بازخوانی کوتاه تاریخ مطبوعات ایران از ابتدا تا تولد نخستین روزنامه تمامرنگی
از کاغذ اخبار تا همشهری
عیسی محمدی
روزنامهنگاری در ایران و جهان، درواقع قیافه بیرونی و مصداقی یک نیاز بوده و هست. چه نیازی؟ اینکه آدمی دوست داشت از دور و بر خودش بیشتر بداند. لابد شما هم در این روزهای کرونایی، این حس را تجربه کردهاید که در قرنطینه، گاهی که چند روزی از اخبار دنیا و پیرامونتان بیخبر میمانید، حس میکنید از دنیا عقبید. این حس در طول تاریخ، همیشه با آدمی بوده و به همین دلیل دوست داشته که بداند. تا پیش از اینکه روزنامهها متولد شوند، این نیاز بهگونهای دیگر پاسخ داده میشد؛ مثل جارچیها و کسانی که اخبار را بهصورت شفاهی منتقل میکردند و انتقال سینه به سینه و شبیه آن. حتی برخی میگویند که در ایران باستان هم چیزهایی شبیه این روزنامههای فعلی داشتهایم؛ روی لوحها مینوشتهاند و دیگران را در جریان قرار میدادهاند. بعدها هم که روزنامهها متولد شدند و رادیو و تلویزیون و شبکههای مجازی و... . درواقع نیاز همان نیاز بود، اما شکل آن عوض شد. اما جدا از همه این قصهها، روزنامهها در کل اهمیت زیادی در تاریخ اجتماعی و سیاسی و فرهنگی 2سده اخیر داشتهاند. به همین مناسبت، تایملاینی کوتاه و مختصر از روزنامهنگاری در 2سده اخیر ایران را مرور میکنیم تا بیشتر به اهمیت آن پی ببرید.
409 ه.ش
گفته میشود که در دوره محمود غزنوی، در غزنین، روزنامهای به اسم ایام منتشر میشد؛ در آغاز سده پنجم هجری. میگویند که در زمان سزار نیز چنین چیزی بهصورت دستنویس منتشر میشده. در فرانسه نیز چنین چیزی منتشر میشد که بیشتر شامل نوشتههای ادبی بود.
1217
نزدیک به 2سده پیش بود که میرزاصالح شیرازی، نخستین روزنامه را در ایران سروسامان داد. او فردی روشنفکر بود که دوره روزنامهنگاری را در انگلستان گذرانده بود. روزنامههای نخست نامی نداشتند و ترجمه تحتاللفظی آن از انگلیسی به فارسی میشد کاغذ اخبار، به همین دلیل تحت عنوان کاغذ اخبار آنها را به یاد میآوریم.
1228
دومین روزنامه یا نشریه ایران را فردی به اسم زاهاریرادی راه انداخت. این روزنامه در شهر ارومیه نشر یافت و به زبان آشوری بود. درواقع میشود ارومیه را نخستین شهر غیرپایتختی ایران دانست که رنگ روزنامه را بهخودش دید؛ و البته شهری که دومین روزنامه تاریخ مطبوعات ایران در آن منتشر شد.
1229
و سرانجام میرسیم به وقایع اتفاقیه؛ روزنامه یا نشریهای که بیشتر از اولینهای روزنامهنگاری دیگر، سر زبانها افتاده است، چراکه هم اطلاعات بیشتری از آن داریم و هم با نام امیرکبیر گره خورده. وقایع اتفاقیه یکی از اقداماتی بود که این وزیر کاردرست، تصمیم گرفت انجامش دهد.
1232
صنیعالدوله که لقب ابوالحسنخان نقاشباشی بود، مسئولیت یافت تا بر انتشارات دولتی و روزنامهنگاری و... نظارت کند. او 3سال بعد وقایعاتفاقیه را با نام جدید «دولت علّیه ایران» نشر داد. این نشریه، درواقع یک روزنامه مصور بود با اخباری درباره بزرگان و چهرهها و خانواده سلطنتی.
1243
نخستین فرمان رسمی سانسور و ممیزی را مربوط به دوره ناصری میدانند. در این دوره بود که ناصرالدین شاه، به صنیعالملک دستوری صادر کرد که در آن از نگرانیهای خود پیرامون مطالبی که مخاطبشان اطفال بودند، گفت. شاه در این فرمان از فساد اطفال و نوجوانان احساس خطر کرده بود.
1246
روزنامهای دیگر در تهران منتشر شد. اسم این روزنامه را گذاشته بودند «ملتی»، چراکه منتشرکنندگان میخواستند در مقابل روزنامه دولتی، برای خودشان مزیت نسبی ایجاد کنند و بگویند که ما متفاوت هستیم. بیشترین روزنامهها را هم کماکان تهران منتشر میکرد.
1247
نشریات و جراید در ایران موضوعات مختلفی دارند و به نسبت این موضوعات، تخصصی هم میشوند. ازجمله اینکه نخستین نشریه علمی منتشرشده در کشور، روزنامه علمیه دولت علّیه ایران بود. بعدها نیز نشریاتی چون گنجینه فنون، فلاحت مظفری، مجمعالاخلاق و... هم در این حوزه وارد کار شدند تا بازار نشریات علمی گرم باشد.
1275
با پایان دوران ناصرالدین شاه، عملا وارد دورهای میشویم که نوع جدیدی از روزنامهنگاری در آن شروع میشود. تا پیش از این حتی صفحهآرایی روزنامهها شکل کتابهای سنگی و چاپی بود؛ یعنی کاملا سنتی، تا اینکه خارج رفتهها، سروسامانی به وضعیت روزنامهنگاری دادند و تاریخ روزنامههای مستقل هم شروع شد.
1278
روزنامهای به نام خلاصهالحوادث در چنین سالی در تهران منتشر شد. از حیث مفهوم روزنامه بودن و زمان انتشار، این یکی را نخستین تجربه واقعی روزنامه در ایران میدانند. این جریده 4صفحه بود و خبرهای خودش را از رویترز میگرفت؛ اخباری که با هدف هندوستان مخابره میشد و در ایران هم نشر مییافت.
1280
اولین نشریه فکاهی و طنز ایران هم که منتشر شد، نامش طلوع بود. البته یکی دوتای دیگر هم قبل از آن منتشر شده بودند، اما این یکی درست و حسابیتر بود. این نشریه توسط عبدالحمیدخان متینالسطنه منتشر میشد. البته او از اعتبار بهدست آمده استفاده کرد و بعدها نماینده مجلس شورای ملی شد. بعدها تاریخ مطبوعات ایران نشریات فکاهی مهمی چون توفیق و گلآقا و... را بهخودش دید.
1285
مشروطه باعث شد روزنامه، روزنامهنویسی و روزنامهخوانی در ایران جانی تازه بگیرد، چراکه همه به دنبال اطلاعات و افکار نو بودند. اما تا قبل از مشروطه، 2روزنامه دیگر به اسمهای وطن و طلوع هم منتشر شدند. جالب اینکه روزنامه وطن را نخستین روزنامه دوزبانه ایران میدانند که به فارسی و فرانسوی منتشر میشد. نخستین توقیف هم مربوط به همین روزنامه بود.
1285
وقتی که فرمان مشروطه اعلام شد، مطبوعات، هم رشد کیفی و هم رشد کمی زیادی کردند. جالب اینکه تیراژ روزنامه مساوات به 3هزار، صور اصرافیل به 5هزار، مجلس به 10هزار و... رسید. تعداد نشریات نیز از 20عنوان به 92عنوان رسید.
1288
اولین نشریه زنان در ایران به اسم دانش منتشر شد. این نشریه یک سالی در تهران منتشر شد و هفتهنامه بود. قطع رحلی داشت، 8صفحهای بود و هم در ایران و هم در کشورهای دیگر نشر مییافت. این نشریه توسط همسر میرزاحسینخان کحال منتشر میشد.
1290
روزنامه دولت علّیه ایران بعد از مدتی که از انتشارش گذشت، به روزنامه دولتی تغییر نام داد و تا چند سالی هم منتشر میشد، اما بعد از مدتی چاپ آن متوقف شد. سپس به اسم روزنامه رسمی دولت ایران تغییر نام داد و به انتشار خودش ادامه داد.
1293
به محض اینکه مشروطه در ایران سروسامان گرفت، روزنامههای جدیدی هم نشر یافتند؛ ازجمله روزنامههای مجلس، ندای وطن، حبلالمتین و صبح صادق. یکی از جدیترین دورههای مطبوعات را باید همین دوره بدانیم. روزنامههایی چون صور اسرافیل و ایران نو، واقعاً یکهتازی میکردند.
1317
آموزش روزنامهنگاری بهصورت درست و حسابی و نسبتا آکادمیک، توسط روزنامه اطلاعات و دانشکده حقوق و مدیریت دانشگاه تهران برگزار شد. نام آن، بنگاه روزنامهنگاری بود که بعدها در شهریور 1320، تعطیل شد.
1320
مطبوعات ایران تاکنون انجمنها و گروههای صنفی مختلفی را بهخودش دیده است. نخستین گروه مطبوعاتی صنفی هم در اواخر1320 بود که شکل گرفت که نام اتحادیه مطبوعات را بهخود گرفته بود. بعد از آن، دورهمیهای صنفی مطبوعاتیها بیشتر شد، طوری که حتی موفق به امضای قانونی برای صیانت از مطبوعات هم شدند، اما کودتای 28 مرداد 1332 همهچیز را به هم زد.
1321
دولت سهیلی بهدلیل توقیف مطبوعات مورد استیضاح قرار گرفت. البته این استیضاح بهمعنای این نبود که وضع مطبوعات خوب باشد. فرمانداری نظامی تهران از وزارت فرهنگ درخواست کرد که اعطای مجوز روزنامه متوقف شود. روزنامههایی چون باختر هم بهدلیل توقیف، در بازار سیاه خرید و فروش میشدند.
1326
دولت سهیلی بهدلیل توقیف مطبوعات مورد استیضاح قرار گرفت. البته این استیضاح بهمعنای این نبود که وضع مطبوعات خوب باشد. فرمانداری نظامی تهران از وزارت فرهنگ درخواست کرد که اعطای مجوز روزنامه متوقف شود. روزنامههایی چون باختر هم بهدلیل توقیف، در بازار سیاه خرید و فروش میشدند.
1332
طی سالهای ملی شدن نفت و رسیدن به کودتای 28مرداد، اتفاقات زیادی برای مطبوعات افتاد؛ از آتشسوزی دفاتر آنها گرفته تا استیضاح یکی دو دولت بهدلیل توقیف آنها و... . در سال کودتا، لایحه قانونی مطبوعات تصویب شد و توقیف نشریه و حبس و تهدید روزنامهنگاران به جریان افتاد.
1333
بعد از سرنگونی دکتر مصدق بود که پهلوی دوم، تصمیم گرفت فضایی بسته برای خودش ایجاد کند. چنین بود که از تعداد 2500عنوان نشریه و جریدهای که تا قبل از 1332 منتشر میشدند، کاسته شد. در همان سال 32 نزدیک به 100نشریه لغو امتیاز شدند. بعد از آن نیز قوانین و کنترلها و سانسورها، کار را برای دولت راحتتر میکرد.
1343
آن روزها قطبهای روزنامهنگاری ایران، کیهان و اطلاعات بودند و به همین دلیل بود که نخستین مدرسه درست و حسابی و عالی روزنامهنگاری در کشور، در مؤسسه کیهان تأسیس شد. این مدرسه بعدها توسعه یافت و تبدیل به دانشکده روزنامهنگاری شد. این مدرسه روزنامهنگاران زیادی تربیت کرد.
1353
به نوشته فرید قاسمی، در کتاب «تاریخ روزنامهنگاری ایران» دومین تصفیه مطبوعات در پهلوی دوم، در سال1353 اتفاق افتاد. در این سال، 64نشریه توقیف و تعطیل شدند. در سال42 نیز که وقایع پانزده خرداد و اعتراضهای عمومی شکل گرفت، شاهد توقیف بخشی دیگر از مطبوعات ایرانی بودیم.
1357
در سالی که انقلاب شد، مطبوعات ایران 2اعتصاب را از سر گذراند. نخستین اعتصاب سه، چهار روزه و مربوط به مهرماه بود. دومین آنها نیز 2ماه و از نیمه آبان تا نیمه دیماه بود. این اعتصابها در واکنش به سانسور و کنترل مطبوعات صورت گرفته بود. البته در نیمه دوم سال انقلاب، گروههای زیادی درگیر اعتصاب بودند و مطبوعات و روزنامهنگاران نیز از این قصه جدا نبودند.
1357
مهمترین بخش یک روزنامه و جریده، تیتر آن است و مهمترین تیتر تاریخ مطبوعات ایران را هم باید تیتر اطلاعات دانست؛ همان تیتر معروف «شاه رفت». این تیتر بیستوششم دیماه سال 57 کار شد. ماجرای شکلگیری آن با آن فونتی که قبلا موجود نبود هم خودش از خاطرات جالب تاریخ مطبوعات ایران است. در واقع سردبیر، همهچیز را از قبل آماده کرده بود.
1358
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، تا سال60 مطبوعات ایران، هم گسترش زیادی داشتند و هم آزادی عمل بیشتری. آنها متعلق به گروههای مختلفی بودند و به همین دلیل بهراحتی میتوانستند فعالیت کنند. تا اینکه با آغاز جنگ تحمیلی و ناآرامیهای داخلی ایجادشده توسط برخی از گروههای سیاسی، این وضعیت پایان یافت.