بهروز رسایلی| تجربه نخستین سرمربیگری برای فرهاد مجیدی اگرچه تلخ تمام شد، اما همهاش هم به همین بدی نبود. تیم او در مجموع نتایج نسبتا خوبی گرفت و فرازهای درخشانی هم داشت؛ نمایش خوب در برابر سپاهان با یک بازیکن کمتر، یک بازی سزاوارانه در برابر همین تراکتور در دور برگشت لیگ، 2نیمه اول باشکوه مقابل پرسپولیس در لیگ و حذفی و البته نیمه دوم مسابقه فینال. اینها ازجمله برشهای طلایی استقلال در دوران حضور فرهاد مجیدی بودند، اما آقای شماره7 برای اینکه مربی موفقی باشد، باید بعضی نکات مهم دیگر را هم مدنظر قرار بدهد. بدون درنظر گرفتن اینها، باز هم یک جای کار خواهد لنگید.
1ـ احساسات برای مربیان حرفهای فوتبال سم است. فرهاد مجیدی در این چند ماه نشان داد که برای مربیگری بیبهره از هوش و استعداد نیست، او اما هنوز در کنترل احساساتش ضعف جدی دارد. بلافاصله بعد از فینال جامحذفی، بسیاری از کارشناسان به مجیدی بابت ماجرای عجیب استعفایش تاختند. حقیقت آن است که او بازی شطرنج را به سعادتمند باخت و این برازنده مجیدی نیست.
2ـ فرهاد باید یاد بگیرد بهعنوان یک مربی، حوزه اختیارات محدودی دارد. او در استقلال برای خودش شأنی بسیار بالاتر از جایگاهش قائل بود. اینکه مجیدی دعوت مدیرعامل باشگاه را نپذیرد، در عرف رایج فوتبال جهان جایی ندارد. فرهاد اگر مایل به ادامه حضور در حرفه مربیگری است، باید کاراکتر دوران بازیاش را کاملا کنار بگذارد و مطابق با نظم سازمانی رفتار کند.
3ـ فصل تمام شد و رفت و همچنان هیچکس نفهمید این داستان سکوت رسانهای مجیدی چه بود. در شرایطی که بزرگترین مربیان ایران و جهان به راحتی و بر حسب وظیفه در نشستهای خبری حاضر میشوند، فرهاد برای خودش سبک دیگری بنیان گذاشت و ترجیح داد مدام دستیارانش را روبهروی خبرنگاران بنشاند. مربی باید با رسانهها تعامل کند. اگر فن بیان خوبی ندارد، لازم است که تمرین کند. او باید ایدههایش را به بهترین شکل ممکن با هواداران و دیگر ناظران در میان بگذارد. حرف زدن با مطبوعات، بخشی از حرفه یک مربی است، نه عامل کسر شان او.
4ـ مربی با هوادار فرق دارد. مربیان داستان میسازند و هواداران آن را تکرار میکنند. قرار نیست مربی در باد داستانی که ساخته بخوابد. شاید ناامیدکنندهترین برش از دوران حضور مجیدی روی نیمکت استقلال، جایی بود که او بعد از داربی داستان شش و چهار راه انداخت. این کارها از یک مربی حرفهای بعید است و نتیجهاش میشود کابوسی مثل نیمه اول بازی با تراکتور. حمله مجازی مجیدی به نکونام بعد از بازی با فولاد هم در همین طبقه میگنجد. مربیگری واقعی، هیچکدام اینها نیست. فرهاد نیاز به تغییرات رفتاری اساسی دارد.
عوض شو فرهاد!
4 نکته برای خالق عدد 4آبیها
در همینه زمینه :