
مردم دیگر از کرونا نمیترسند!

دکتر علیرضا شریفییزدی ـ روانشناس اجتماعی
ویروس کرونا بهطور مستقیم و غیرمستقیم سلامت روان جامعه را تحتتأثیر قرار داده است؛ فشارهای روانی مستقیم ویروس کرونا ناشی از اضطراب ایجاد شده از این بیماری است، چرا که بهدنبال اخبار منتشر شده درباره ویروس کووید-۱۹ بسیاری افراد دچار اضطراب شدند که خود یا عزیزانشان دچار بیماری شوند و به خوبی این اضطراب در مردم مشاهده میشود. در واقع سطح اضطراب براساس مطالعات انجام شده در سطح ملی و بینالمللی بهویژه در کشورهای ایتالیا، چین، آمریکا و سوئد بهشدت افزایش یافته است. از سوی دیگر اعمال قرنطینهها نیز موجب اضطراب مردم و تحتتأثیر قرار گرفتن سلامت روان آنها شده است؛ زیرا بهدنبال قرنطینهها افراد از زندگی عادی خود دور و ارتباط فیزیکیشان با یکدیگر قطع شد. در این میان مقوله افسردگی بهویژه در افرادی که قرنطینه را به شکل دقیقتری انجام میدهند نیز به چشم میخورد. موضوع تامین معیشت یکی از عوامل بروز فشارهای روانی ناشی از کروناست؛ افرادی که دچار مشکلات اقتصادی هستند یا نتوانستهاند در دورهای درآمد خوبی کسب کنند (بهویژه روزمزدبگیران) در این شرایط از آینده و تامین نیازهای خانواده اضطراب دارند. در کنار همه اینها وسواس هم یکی دیگر از عوارض شیوع کرونا بر روان افراد است. برخی از افراد بهدلیل توصیههای بهداشتی درباره شستوشو و ضدعفونی کردن سطوح و دستها دچار وسواس شده و بهطور وسواسگونهای این کارها را انجام میدهند. افزایش اختلافات خانوادگی بهدنبال قرنطینهها نیز به نوعی روح و روان خانوادهها را فرسوده کرده، چرا که اعضای خانواده برای مدت زمان طولانی با یکدیگر در ارتباط بودهاند، این موضوع موجب افزایش سطح اصطکاک ارتباطیشان با یکدیگر و بهدنبال آن موجب افزایش درگیریها، خشم و پرخاشگری و کاهش امنیت و اعتماد به نفس افراد شده است. در روزهای اولیه شیوع ویروس کووید-۱۹ مردم دچار برجستگی ادراکی شده بودند؛ بهعبارتی دیگر بهدلیل اینکه افراد شناختی از این ویروس نداشتند، وحشت سنگینی بر مردم ایجاد شد.
از سویی دیگر رسانهها هم بهطور مرتب درباره این ویروس گزارش میدادند و بحث میکردند و به نوعی توجه همگانی نسبت به این موضوع وجود داشت و همین باعث شد که تمامی دستورالعملها برای اکثریت مردم مهم باشد، اما با این امید که طی یک الی 2ماه این ویروس از بین میرود.اما پس از مدتی مردم متوجه شدند که قرار است ماهها با این موضوع دست و پنجه نرم کنند، پس به مرور ذهنها دچار آشنازدگی شد و بعد از آنکه دولت هم اعلام کرد مردم باید بر سر کارهایشان برگردند، مردم اینطور احساس کردند که دیگر وضعیت آرام شده است. فارغ از توصیههای بهداشتی مانند خارج نشدن از خانه و رعایت فاصله اجتماعی، موضوع دیگری که باید مورد توجه قرار گیرد، بحث استفاده از اقلام بهداشتی مانند ماسک و مواد ضدعفونیکننده است؛ میدانیم که این اقلام نسبت به درآمد بخش وسیعی از جامعه، گران شده و بسیاری از مردم، امکان اینکه ماسک تهیه کنند و بعد از استفاده چندساعته، آن را دور بیندازند و دوباره از ماسک دیگری استفاده کنند را ندارند؛ شاید قرار باشد این اقلام را ماهانه چند صد هزارتومان خریداری کنند و طبیعتا خانوادههایی با درآمد یک میلیونی، 2میلیونی و 3میلیونی از پس آن برنمیآیند، لذا بخشی از این موضوع ناشی از ناآگاهی مردم نیست. از نظر فرهنگی مردم ما بیش از اینکه ساختار و نظام پزشکی را باور داشته باشند، هنوز به طریق سنتی عمل میکنند؛ زمانی که فردی روغن بنفشه برای درمان این بیماری تجویز میکند یا فرد دیگری میگوید واکسن دروغ است، اگرچه در این زمینه مسئله سلامت درمیان است. اما متأسفانه با وجود اقدامات و تمهیدات در نظر گرفته شده در بحث تصادفات، بهطور متوسط سالانه ۱۸هزار نفر جان خود را از دست میدهند و جزء کشورهایی با رتبههای اولیه در زمینه میزان خسارت و قربانی جادهای قرار داریم، با وجود این آمارها مردم چندان این دغدغه را ندارند که ممکن است خودشان یکی از این قربانیها باشند. همین قاعده درباره کرونا نیز وجود دارد، بهطوریکه بعد از کشته شدن تعداد زیادی از افراد بهدلیل کرونا، ذهنها آشنازده شده و آن برجستگی ادراکی وجود ندارد. در این میان موفقیت سیستم بهداشت و درمان نیز بیتأثیر نبوده است و با تمهیدات اندیشیده که تعداد زیادی از مبتلایان به کرونا بهبود یافتهاند، مردم ترس سابق را از کرونا ندارند، به همین دلیل نسبت به آن توجه نمیکنند. نخستین اقدام این است که پارازیتهای فرهنگی و محیطی حذف شود و دولت بهطور قاطع اعلام کند که هیچ مقام مسئولی در هیچ جایی خارج از پروتکلها و دستورالعملهای وزارت بهداشت و ستاد ملی مبارزه با کرونا حق اظهارنظر حاشیهای درباره این ویروس را ندارد. قوه قضاییه نیز بهطور جدی در این کار همکاری کند و بهعنوان جرم بزرگی به آن نگاه شود، زیرا این موضوع به سلامت مردم وابسته است.رسانهها در روزهای اولیه بهطور کامل در این زمینه فعالیت داشتند، این در حالی است که اکنون اکثر رسانهها درباره مسائل روزمره و عادی گزارشدهی میکنند و چندان روی مقوله کرونا مانور نمیدهند. از سوی دیگر مشاهده میشود که مشاغل و فضاهایی مانند رستورانها و تالارها بازگشایی شدهاند که ممکن است چندان ضرورتی نداشته باشد. همچنین باید در نقاطی با وضعیت قرمز محدودیتها دوباره اعمال شود.