طرحی در مسیر تحقق شهرانسانمحور
مجید فراهانی-عضو شورای شهر تهران
طرح بهرهبرداری از فضاهای شهری، پیادهروها و معابر شهر تهران با هدف ساماندهی این عرصههای مهم اواخر سال گذشته مطرح شد. بسیاری از فضاهای همگانی شهر بهگونهای مورد استفاده قرار میگیرند که در ادامه مشکلاتی مثل سدمعبر، تخریب کالبدی و مبلمان شهری، واردشدن خدشه به جلوه بصری اماکن عمومی و... را سبب میشوند. به همینخاطر برای رعایت حقوق شهروندی این چالش اساسی کلانشهرها باید ساماندهی شود. استفاده بهینه و طبق قانون از پیادهروها و فضاهای همگانی مهمترین مسئلهای محسوب میشود که برای حل این چالش باید مورد توجه قرار گیرد. طرح بهرهبرداری از فضاهای شهری و پیادهروها در همین راستا تنظیم شد و به شورای شهر آمد. در نهایت برخی کارشناسان به این طرح ایراداتی وارد کردند و نتیجه آن شد تا طرح به کمیسیون معماری و شهرسازی شورای شهرتهران برای بررسی بیشتر و اصلاح موارد ارجاع داده شود. در این بین نکته اصلی که از ابتدا مورد تأکید قرار گرفت، نبود هیچ رویکردی از سوی مدیریت شهری با هدف پیادهروفروشی بود؛ برخلاف آنچه برخی اعلام میکردند شهرداری بر مدار درآمدزایی از پیادهروها نبوده و نیست. واقعیت چیز دیگری بود و حسن رویکرد از آن جهت مشخص شد که کارشناسان، متخصصان، استادان دانشگاه، برخی فعالان سازمانهای مردمنهاد و حتی شورایاران در جلسات مختلفی شرکت کردند تا هم ایرادات استخراج شود و هم اصلاحات صورت پذیرد.
هدف از بهرهبرداری صحیح از فضاهای همگانی و پیادهروهای شهر، افزایش نشاط اجتماعی و ایجاد منافع اقتصادی و درآمد پایدار برای شهرداری تهران و صدالبته ارائه خدمات مجاز از سوی اصناف و کسبه به شهروندان است. زمانی که پیادهروها در تصرف واحدهای صنفی قرار میگیرد و افراد سودجو بدون رعایت هیچ ضابطهای از آن بهرهبرداری و حقوق شهروندان را تضییع میکنند، پس باید به سمتوسویی رفت که در مسیر منافع جمعی و حق بر شهر، پیادهروها را ساماندهی کرد. اینکه عدهای بدون عوارض تحمیلی بر شهر، آنچه از منابع عمومی تامینشده را به نفع شخصی مورد استفاده قرار دهند، در هیچکجا پذیرفته شده نیست.
واقعیت آن است که فعالیت در پیادهروها قانونا ممنوع نیست اما در قالب این طرح و لایحه قرار نیست پیادهرو به فروش برسد؛ چراکه سندی در این زمینه وجود ندارد.
نتیجه آنکه برای بهرهبرداری صحیح از پیادهروها و فضاهای همگانی، آن هم در روزگاری که مدیریت شهری منفعت عمومی را به درآمدزایی ناپایدار ترجیح داده و بهطور نمونه به جای توجه به مگاپروژه، محلهمحوری، عرصهگشایی و توسعه عرصههای همگانی را در دستور کار قرار داده باید زاویه دید تغییر کند. بهعبارتی نگاه به نقطهای است که از یکسو پیادهها سهم خود را با رویکرد انسانمحورانه بازستانند و از سوی دیگر ظرفیت تعامل اجتماعی و تبادل منافع بهطور قانونی فراهم آید. درهرحال طرحها میبایست بهگونهای باشد که منتج به اقتصاد برگشتپذیر یا تامین منابع مالی پایدار و با اولویت سنجشپذیری پیاده و ساماندهی فضاهای عمومی و فاصلهگیری از شلختگیهای موجود شود.