باشد، فیلم ایرانی تولید و در مرحله اکران حمایت شود و کنارش کارگردان و تهیهکننده وارد چرخه تولید شوند و فیلمبردار و تدوینگر هم تربیت. بازیگر هم میتواند از تئاتر بیاید.
راهاندازی سینمای ایران مهمترین دستاورد تیم انوار- بهشتی، پاسخش را در اکران پررونق سال ۶۴ گرفت. در فاصله کمتر از ۴ ماه، «تاراج»، «عقابها»، «گلهای داوودی» و «شهر موشها» روی پرده آمدند و با اقبال عمومی گستردهای مواجه شدند. پس از آن، اما سازندگان تاراج و عقابها کنار گذاشته شدند. مهمترین ستاره آن سالها که از طوفان چند سال قبل، به یمن بازی در «سفر سنگ» به سلامت جسته بود، ممنوعالکار شد. کنارش فیلمسازان نسل تازه تجربه میآموختند و از نیمهدهه 60، موجنوییها هم بازگشتند و بهترین فیلمهایشان را ساختند. سینمای کودک به راه افتاد و بعد سینمای دفاعمقدس. در اوج محدودیتها، فیلمهای خوبی هم ساخته شد. سینمای نوین ایران به راه افتاد و جهانیان را شگفتزده کرد. پروژه انوار- بهشتی در حال ثمردادن بود؛ سینمایی که قرار بود آبرو کسب کند؛ سینمایی که در نیمهدوم دهه 60، بحران مشروعیت را پشتسر گذاشته بود و با «دونده» و «خانه دوست کجاست» جهانی میشد. پشت این موفقیتها فقط فیلمسازان نبودند، بخش بینالملل فارابی هم بود. در نقد سینمای دهه 60 و عملکرد مدیرانش، باید نقاط روشن را هم دید. شکوفایی نسل پس از انقلاب و پختگی با تجربهها در همان نظارت سفت و سخت، قابل مشاهده بود. پروژه فیلمفارسیزدایی هم جواب داده بود؛ هرچند جای درامپردازی و تخیل را واقعگرایی و جای اکشن و حادثه را عرفان گرفته بود. نظام درجهبندی فیلمها و دخالت در مناسبات اکران و بستن دستوری جدول نمایش عمومی فیلمها، دخالت دولت را پررنگتر میکرد. «دیکتاتورهای دلسوز سینما»(اصطلاحی که عبدالله اسفندیاری، مسئول بخش فرهنگی فارابی درباره خودش و رفقایش بهکار برد) به «در مسیر تندباد» مسعود جعفری جوزانی درجه الف و به «تیغ و ابریشم» مسعود کیمیایی جیم میدادند. از سوی دیگر بیضایی در یک بازه زمانی هفتساله ۳ فیلم میسازد. تقوایی «ناخدا خورشید» خلق میکند و برای ساخت«ای ایران» حمایت میشود. با ملاقلیپور و حاتمیکیا تولد سینمای دفاعمقدس جشن گرفته میشود. سینمای ایران در انتهای دهه 60، با کمرنگشدن محدودیتها اوج میگیرد.
در گذر از دولت دفاعمقدس به دولت سازندگی، فضا کمی باز شد. اغلب فیلمهای شاخص دهه60 محصول همین دوران است؛ دورانی که نقطه عطف سینمای دهه60 را رقم زد. سینمایی که خاستگاهش دولتی بود، در دل محدودیت به فعالیت میپرداخت و مناسبات تولید و اکرانش غیرطبیعی بود. بخشی از اینها به شرایط بازمیگشت و بخشی هم حاصل تحمیل عقیده و سلیقه مدیران بود. سینمای دهه 60منشور است و با شیوه صفر و صدی نمیشود ارزیابیاش کرد. سینمای دهه60 را با تمام فرازونشیبهایش بهخاطر بیاوریم؛ دوران سخت و دشواری که همین سینمای وابسته به دولت و تا خرخره غرق در نظارت، دلخوشی ملتی بود که سرگرمی چندانی نداشتند و گذر زمان حتی از خاطرات تلخ آن دوران هم نوستالژی ساخته و عدهای هم در این سالها با جعل تاریخ، سعی در ویرایش گذشته داشتهاند. دهه60 با سینما و فیلمهایش با همه دستاوردها و ارزشهایش، سخت گذشت.
چهار شنبه 30 مهر 1399
کد مطلب :
113703
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/lYE37
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved