شما اینجایید... در
صفحهى 17هزار و چهارصد و سى و دوم!
این صفحه، یک صفحهی معمولی نیست؛ یک صفحهی خاص است! یک صفحهی غیرطبیعی، یک صفحهی اسرارآمیز یا حتی یک صفحهی مرموز! بسیار مرموز!
بهتر است از اولِ اول شروع کنم. روز پانزدهم دی 1379 بود؛ روزی که دوچرخه متولد شد. بنابراین امروز روز بسیار بسیار خاص و غیرطبیعی و اسرارآمیز و مرموزی است!
نه، اشتباه نکنید، روز تولد دوچرخه نیست! چهقدر شما کمطاقت تشریف دارید! عرض کردم که تولد دوچرخه پانزدهم دی است و حتماً آنروز هم با یک ویژهنامهی تپلمپل و شنگولمنگول برای 20سالگی دوچرخه خدمتتان خواهیم رسید و از خجالتتان در میآییم!
اما امروز، پنجشنبه نهم مردادماه 1399، روزی است که دوچرخه به شمارهی 1000 رسیده و چهاررقمی شده است. یعنی به عبارتی از انتشار اولین شمارهی دوچرخه تا امروز، 234 ماه، یا 1021 هفته، یا 7147روز، یا 171هزار و 528ساعت، یا 10میلیون و 291هزار و 680دقیقه، یا 617میلیون و 500هزار و 800ثانیه از انتشار دوچرخه گذشته است! و حالا دوچرخه اینجا ایستاده است؛ در صفحهی 17هزار و چهارصد و سی و دومش!
بله! این صفحه، 17هزار و چهارصد و سی و دومین صفحهی دوچرخه از اول تا حالاست! باورکردنش کمی سخت است، چون این عدد، فقط یک عدد خشک و خالی نیست. شما را نمیدانم، اما برای ما که یک عمر است! عمر نوجوانهای قد و نیمقد چند دوره؛ از متولدهای دههی شصت و نیمهی اول دههی هفتاد، که از همراهان اولیهی دوچرخه بودند و حالا بعضیهایشان همکار دوچرخهاند، بگیرید تا متولدهای نیمهی دوم دههی هفتاد و بعد هم دههی هشتادیها که از مخاطبان اصلی امروز دوچرخه هستند.
به جز این 17هزار و چهارصد و سی و دو صفحهی چاپی، دوچرخه در دوران بحران و کمبود کاغذ، 24 شمارهی الکترونیک یا به عبارتی 220 صفحهی الکترونیک هم منتشر کرده است. هرچند که متأسفانه از شهریور 1397 تا حالا بهخاطر مشکلات کاغذ دیگر سهچرخه منتشر نمیشود، اما یادمان نروند که ما 188 شماره سهچرخه هم برای کودکان داشتهایم که میشود دوهزار و ششصد و شصت و چهار صفحه.
از میان صفحههای دوچرخه، صفحههایی بودند که الآن نیستند، یا صفحههایی هستند که قبلاً نبودند. مثلاً صفحههای خبر، خانهی فیروزهای، چراغراهنما، چشمهها، گردون، هزار و یک شب، سینما، ورزش، نامهها، هنر، چرخسبز، راهدانش، چرخفلک و دور دنیا با دوچرخه، از جمله صفحههایی هستند که از اول همراه دوچرخه بودند و بعضیهایشان هیچوقت کمرنگ نشدهاند. از طرفی صفحههایی مثل دوخرچه، جزیره، لوحنقرهای، شهربازی، دماسنج، کاروبار و نیمکتآخر، صفحههایی هستند که در میانهی راه به دوچرخه اضافه شدند و بیشترشان تا به امروز همراه دوچرخه بودهاند. یا حتی صفحههایی مثل کولهی سردبیر، خبرنگار افتخاری، تکچرخ، خورجین سردبیر، مدرسه، پوشه، گزارش، جهان، 16+8، 16+16، جوانه، کتونی، پنجره، تلویزیون و هنر روز، صفحههایی بودند که زمانی متولد شدند و امروز دیگر وجود ندارند.
دوچرخه در این 20سال، 13 دورهی خبرنگار افتخاری برگزار کرد که در مجموع 2539نوجوان را بهعنوان خبرنگار افتخاری برگزیده که از بین آنها 1347 نفر از تهران و 1192 نفر از شهرستان بودهاند و افتخار میکند که از میان نوجوانهای دیروز، جوانهای زیادی به جامعهی مطبوعاتی کشور در زمینههای داستان، شعر، تصویرگری، عکس، گزارش، خبر، گفتوگو و... اضافه شدهاند و همانطور که گفتم تعداد زیادی از این جوانها، امروز همکار حرفهای دوچرخه هستند.
دوچرخه در این 20سال، همهشکل و اندازهای به خود دیده است؛ هشت صفحهای، 16صفحهای، 24 صفحهای، 32 صفحهای و 36 صفحهای، حتی هشت صفحهای کلهپا یا هشتصفحهای قطع روزنامهی همشهری هم بوده است. جلددار و بیجلد یا با کاغذهای متفاوت چاپ شده است. ویژهنامههای جامجهانی، جام ملتهای اروپا، بازیهای المپیک، هری پاتر، جشنوارهی فیلم فجر، جشنوارهی فیلمهای کودک و نوجوان، آثار نوجوان، طنز و سرگرمی، نوروز و ویژهنامههای تابستانی سایهی خیس، پنکه، فارنهایت 104، ظهر تابستان، چرخستان و... را تجربه کرده است. اما واقعیت این است که دوچرخه هرچه که بوده یا هرچند صفحه که داشته، همیشه دوچرخه بوده و همیشه دوچرخه است. هر کس اسم آن را میشنود، یا امروز خوانندهی دوچرخه است و نام آشنایی را شنیده و ذوق میکند، یا در دوران نوجوانی دوچرخه میخوانده و امروز با خاطرهی آنروزها از این نام لذت میبرد.
ما امروز با شما اینجا ایستادهایم؛ در صفحهی 17هزار و چهارصد و سی و دوم در هزارمین شمارهی دوچرخه و در آستانهی هزارهی دوم دوچرخه. نمیدانم دوچرخه روزی پنج رقمی هم میشود یا نه، اما مطمئنم من دیگر آنروز نیستم! حسابش که سخت نیست؛ 20سال طول کشیده به شمارهی هزار برسیم. ببینید چندسال دیگر به شمارهی 10هزار باقی مانده!
اما اگر روزی کسی که در آنزمان زندگی میکند این یادداشت را میخواند، بداند ما در چنین روزی، در نهم مردادماه 1399 عاشقانه آرزو کردهایم دوچرخه برای نوجوانان ایران بماند و به شمارهی 10هزارم برسد. حالا در هرقطع و شکلی که باشد؛ اما باشد.