دکتر شاخت وارد میشود
رابطه اقتصادی ایران و آلمان زیر سایه انگلستان
وقتی هیتلر از درون ویرانیهای جنگ جهانی اول در رؤیای احیای امپراتوری آلمان که نامش را رایش سوم گذاشته بود به سر میبرد، در ایران رضاشاه برنامههای توسعه آمرانه و بازسازی ایران باستان را شتاب داده بود. تلاقی این دو دیدگاه که از نظر ماهیت تا حدودی به هم شبیه بودند، ایران و آلمان را به هم نزدیک کرد. ضمن اینکه ایران به دلیل حسن خلق و رفتار مهندسان آلمانی در پروژههای ساختمانی و تا حدودی فنی، خاطره خوبی از آنها داشت. در این زمان البته تبلیغات نژادی آلمانیها مبنی بر مشترک بودن نژاد آریایی دو ملت ایران و آلمان، در این نزدیکی و همراهی نیز بیتأثیر نبود.
تجربه تاریخی ایرانیها و آلمانیها در حوزه اقتصادی نیز بر سود دوسویه همراه بود، بهطوری که خبری از امتیازهای یکطرفه تجاری و اقتصادی مرسوم میان ایران با روسیه و انگلستان نبود و همین ماجرا دلیل دیگر بر میل دو طرف بر ادامه مبادلات اقتصادی و به تبع آن سیاسی بود. در همین سالها امتیاز حمل پست هوایی در سراسر ایران به شرکت آلمانی یونکرس داده شد.
در پروژه بزرگ ساخت قسمتی از راهآهن ایران در شمال کشور مقاطعهکاران آلمانی بهکار گرفته شدند. از سوی دیگر در 1930.م اداره امور بانک ملی ایران نیز به کارشناسان آلمانی داده شد که البته با اختلاس مدیر آلمانی بانک همراه شد و او به همین دلیل به زندان افتاد. در کنار این مسائل نیز ساختمانهای جدیدی در محوطه ارگ تهران نیز به مهندسان آلمانی سپرده شد. اولین اقدام مهم اقتصادی ایران و آلمان با سفر دکتر شاخت، وزیر اقتصاد آلمان به تهران در سال 1314 بنا شد. جایی که قراردادی تجاری میان 2 کشور به امضا رسید که بر اساس آن ایران در مقابل صادرات مواد خام، دانش فنی و مهندسی و تجهیزات از آلمان وارد کرد. با 5برابر شدن حجم مبادلات اقتصادی میان ایران و آلمان، خط کشتیرانی مستقیم بین هامبورگ و خرمشهر برقرار شد و شرکت هواپیمایی لوفتهانزا پرواز مستقیم تهران ـ برلن را در دستور کار قرار داد.
تا پیش از اشغال ایران در شهریور 1320، آلمانیها بزرگترین شریک تجاری ایران بودند و همین مسئله بر فضای روشنفکری و سیاسی ایران نیز سایه انداخته بود بهطوری که نگاه به آلمان بهعنوان یک مسئله مهم توسط تحصیلکردگان جدید ترویج میشد. همین مسئله تا پیش از آغاز جنگ جهانی باعث نگرانی انگلیسیها شده بود، ضمن اینکه با پیمان دوستی شوروی و آلمان عملاً انگلستان در ایران تنها شده بود و در برابر توسعهطلبی آلمانیها در موضع خوبی نبود. بازتاب این مسئله کم و بیش در میان رسانهها وجود داشت.
اتاق تجارت ایران و آلمان هم در پسِ توسعه روابط اقتصادی ایران و آلمان شکل گرفت و نشریه فعال نیز داشت. در شماره 5 این نشریه که در ابتدای جنگ جهانی دوم منتشر شده است، نویسنده مقاله از موضع بالا سیاستهای اقتصادی انگلستان را مورد حمله قرار میدهد و آن را مخل امنیت اقتصادی دنیا میداند.