شهرام فرهنگی ـ روزنامهنگار
محققان میگویند: «این احتمال وجود دارد که کووید-19 از باد شکم هم به دیگران منتقل شود». پیش از این، دیگر تردیدی نمانده بود که این ویروس از طریق هوا هم میتواند آدمها را مبتلا کند. روی زمین هم- براساس گفتههای محققها- وضع بهتر نیست؛ ویروسها به ته کفش میچسبند و با هر «وزشی» - حتی باد کولر اتومبیل- از دماغ و دهان وارد حریم داخلی آدمها میشوند. ویروس هیچ عضوی از اندام انسان را غیرقابل مصرف نمیداند، کموبیش با ما آنطور رفتار میکند که ما با گوسفند رفتار میکنیم؛ از دستها، از سوراخهای بینی، از لثه، از پاچه، از بناگوش و حتی از چشم هم نمیگذرد که یعنی میگذرد. وضعیت موجود را اگر به قرارگرفتن در موقعیت جنگی تشبیه کنیم، ما از زمین و هوا زیر آتش توپخانه دشمن قرار گرفتهایم. الان همه بهخودشان هم شک دارند، چه برسد به همکاری که وسط جلسه شورای تیتر- زیر ماسک- یواشکی سرفه میکند.
میگویند: زندگیمان شده عین «داستان ندیمه»؛ با ماسک و غیرهای که از قبل بود و فقط همین «ماسک» را کم داشت. همه میدانند آن صحنههایی که کسی ماسکش را پایین میکشد و میدهد به کسی دیگر، فقط در فیلمهای حماسی اتفاق میافتد. لازم نیست «اقتصاددان» باشیم تا متوجه شویم چنین فرصتی را «آدمهای کاسبمسلک» به اوت نمیزنند. همان روزهای ابتدایی رسیدن ویروس کرونا به ایران بود که ماسک و دستکش- یا براساس تپق گوینده اخبار تلویزیون، «ماسکش» - نایاب شد. مردم- به هر قیمتی- فقط وسایل پیشگیری از کرونا میخواستند و در چنین شرایطی «رعایت فاصلهگذاری اجتماعی» برایشان بیمعنی بود. آدمها در داروخانهها درهم میجوشیدند ولی باز بدون ماسک و دستکش از آن ازدحام بیرون میآمدند و در ازدحام داروخانه بعدی فرومیرفتند و باز و باز و باز دست خالی.
وضعیت الکل از این هم جالبتر بود، چون- بدون اغراق- هرگز در چهلواندی سال اخیر راضیکردن داروخانهدار به دادن الکل چنین دشوار نبود. ولی مردم به الکل احتیاج داشتند؛ بازهم بیشتر از هر زمان دیگری در تاریخ ایران. اصلا برای اینکه دلشان صاف شود، ترجیح میدادند هر روز و هر شب با الکل دوش بگیرند. در همین فرصت بود که «سوءاستفادهکنندهها از کرونا» الکلهای تقلبیشان زیاد و گران به ملت فروختند. وقتی که کار از کار گذشت و آمار مرگ بر اثر استفاده از الکل تقلبی به آمار کشتههای ویروس کرونا تنه زد، تازه ویدئویی در شبکههای اجتماعی منتشر شد که نشان میداد چطور با استفاده از وایتکس، الکل صنعتی (نارنجی) را بیرنگ میکردند و بهجای الکل طبی به آدمهای محتاج میفروختند.
بعدتر، خرید دیگر به دشواری روزهای ابتدایی شیوع ویروس کرونا نبود. میشد خرید، ولی با شرایطی که «سوءاستفادهکنندهها» به بازار تحمیل کرده بودند. با این همه، سپرهای دفاع برابر کرونا- ماسک و دستکش و الکل- دوباره در دسترس بودند و همه به همین راضی بودند. این بود که با خیال راحت، برای اطمینان از اینکه به ویروس مبتلا نمیشوند، قدم به قدم ماسک و دستکش را تعویض میکردند و مصرفشدهها را پرت میکردند کف خیابان. همین ماسکهای رهاشده در خیابان، بهعلاوه انبوه ماسکهای ریختهشده در سطلهای زباله، بعدها تبدیل شدند به فرصتی تازه برای سوءاستفاده. البته مسئولان هرگز این شایعه را تأیید نکردند که عدهای با جمعآوری ماسکهای مصرفشده و اتو کردن آنها در خشکشویی، دوباره آنها را بستهبندی و راهی بازار میکنند، ولی از مردم خواستند که ماسک را فقط از فروشگاههای معتبر و داروخانهها تهیه کنند!
طومار سوءاستفاده از کرونا بیانتهاست. از رونق بازار رمالها و دعانویسهای قلابی که از ترس مردم سوءاستفاده کردند، گرفته تا سوءاستفادههای معصومانهای مثل چندسرفه خشک یا ناله از سردرد که در روزهایی که حتی باد شکم هم ممکن بود آدم را به دیار باقی ببرد برای فرار از کار کفایت میکرد.
برداشتهایی منطقی از سوءاستفادههای خبیثانه و معصومانه از کووید-19:
بیشتر مردم هیچ علاقهای به شغلشان ندارند. ترجیحشان این است که بدون انجام آن کار «لعنتی»، فقط پولش را بگیرند (استناد به آمار بالای استقبال از دورکاری) .
در اطراف ما آدمهایی زندگی میکنند که مرگ دیگران به هیچ جاییشان نیست، حتی اگر خودشان مسبب مرگشان باشند (استناد به ماجرای الکلهای تقلبی و فروش ماسکهای جمعآوریشده از میان زبالهها).
وقتی مسئولان میگویند: «فقط از فروشگاههای معتبر خرید کنید» حتما یک چیزهایی میدانند که میگویند.
سر آدمهایی که از مرگ ترسیدهاند خیلی راحت کلاه میرود، یا ترس از مرگ کمتر از ویروس کرونا، کشنده نیست.
یکشنبه 12 مرداد 1399
کد مطلب :
106485
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/82B83
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved