کمدینی که میخواست مردم کمتر بترسند
مستندی درباره زندگی و مرگ رابین ویلیامز
استفن هلادیک ـ ترجمه: محمدناصر احدی
6سال پیش، در چنین روزهایی، مرگ غمانگیز کمدین نامدار، رابین ویلیامز، رقم خورد. حالا مستند جدیدی در راه است که اطلاعات تازهای را از روزهای پایانی زندگی وی و مشکلاتی که با آنها دست به گریبان بود ارائه میدهد. «آرزوی رابین»، به کارگردانی تیلور نوروود، جزئیاتی از مبارزه پنهانی این بازیگر با بیماری «زوال عقل با اجسام لویی» و اثرات آن بر خانواده، دوستان و طرفداران پرشمارش را- که او را بهطور دیوانهواری میستودند- به نمایش گذاشته است. «زوال عقل با اجسام لویی» بیماریای شبیه به پارکینسون است که مبتلایان به آن دچار دشواری در تفکر، کاهش حافظه، توهم بصری، اختلالات خواب، عدمتعادل در راه رفتن، کندی و سایر ویژگیهای حرکتی پارکینسونی میشوند و این بازیگر که گویا توان کنار آمدن با آن را نداشت، دست به انتحار زد. در تریلر این فیلم، بخشهایی از زندگی خصوصی و عمومی این ستاره نشان داده میشود و اینکه او بهرغم تسلیم شدن در برابر بیماریاش، چقدر خوشبین و مصمم بود. ویلیامز که با شوی تلویزیونی «مورک و میندی» و اجراهای استند آپ به شهرت رسید، با بازی در فیلمهای تحسینشدهای همچون «صبحبهخیر ویتنام»، «انجمن شاعران مرده»، «سلطان ماهیگیر»، «خانم داوتفایر»، «بیخوابی» و «ویل هانتینگ نابغه» که برای آن موفق به دریافت جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل شد، کارنامه سینماییاش را شکل داد. سوزان اشنایدر ویلیامز، همسر رابین ویلیامز، به مناسبت اکران این فیلم در بیانیهای گفت: «وقتی همسرم درگذشت، همه جهان اندوهگین شد. برای چنین فقدانی باید به تنهایی عزاداری کرد اما وقتی تمام جهان با شما عزاداری میکند، اوضاع کاملا متفاوت میشود. رابین یکی از محبوبترین هنرمندان جهان بود، کمدین نابغهای که توانایی ذهنی بالایی داشت. در آخر هم، بیماری ناشناختهای در مغز بسیار باهوشاش به مبارزه بزرگ و نهایی او بدل شد. در سال پایانی عمرش، رابین با اضطراب، پارانویا، بیخوابی، واقعیتهای ترسناک تغییر شکلیافته و چرخوفلک امید و ناامیدی دست به گریبان بود. تحت نظر گروه درمان، ما علایم جولان مداوم بیماریای را که به آرامی در حال پیشروی بود دنبال میکردیم. سرانجام، پس از مرگ رابین که کالبدشکافی انجام شد، منبع وحشت او شناخته شد. او به بیماری «زوال عقل با اجسام لویی» مبتلا بود. این یکی از بدترین مواردی بود که متخصصان با آن مواجه شده بودند. با اطلاع از نام یک بیماری مغزی که هرگز چیزی درباره آن نشنیده بودم، ترتیبی دادم تا این بیماری را بشناسم، و این تصمیم من را به عمق مسیر حمایت و پشتیبانی هدایت کرد. با کمک ارزشمند متخصصان زبده درمانی، به چشم خود دیدم آنچه من و رابین از سر گذرانده بودیم بالاخره معنا پیدا کرد؛ تجربه ما با علم مطابقت داشت و آنچه من در طول این مسیر به درک آن نایل شدم از من و حتی رابین بزرگتر بود. تمام این داستان در طول ساخت این مستند آشکار شد و این مستند حامل حقیقتی است که من و رابین در جستوجوی آن بودیم. «آرزوی رابین» داستان رابین است، داستان ماست و به طریقی داستانی جهانی است؛ چراکه همگی ما درک میکنیم در جستوجوی جواب بودن، مزه عشق و فقدان را چشیدن و نیروی التیامی که ما را به ادامه دادن وامیدارد، چه معنایی دارد. در آخر، نکتهای درباره عنوان فیلم: رابین میخواست به همه ما کمک کند که کمتر ترسخورده باشیم. آرزوی رابین این بود. ما در مورد اینکه میخواهیم چه میراثی از خودمان به جا بگذاریم بحث میکردیم؛ وقتی زمان رفتنمان فرامیرسد، دوست داریم آدمها چه احساسی درباره ما داشته باشند. رابین بدون لحظهای درنگ گفت: من میخواهم به مردم کمک کنم که کمتر بترسند.» این مستند اول سپتامبر (11 شهریور ) عرضه میشود.