بازداشت مرد چوپان در پرونده قتل زن تهرانی
مرد چوپان در اینستاگرام با زن تهرانی آشنا شد، اما 3ماه پس از این آشنایی زن به قتل رسید و مرد بهعنوان مظنون در قتل بازداشت شد.
بهگزارش همشهری، 31اردیبهشتماه امسال ساکنان ساختمانی در منطقه تهرانپارس صدای فریاد و درگیری از خانه همسایهشان شنیدند و خانه هایشان را ترک کردند. آنها خود را مقابل آپارتمان همسایه که در طبقه سوم بود رساندند تا علت درگیری را جویا شوند. اما زمانی که به مقابل آپارتمان رسیدند با در نیمه باز مواجه شدند. آنها نام زن همسایه را صدا زدند، اما پاسخی دریافت نکردند. بهنظر میرسید که اتفاقی رخ داده است و همسایهها برای سرکشی قدم در آپارتمان گذاشتند، اما با صحنه هولناکی مواجه شدند، پیکر خونین و نیمه جان زن جوان در سالن پذیرایی افتاده بود که همسایهها فورا به اورژانس زنگ زدند. طولی نکشید که امدادگران در محل حاضر شدند و مشخص شد که زن جوان از ناحیه شکم، چاقو خورده است. او برای درمان به بیمارستان انتقال یافت و ماجرای این حادثه به پلیس گزارش شد.
گزارش قتل
زن جوان تحت مداوا قرار گرفت و مأموران پلیس سرگرم تحقیق در این خصوص شدند اما تلاش پزشکان برای درمان او بینتیجه ماند و زن جوان جانش را از دست داد. در این شرایط گزارش این حادثه به قاضی ساسان غلامی، کشیک جنایی تهران اعلام شد و او دستور تحقیق در این خصوص را صادر کرد. بررسیها حکایت از این داشت که زن جوان 2 سال قبل بهخاطر اختلافاتی که با همسر اولش داشت از او جدا شده بود. او 5روز قبل این آپارتمان را از صاحبخانه اجاره کرده بود و به گفته صاحبخانه، وی به همراه مردی جوان که مدعی بود همسرش است آپارتمان را اجاره کرده بودند، اما مرد جوان ناپدید شده و از او خبری نبود. این درحالی بود که زن جوان پس از جدایی از همسر اولش ازدواج نکرده و به نظر میرسید مرد جوانی که نقش شوهرش را بازی کرده فردی بود که به تازگی با او آشنا شده بود. در این شرایط قاضی جنایی تهران دستور بازداشت این مرد آشنا که پس از قتل فراری شده بود را صادر کرد.
آَشنایی در اینستاگرام
مظنون اصلی این پرونده که فراری شده بود حمید نام داشت و 24ساله بود. او اهل روستایی در یکی از استانهای کشور بود که مأموران مخفیگاه وی را شناسایی کرده و چند روز قبل دستگیرش کردند. وی در بازجوییها منکر قتل زن جوان شد و به قاضی غلامی گفت: من جوان روستایی و چوپان هستم، اما 2سالی میشود که گوشی هوشمند خریدهام و در اینستاگرام پیجی ساختهام. حدود 3ماه قبل بهصورت اتفاقی چشمم به پیج مقتول افتاد و عکس خودم را که استوری کرده بودم برای زن جوان فرستادم. او وقتی عکس مرا دید شروع کرد به تعریف کردن و همین باعث آشنایی ما شد. شماره او را گرفتم و در واتسآپ یا تلگرام به او پیام میدادم و گاهی هم تماس تصویری میگرفتیم. حتی بعد از آشنایی به تهران سفر کردم و دوست اینستاگرامیام را ملاقات کردم. میدانستم مطلقه است و یک فرزند هم دارد، تا اینکه چند روز قبل از حادثه به تهران آمدم تا خانهای اجاره کند. وی ادامه داد: با هم خانهای پیدا کرده و آن را اجاره کرد. 10میلیون تومان پول پیش را خودش داد و قرار شد اجاره را من بپردازم. وی گفت: یک روز قبل از حادثه به خانه آمدم و دیدم قفل در شکسته است. به من گفت فرزندش داخل خانه گیر افتاده و چون کلید نداشته مجبور شده قفل در را بشکند. من شک کردم اما او به من اطمینان داد که حادثه دیگری رخ نداده است. بعد از آن گفت از خانهاش بروم؛ چراکه قرار بود خانوادهاش به خانهاش بیایند. میگفت آنها در جریان آشنایی ما نیستند و حرف او باعث ناراحتیام شد. چون تمام خانواده من از ارتباط من و او خبر داشتند و حتی گفته بودم که قرار است ازدواج کنیم، اما او مرا از خانوادهاش پنهان میکرد. من هم خانه را به حالت ناراحتی ترک کردم. روز بعد هرچه به او زنگ زدم جواب نداد. نگران شدم و به صاحبخانه زنگ زدم، او گفت همسرم فوت شده و من از ترسم به روستا(محل زندگیام) برگشتم. به خانوادهام گفتم که زن جوان به قتل رسیده و آنها گفتند به تهران نرو چون ممکن است پایم گیر شود.اما من قاتل نیستم و از ماجرای جنایت بیخبر هستم.
با اینکه مظنون در قتل منکر قتل عمدی بود، اما قاضی جنایی دستور بازداشت وی را صادر کرد و جوان روستایی برای انجام تحقیقات بیشتر در اختیار مأموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت.
بدینترتیب بازپرس ساسان غلامی، دستور بازداشت مرد جوان را صادر کرد و تحقیقات برای دستگیری او از سوی کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت ادامه دارد.