«ناهید» در آتش سوخت
اجرای «مرغ سحر» در جشن هفتسالگی ناهید
محمد ناصر احدی
«ناهید» جوری حرف میزد که خلقالله زبانش را میفهمید. مضاف بر این، صاحب آب و رنگ و جمالی بود. همینها کفایت میکرد که خاطرش نزد عوام عزیز باشد. اصلا همان پریپیکر آغوشگشوده ناجی عدالت در سرلوحه که معلوم بود در فن دلبری مقام استادی دارد، همه را به تماشا دعوت میکرد. با اینکه بعضی روشنفکران ازجمله ملکالشعرای بهار ـ که ناهید او را «طماعالشعرا» لقب داده بود ـ ناهید را به سَر و سرّ داشتن با سردارسپه متهم میکردند، اما چندین و چندبار مقالات یا کارتونهایی منتشر کرد که سبب توقیفش شد. در تیر1306، جشن مفصلی به مناسبت هفتمین سال انتشار روزنامه هفتگی ناهید در باغ سهمالدوله برگزار شد که نظیر نداشت. تصنیف پرآوازه «مرغ سحر» ساخته مرتضی نیداوود با شعری از ملکالشعرا بهار برای نخستین بار در این مراسم اجرا شد، حالا یا با صدای ایرانالدوله هلن یا جلال تاج اصفهانی. بعد هم متن این تصنیف در شماره اول سال هفتم ناهید با عنوان «تصنیف در ماهور؛ اثر طبع یکی از اساتید سخن»، البته بدون نام سراینده، منتشر شد. از مطالب مشهور و پرخواننده ناهید میتوان به پاورقیهای «گلآقا گلتاج» و «غیاث خشتمال» و ستونهای «شهر فرنگ» و «بیسیم ناهید» اشاره کرد.
معمولا تابستان برای ناهید با جشن سالگرد تأسیس این جریده «هفتگی ـ اخلاقی ـ فکاهی ـ کاریکاتور» مصادف بود، اما 17مرداد1309 برای ناهید خبری از خوشی و جشن نبود. هرچه میرزا ابراهیمخان ناهید، مؤسس و مدیر این نشریه، در طول سالهای قبل کاشته بود، در این روز، در آتشسوزیای که بهنظر میرسید تعمدی است، دود شد و به هوا رفت. روزنامه «آینده ایران» در شماره مورخ 21مرداد1309 درباره این واقعه چنین نوشت: «روز جمعه بعدازظهر روزنامه ناهید بر اثر حریق با خاک یکسان گردید و با تمام کوششی که در ایفاء حریق نمودند مؤثر نشد. وقوع این قضیه علاقهمندان به مطبوعات و ناهید را متأسف نمود. امیدواریم موجبات خسارت و دلجویی آقای ناهید فراهم آید». ناهید در آتش سوخت و بعد از آن شعله عمرش به خاموشی گرایید.