درگذشت فقیه نواندیش
بنا به وصیت آیت الله صانعی پیکر این عالم ربانی در آرامگاه شیخان قم به خاک سپرده میشود
آیتالله یوسف صانعی از مراجع عظام تقلید صبح روز گذشته در سن 83سالگی به دیدار حق شتافت. او از 2روز قبل بهدلیل شکستگی لگن و مچ دست در بیمارستانی در قم بستری شده بود.
آیتالله صانعی ازجمله یاران نزدیک امامخمینی(ره) بود که چه در دوران مبارزه برای انقلاب و چه در دوران پس از انقلاب در کنار امام(ره) حضور داشت؛ بهنحوی که در سال1361 در جمع قضات شورایعالی قضایی، وقتی امامخمینی(ره) میخواستند مسئولیت دادستانی کشور را بهعهده او بگذارند به مقام علمی آیتالله صانعی اشاره کرده و گفته بودند: «من آقای صانعی را مثل یک فرزند بزرگ کردهام. این آقای صانعی وقتی که سالهای طولانی در مباحثاتی که ما داشتیم تشریف میآوردند ایشان، بالخصوص میآمدند با من صحبت میکردند و من حظ میبردم از معلومات ایشان. و ایشان یک نفر آدم برجستهای در بین روحانیون است و یک مرد عالمی است و متوجه مسائل است و مخالف این انحرافاتی که در این کشور موجود بوده است؛ از قبیل منافقین -نمیدانم- و غیره، و ایشان مخالف سرسخت آنهاست. با جدیت عمل میکند. با قاطعیت عمل میکند اگر یک وقتی موقعش بشود.»
به گزارش همشهری، آیتالله صانعی حدود 3سال دادستان کل کشور بود اما پیش از آن، بهعنوان یکی از نخستین اعضای شورای نگهبان از سوی امام منصوب شده بود. با این حال آیتالله صانعی که بعد از سال88 تقریبا از مواضع سیاسی کنار کشیده و کمتر صحبت میکرد، بیشتر به جهت نواندیشی در فقه شهرت دارد. وی در سال88 بعد از ماجراهای آن سال البته سخنان و اظهاراتی داشت که باعث شد به دفتر او در قم حمله شود. اظهارات او و روایتهایی که وی در آن سال طرح میکرد در یک نوبت با واکنش دفتر محمود احمدینژاد هم همراه شد. آیتالله صانعی را به حریت و وسعت اندیشه فقهی در بین علمای قم میشناسند. او با احترام بهنظرات استادان برجسته خود بعضا با توجه ویژه به ادلّه و به استناد مبانی مُتقنی که در اصول و بهویژه در فقه دارند، فتاوا و نظریات ابتکاری زیادی را در حوزه عمل مکلف و مقلدان ارائه کردند که گاهی برخی از این فتاوی خلاف نظر سایر علما هم بوده است. این ویژگی دیروز در پیامهای تسلیتی که چهرههایی مثل علیاکبر صالحی برای آیتالله صانعی صادر کردند هم دیده شده است. علیاکبر صالحی در پیام خود نوشت: آنچه نام این فقیه عالیقدر را در تاریخ مکتب رهاییبخش تشیع ماندگار خواهد کرد، مجاهدت خالصانه و کاوشگرانه ایشان برای گشودن باب اجتهاد و کوشش عالمانه در راستای تحقّق اندیشههای رهبر کبیر انقلاب اسلامی جهت نوآوری در فقه پویای شیعه و توجه عمیق و دقیق به الزامات و مقتضیات زمان و مکان در اجتهاد است.
بهعنوان نمونه آیت الله صانعی درباره قضاوت زنان معتقد بود: «ذکوریت در قضاوت، خصوصیّت ندارد و حجّت شرعی بر خصوصیّت هم نداریم و کسی که ولایت بر قضا دارد، میتواند آنان را برای قضا (مخصوصاً در امور مربوط به زنان و حقوق خانوادگی) منصوب نماید.» یا درباره تفاوت دیه زن و مرد معتقد بود: دیه زن و مرد، مساوی است و این حکم، مستفاد از اطلاق ادلّه دیه است و دلیل معتبری بر تقیید نداریم. یا درباره بلوغ دختران معتقد به 13سال است. حسن روحانی رئیسجمهور، سیدحسن خمینی، اسحاق جهانگیری، محمدجواد ظریف، پیروز حناچی، محسن هاشمی و جمع دیگری از مسئولان کشور در پیامهایی جداگانه درگذشت این عالم آزاداندیش را تسلیت گفتند. نماز میت بر پیکر مرجع تقلید تازه درگذشته مرحوم آیتالله صانعی، صبح امروز، یکشنبه توسط آیتالله شبیریزنجانی از مراجع تقلید شیعیان، اقامه خواهد شد.
به گفته یکی از اعضای دفتر آیتالله یوسف صانعی از مراجع تقلید پیکر این عالم ربانی، بنا بر وصیت ایشان در آرامگاه شیخان قم به خاک سپرده خواهد شد. این عضو دفتر آیتالله صانعی روز شنبه در گفتوگو با ایرنا، اضافه کرد: با توجه به وصیت وی و شیوع کرونا و جلوگیری از انتشار بیشتر این ویروس مرگبار، هیچگونه مراسم تدفین و تشییع برای این مرجع تقلید برگزار نخواهد شد.
پیشرو در بازنگری فقه
با محمدتقی فاضل میبدی، عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم، درباره سلوک شخصیتی، فقاهتی و سیاسی مرحوم آیتالله صانعی گفتوگو کردیم:
سلوک شخصی آیتالله صانعی در زندگی چگونه بود؟
ویژگیهای شخصیتی ایشان با توجه به جایگاهی که داشتند در وهله نخست آزاداندیشی بود. خیلی نعمت بزرگ و مهمی است که کسی استقلال فکر داشته باشد، آزاداندیش باشد و فکرش در حصار تعصب نباشد. مرحوم آیتالله صانعی این ویژگی را داشت. دوم اینکه ایشان صریحاللهجه و انسان رکگویی بود. اگر در جایی احساس میکردند که باید سخن حق بگویند، هراسی نداشت؛ کلمه حق را اظهار میکرد، حرفش را میزد و از کسی هم ترس و واهمه نداشت. با توجه به اینکه در حق ایشان جفا شده بود و به منزلشان حمله شده بود و مورد نامهربانی قرار گرفته بودند، از حقگویی و استقلال فکر بازنایستاد و همواره سخن را میگفت.
در جغرافیای فقاهتی شهر قم حائز چه ویژگیهایی بودند؟
ایشان در فقه و کار خودشان انسان نواندیشی بودند. آیتالله صانعی فقیه بازنگری بودند که پارهای از مسائل فقهی را از نو و براساس تحقیقاتی که خودش داشت بازنگری کرده بود و فتاوای نوینی هم براساس مبنای خودش داشت که همان مبنای عدالت، کتاب و عقل بود. در عین اینکه ایشان سنت را قبول داشت، ولی عقل و عدالت و کتاب را مقدم بر سنت میدانست و فتاوای جدیدی هم راجع به زنها داشتند. از همه مهمتر اینکه ایشان در هر شرایطی اهل درس، بحث و کنجکاوی بود. هیچگاه از درس، مطالعه کردن، کتاب خواندن و صحبت کردن خسته نمیشد. حتی همین هفته قبل که برای ایشان آن حادثه پیش نیامده بود، در جمع چهار - پنجنفرهای که گاهی من هم میرفتم، ایشان بحث علمی داشت و با اینکه بیماری قند و تقریبا کهولت سن داشت، هیچ خسته نمیشد، بلکه از ما پرانرژیتر و پرانگیزهتر بود و کارهای علمیاش را با تلاش زیاد دنبال میکرد.
نکته شخصی و خاطرهای از این همنشینیها و جلسات دارید؟
ایشان هر بحثی که میشد اصرار داشت آن عبارتهای قدیم نیز خوانده شود. وقتی عبارتی خوانده میشد، ایشان روی معنایش خیلی دقت میکرد و حافظه خیلی قویای داشت. من بارها شاهد بودم کسی عبارتی را اشتباه میخواند و ایشان با تغییر عبارت معنا را کاملا دگرگون میکرد.
ایشان بهرغم مسئولیتهای متعدد دهه60، بعدها از مسئولیتها فاصله گرفتند. علت چه بود؟
آیتالله صانعی شاگرد امام خمینی(ره) بودند و امام (ره) خیلی به ایشان اعتماد علمی و صداقتی داشت. امام (ره) تعابیر خیلی عاطفی نیز درباره ایشان بهکار برده است. لذا جوانترین فقیهی بود که به شورای نگهبان رفت. جوانترین فقیهی بود که به دستور امام (ره) دادستان شد. با وجود اینکه فقیه شورای نگهبان بود و بعد هم دادستان بود، ولی تدریس میکرد و دائم و روزانه بین قم و تهران حرکت میکرد. آقای صانعی بسیار پرانرژی بودند. امام به ایشان و برادر ایشان آشیخ حسن صانعی خیلی اعتماد بالایی داشت. آیتالله صانعی چون به درس و حوزه علاقه داشت و پارهای از تندرویها نیز در اوایل انقلاب با ایشان صورت میگرفت، به قم آمد.
در واقع به اراده شخصی خودشان ترجیح دادند به بحث و درس در قم بازگردند؟
بله. ایشان جوانترین فقیهی بود که در 50سال قبل در قم درس خارج را شروع کرده بود. ایشان در سن نوجوانی طلبه شده بود و هوش و حافظه قوی داشت. زود به مقام اجتهاد رسیده بود و درس خارج را در سن جوانی شروع کرده بود. استاد برجستهای بود و همه ایشان را میشناختند. برهمین اساس نیز دید حیف است کسی که انبان علمی بالایی دارد، در حوزه اجرایی خودش را خراب کند، لذا به قم برگشت و درس خارج را شروع کرد که بعد از امام نیز صاحب رساله شد و امیدی برای جوانها و نواندیشان بود. واقعا هرکسی که گرفتاری و مشکلاتی داشت، در منزل ایشان مورد توجه قرار میگرفت. ایشان همدلی و رسیدگی میکرد. از قشرهای مختلف، بهخصوص جوانها، به منزل ایشان رجوع میکردند. اگر خانمی به منزلشان میآمد، آیتالله صانعی به مسائل ظاهری خردهای نمیگرفت، ولی با برخوردهای خوب و جذابیتی که داشت، جوانها نیز علاقه داشتند با ایشان ملاقات کنند و حرفهای ایشان را بشنوند.
چرا از ایشان بهعنوان فقیه نواندیش یاد میکنند؟
برای اینکه ایشان جزوههای متعددی راجع به جوانها، زنان، ارث و حقوق خانواده دارد و در همه آنها مسائل نویی را مطرح کرده است. مثلا ایشان، درباره تساوی دیه زن و مرد، نخستین کسی بودند که با صراحت این مسئله را مطرح کردند، یا حتی تساوی دیه مسلمان و غیرمسلمان. یا حتی اینکه مثلا یک مسلمان و غیرمسلمان بتوانند با هم ازدواج کنند، براساس قاعده قرآن به عدالت این فتوا را داده بود. خیلیها این فتوا را قبول نداشتند، ولی ایشان یک مبنایی داشت و میگفت بله اینها مبتنی بر عرضه قرآن، عقل و عدالت درونش است. لذا پارهای از فتاوای نو داشت که بهنظر من با مبنای خودش خیلی سازگار بود. وقتی هم که با ایشان بحث میکردید، استدلال میکرد و برایش دلیل و مبنا داشت. بهویژه راجع به حقوق زنها، ایشان مباحث خیلی خوبی مطرح کرد.
دیدگاه ایشان راجع به ارتباط حوزهها و ساختار سیاسی کشور چه بود؟
ایشان خودش انسان مستقلالنظری بود، ولی از اینکه حوزه بخواهد به جایی غیر از حوزه وابسته باشد خیلی ناراحت بود. آیتالله صانعی خیلی تلاش میکرد استقلال حوزه را حفظ کند. ایشان معتقد بود حوزه، فقها و مراجع دربرابر هر حکومتی چه اسلامی و چه غیراسلامی باید استقلالی داشته باشد تا بتواند حرفهای خودش را بزند. بنابراین، ایشان همواره سعی میکرد نظر خودش را راجع به استقلال حوزه حفظ کند. خب پارهای از کسانی بودند که در حوزه این نظر را قبول نداشتند. پارهای از جفاهایی که در حق ایشان شد بهخاطر همین مسئله بود.
مواجهه ایشان با برخوردها و تخریبهایی که علیهشان صورت میگرفت، چگونه بود؟
ایشان بهعنوان کسی که درس خوانده بود، در انقلاب مسئولیتهای مهمی داشت و جزو اساتید حوزه محسوب میشد، به هر حال ناراحت میشد، ولی واکنش قهری نداشتند. زندگیاش را رها نکرد، به درسش ادامه داد و برجستهتر هم شد. ولی طبیعی است که وقتی عدهای بهعنوان طلبه حوزه شبانه به منزل ایشان بریزند و شیشههای خانه را بشکنند و هزار گونه کار نامعروف کنند، روی ایشان تأثیر میگذاشت و باعث میشد زبان گلهمندی ایشان باز شود!
این باعث میشد که در آیتالله صانعی بیتوجهی به آینده سیاسی کشور ایجاد شود؟
خیر. ایشان به مسائل کشور توجه داشت و اگر میدید دارد خلافی صورت میگیرد، موضع میگرفت و نظر میداد. یعنی آدمی نبود که از سیاست قهر کرده باشد و کنار رفته باشد. ایشان اسلام اجتماعی بهمعنای سیاسی را قبول داشت. ایشان خیلی متأثر از امام خمینی (ره) بود و از جمهوری اسلامی مدنظر ایشان دفاع میکرد.
نشست و برخاستهای ایشان این اواخر بیشتر با کدام چهرهها بود؟ همچنان ادامه داشت؟
بله ادامه داشت. ایشان به آیتالله هاشمی رفسنجانی خیلی نزدیک بودند و ارتباط خانوادگی با ایشان داشتند. ارتباطشان با مهندس موسوی خیلی نزدیک بود. ارتباط خیلی خوبی با آقای کروبی داشت و با آیتالله موسوی اردبیلی رابطه خوبی داشتند. ایشان رابطهاش را قطع نکرد و این اواخر با بیت آسید حسن آقای خمینی رفتوآمد داشتند. ایشان هیچگاه رابطهاش با کسانی که از اصل انقلاب بودند و واقعا خالص برای انقلاب بودند، قطع نشد.
دغدغه آیتالله نسبت به آینده انقلاب
حجتالاسلام داوود فیرحی- استاد حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران
رحلت حضرت آیتالله صانعی بسیار تأثربرانگیز است. سابقه آشنایی نگارنده با موقعیت، مقام و شیوه اجتهادی ایشان به بیش از 2دهه قبل بازمیگردد و شاهد بر خلق بسیار لطیف، اجتماعی و پذیرش بالای ایشان نسبت به طلبهها بوده است. نگارنده و بسیاری دیگر از طلبهها خاطره خوشی از آیتالله صانعی دارند. این اواخر در دیدار کوتاهی خدمت ایشان رسیدیم که بحث مهمی را درخصوص برابری دیه و ارث و حقوق برابر زن و مرد مطرح کردند. دغدغه عمده ایشان بهخصوص در مورد حقوق زنان که راهی از درون دستگاه فقه شیعه پیدا کند، دغدغه تمام عمر ایشان بود، ولی این اواaخر خیلی جدی شده بود. آیتالله صانعی در امتداد فقیهان نواندیش شیعه قرار داشت و دیدگاههایی که در مورد سن بلوغ دختران و دیگر موارد مطرح کرده بود، سنگبنای خوبی برای اصلاحات جدید است. ایشان از نظر اخلاقی روحیات جالبی داشتند. زمانی که آیتالله صانعی در قوه قضاییه مسئولیت داشتند، نگارنده طلبه و دانشجوی سالهای اول دانشگاه بود. روزی ایشان از منبر دانشگاه تهران با هیجان صحبت میکرد که خودم را با اشتیاق به ایشان رساندم و دیدم 2، 3نفر بیشتر پای منبر ایشان نیستند. وقتی که صحبت ایشان تمام شد، گفتم تصور داشتم جمعیت زیادی پای صحبت شما وجود دارد که اینقدر با هیجان صحبت میکنید. گفتند برای یک مبلغ مذهبی یک نفر فرقی با یک میلیون نفر نمیکند و آنچه بهنظرش احکام دین است، میگوید. جالب اینجا بود که فردا مسجد دانشگاه تهران پر شده بود! برای نگارنده آشنایی تدریجیاش با مبانی فقهی ایشان و دیدگاههایی که در امتداد دیدگاه فقهی امام خمینی(ره) داشتند، جالب بود. ایشان همواره دغدغههای نوگرایانه داشتند.
مشی سیاسی آیتالله صانعی نیز حائز 3مورد ویژه بود؛ نخست شهامت و آزاداندیشی ایشان بود که وقتی به چیزی میرسید، آزادانه بیان میکرد و قدرت اظهارنظر داشت. ایشان جسارت نقد بالایی داشت. دوم شیفتگی خاصی بود که ایشان به مکتب امام خمینی(ره) داشت و سوم دلسوزی و دغدغهای بود که راجع به آینده نظام جمهوری اسلامی داشت. این 3چیز همواره در ایشان قابل مشاهده بود و بهخصوص در مورد آخر دغدغه زیادی داشتند. در حاشیه سیاست نیز ایشان مقابل تخریبها بسیار صبور بود؛ چون راهش را بهدرستی انتخاب کرده بود. خوشحال بود که نکتهای را گفته که در کنار هیاهوی خیابانی، مقبول عدهای اهل فکر نیز افتاده است. در مراودات اجتماعی بسیار متواضع و خاکی بودند و اگر در خیابان راه میرفتند هیچکس نمیفهمید یک طلبه روستاست یا فقیهی که سوابق و تجربه بسیار زیادی دارد.
جای افسوس است که تعداد زبدهها و اوتاد بهتدریج در حال کم شدن است. ایشان استوانه بزرگ و پشتوانه خوبی برای جریان نواندیشی دینی و سیاسی در تشیع بود و درگذشتشان مصداق این حدیث بود که وقتی عالم بزرگوار و تأثیرگذار و نواندیشی از دنیا میرود، یک شکاف، ثلمه و گسلی در مذهب و دیانت پیدا میشود که برای پر شدنش باید صبر کرد و زمان زیادی میخواهد؛ سالها باید که تا یک سنگ اصلی ز آفتاب، لعل گردد در بدخشان یا عقیق اندر یمن.
فقدان یکی از استوانههای علمی حوزه
سیدمحمود دعایی: حضرت آیتالله صانعی شیفته و از شاگردان و مریدان حضرت امام(ره) بودند که حضرت امام(ره) هم در دوران پس از انقلاب مسئولیتهایی مهم در امور قضایی و فقهی به ایشان محول کردند. این عالم عالیقدر در حوزه هم مراحلی از درجات علمی را طی کرده و شایستگی امر مرجعیت را داشتند که متأسفانه در مقطعی بهخاطر مشی و سلوکشان برخوردهایی در حوزه و از سوی جامعه مدرسین شد که جای نقد داشت.
آنچه مسلم بود، ایشان از محضر اساتید بزرگوار و عالیقدری چون آیتاللهالعظمی بروجردی، آیتاللهالعظمی محقّق داماد و آیتاللهالعظمی اراکی بهره برده و به مدارج علمی والایی دست یافته بودند که امروز جمع کثیری از طلاب و فضلای سرشناس از شاگردان این عالم گرانقدر هستند. حضرت آیتالله صانعی این اواخر با یک آرامشی در حوزه به امور تدریس مشغول بوده و نشریهای را هم داشتند که نظرات و دیدگاههایشان را منتشر میکرد و بعضا در همین نشریه رفع شبهه میکردند. به هر صورت، حضرت آیتالله صانعی بهعنوان یکی از استوانههای علمی حوزه شناخته میشدند و فقدان این مرجع عالیقدر را به جامعه روحانیت و مردم عزیز تسلیت میگوییم.
پیام تسلیت
حسن روحانی، رئیس جمهور در پیامی با تسلیت ارتحال عالم ربانی حضرت آیتالله حاج شیخ یوسف صانعی اظهار داشت: این فقیه مبارز تمام عمر پرتلاش خود را وقف خدمت در مسئولیتهای مختلف و گسترش معارف اسلامی و فرهنگ اهل بیت نمود و کارنامه ارزشمندی از خود به یادگار گذاشت که بیشک زحمات این عالم وارسته در عرصههای دینی و اجتماعی همواره در حافظه تاریخی مردم باقی خواهد ماند.
اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس جمهور در پیامی نوشت: رحلت عالم ربانی و مرجع عالیقدر حضرت آیت الله شیخ یوسف صانعی رضوان الله تعالی علیه ضایعهای بزرگ و جبران نشدنی است. مجاهدتهای عالمانه، اجتهادهای شجاعانه و حضور موثر در تمامی صحنههای حساس انقلاب اسلامی، از عضویت در شورای نگهبان تا مسئولیت دادستانی کل کشور و از دوران مبارزه و پیروزی تاکنون از ویژگی های ممتاز این عالم وارسته بود. آن مرجع فقید همیشه و همهجا شیفته و مدافع اندیشههای راهگشای امام راحل(ره) بود و نسبت به دردها و رنج های اقشار مختلف مردم حساس و به مسائل زمانه و جامعه خود آشنا بود.
پیروز حناچی، شهردار تهران در پیام تسلیتی به مناسبت درگذشت آیتالله صانعینوشت: رحلت مرجع مبارز و عالیقدر شیعیان، حضرت آیتالله العظمی حاج شیخ یوسف صانعی را به محضر رهبر معظم انقلاب، مراجع عظام تقلید و خانواده و ارادتمندان و مقلدان آن مرحوم تسلیت عرض میکنم. ایشان بهعنوان یکی از نزدیکان و شاگردان مبارز مکتب فکری امام خمینی، مجتهدی عالم به زمان و آگاه به مسائل و ضروریات روز بود و ترویج آرمانهای بلند مردم ایران از حساسیتهای همیشگی این مرجع عالیقدر بود. رحلت این مرجع پارسا و وارسته بیتردید خسرانی بزرگ برای ملت ایران و حوزههای علمیه است. برای ایشان از درگاه خداوند متعال آمرزش و آرامش و برای همه بازماندگان و علاقهمندان و بهخصوص خانواده محترمشان صبر مسئلت مینمایم.