فرزند ناخوانده «شهروندی»
دولت ملی چگونه به خطر میافتد
جمال رهنمایی
مجلس شورای ملی در آبانماه سال1323 بهصورت غیررسمی محمد مصدق را برای نخستوزیری به شاه معرفی کرد. شاه و مصدق پس از گفتوگو با یکدیگر به توافق نرسیدند ولی مصدق 5سال بعد با تشکیل حزب جبهه ملی با قدرت به نخستوزیری رسید و آنقدر برای تشکیل دولت ملی جلوی پادشاه ایستاد تا با کودتای 28مرداد1332از قدرت خلع و تبعید شد. این نخستین حرکت سیاسی فراگیر برای تشکیل دولت ملی به مفهوم دولتی بود که با خواست اکثریت میتواند بماند یا برود.
فراز و فرود دولتهای ملی از آن روز در ایران ادامه دارد. پدیده دولت ملی یکی از مفاهیم جامعه مدرن است که در آن دستگاه اداره کشور حق حاکمیت خود را از «شهروندان» کسب میکند و از همین رو، دوام این نوع حکومت وابسته بهوجود شهروندان است.
حکومت ملی مورد خواست و اراده شهروندانی است که با محاسبات عقلانی پذیرفتهاند برای مصلحت عمومی بخش مهمی از اختیارات خود را به دولت واگذار کنند و هر چند سال یکبار درباره پایبندی یا عدمپایبندی دولت منتخب با «صندوق رأی» داوری کنند.
قدرت یافتن یا ضعف دولتهای ملی قبل از هر عاملی به خواست و پذیرش مردم بستگی دارد.فراز و فرود دولتهای ملی در ایران را نیز به همین استدلال میتوان به خواست و تصمیم مردم مربوط دانست. هر جا مردم از کارآمدی دولتهای ملی ناامید شدهاند به شیوههای قبلی حکومت برای حفظ تمامیت ارضی و تامین امنیت و غذا عقبنشینی کردهاند.
پدیده «بازگشت» یا رگرسیون یک مکانیسم دفاعی پر کاربرد برای حفظ بقاست. در موقعیت فردی مکانیزم دفاعی بازگشت هنگامی رخ میدهد که فرد در موقعیت استرسزای شدید قرار گیرد و ناخودآگاه ترجیح میدهد مطابق مراحل رشدی قبلی خود رفتار کند تا از موقعیت استرسزای فراتر از تحمل خود عبور کند. در این وضعیت ما شاهد رفتارهای نامتناسب با سن و موقعیت فرد از سوی وی هستیم.
در تعمیم این مفهوم به حوزه موقعیتهای اجتماعی میتوان چنین توصیف کرد که چون دولتهای ملی و به تعبیر امروز دمکراتیک راهی مشخص به سوی آیندهای نامشخص هستند، این ناشناخته بودن برای برخی افراد جامعه میتواند هراس انگیز و نگرانکننده باشد. به همین روی هنگامی که در دولتهای دمکراتیک وضعیت مبهم و آینده در اختیار تصمیم شهروندان قرار میگیرد، شهروندان نابالغ ترجیح میدهند عطای دمکراسی را به لقای آن ببخشند و بپذیرند که با عقبگرد به گذشته امنیت وضعیت قبلی را تجربه کنند.
از همین رو تبلیغ علیه دولتهای ملی شامل هراسافکنی در زمینه آینده نامعلوم و یادآوری نوستالژیهای امن گذشته است.