
سال تغییر
بازگشت جمالزاده به صحنه اول داستاننویسی ایران با دارالمجانین رقم خورد

محمد مقدسی
بعد از خفقان شدید سالهای پایانی حکومت رضاخان، آزادی برای نویسندگان چندان قابل باور نبود. سال۱۳۲۰، در میانه جنگ جهانی دوم، ایران اشغال شده و انگلیسیها به رضاخان ،گفته بودند اگر با زبان خوش از ایران برود، میگذارند پسرش شاه شود و او هم بدون مقاومت ایران را ترک کرد. قحطی و کمبودهای دوره جنگ، دشواری زندگی ایرانیان را دوچندان کرده بود. ولی ایران بعد از 20 سال از زیر یوغ دیکتاتوری مخوف رضاخان نجات یافت. روشنفکران و نویسندگان دربند، آزاد شده بودند، با این حال هنوز این آزادی برای آنها و بسیاری از نویسندگان چندان قابل باور نبود و هنوز درک مشخصی از فضای سیاسی و اجتماعی نوظهور نداشتند. با اینکه چاپ روزنامه دوباره رونق گرفته بود، اما چاپ کتاب هنوز به رونق سالهای ابتدای دهه۱۳۱۰ نمیرسید. حسینقلی مستعان همچنان ستاره بازار طبع رمان بود و بیوقفه و منظم مینوشت؛ کتابهای «پشیمان»، «شورانگیز»، «عشق آزاد»، «بهشت روی زمین» و «افسردهدل» او، همه محصول سال۱۳۲۰ بودند. در برابر این شیوه داستانگویی، محمدعلی جمالزاده پس از سالها سکوت، رمان «دارالمجانین» را منتشر کرد. دارالمجانین، با رئالیسم ویژه خودش، در عین حال که هماوردی و مزاح جمالزاده با جهان مشوش داستانی صادق هدایت بود، اعلامیه بازگشت جمالزاده به صحنه ادبیات داستانی ایران بعد از 20سال هم تلقی میشد. جمالزاده علاوه بر این کتاب، رمان دیگری هم به نام «عمو حسینعلی» نوشت و به چاپ رساند. از سال۱۳۲۰ به بعد، داستان کوتاه که تا پیش از آن، نوع ادبی پذیرفتهشده و مستقلی نبود و از آن بیشتر با عنوان «حکایت» و «افسانه» یاد میشد، در ادبیات داستانی ایران جایگاه مشخصی پیدا کرد؛ بیشتر مجلات و روزنامهها، حتما بخشی برای داستان کوتاه داشتند و بسیاری از نویسندگان، نوشتن این نوع ادبی جدید را تجربه میکردند. انتشار مجلات ویژه داستان مانند «گلهای رنگارنگ» (انتشار این مجله بعد از وقفهای نهساله، از سر گرفته شد) هم باعث شده بود که داستان کوتاه هم در بین مردم و هم در بین نویسندگان، محبوبیت بیشتری پیدا کند. در این سال یک رمان تاریخی هم به چاپ رسید؛«دوشیزه ایروان» نوشته مهدی مافی. این کتاب از معدود رمانهای تاریخی آن زمان بود که شخصیت اصلی آن یک دختر جوان بود و ماجراهای جنگهای ایران و روس را روایت میکرد.