صدای طبقه رنجبر
رمان «روز سیاه کارگر» در چاپخانهای در کرمانشاه به چاپ رسید
ندا زندی
زمانی که رضاخان میرپنج، رضاشاه شد، اوضاع اقتصادی تعریفی نداشت؛ جمعیت کشور رو به تزاید بود اما همچنان شمار باسوادان و کتابخوانان اندک. بازار نشر به سختی روزگار میگذراند. تعداد چاپخانهها در تمام کشور به 100نمیرسید و تعدادی از کتابها هنوز در مطبعههای سنگی به چاپ میرسید. از حمایت دولتی و نشر تخصصی هم خبری نبود و بهطور متوسط در حدود 50کتاب در سال منتشر میشد. رمان اجتماعی یکسره تقلید «تهران مخوف» شده بود و فضای تکرار و دلمردگی ادبیات ایران را منعکس میکرد.
در این میان حسنخان و حسینخان سعادت که در 1301شمسی با سرمایه قلیل حاصل از فروش ملک و اثاث، شرکت سعادت کرمانشاه را بنانهاده بودند تا کرمانشاه و غرب کشور را از مضیقه چاپ کتاب درآورند، در 1305به سرمایه میرزا سیفالله ناصری به انتشار «روز سیاه کارگر» نوشته احمدعلی خداداده اقدام کردند. کتابی متفاوت که به توصیف زندگی طبقه کارگر، عامه مردم و زنان کشاورز میپرداخت. رمانی اجتماعی که نه در آن خبری از فواحش یا کارمندان بود و نه نقد فساد اداری و نه جملههای قصار ادبی و احساساتی؛ کتابی که با زبان ساده عوام نوشته شده بود و نثر و دیدگاه حکایت در حد دانش و دیدگاه پسرک کرد کمسوادی به نام بختیار بود و در واقع سیر زندگی و رشد این دهقانزاده را از کودکی تا بزرگسالی بر بستر وقایع تاریخی عصر مشروطه در 14 فصل روایت میکرد. موفقیت این کتاب باعث شد که خداداده در سال1307 در مطبعه شرافت احمدی که یکی دیگر از چاپخانههای کرمانشاه بود، جلد دوم رمانش را در 6فصل منتشر کند.
روز سیاه کارگر در سال1930 با عنوان «تقدیر روستایی» به زبان روسی و در سال1995 به کردی ترجمه شده است.