تابعیت پر هزینه
فرزندان مادر ایرانی برای گرفتن تابعیت ایران به ظاهر مشکلی ندارند، اما بیشتر آنها برای اینکه رابطه مادر و فرزندی را اثبات کنند، باید آزمایش یک میلیون تومانی ژنتیک بدهند
لیلی خرسند- روزنامه نگار
آییننامه اجرایی قانون تابعیت فرزند مادر ایرانی اول خرداد امسال تصویب و چند روز بعد به استانداریها و سازمان ثبتاحوال ابلاغ شد. با ابلاغ این قانون انتظار این است همه کسانی که مادر ایرانی دارند، تابعیت ایرانی بگیرند اما بعضی پیشبینیها این است که شاید همه افرادی که مشمول این قانون میشوند، نتوانند صاحب شناسنامه ایرانی شوند. گفته میشود این احتمال وجود دارد که در اجرای قانون سلیقهای اعمال شود و کسی که دنبال تابعیت ایران است، هزینه بالایی را هم بپردازد. در آییننامه تأکید شده کسانی که از مادر ایرانی و پدر غیرایرانی متولد شدهاند، اگر مشکل امنیتی نداشته باشند، میتوانند درخواست شناسنامه کنند؛ البته به شرطی که گواهی معتبر تولد داشته باشند. با اینکه این آییننامه به تازگی ابلاغ نشده و هنوز استانداریها به مرحله بررسی درخواستها نرسیدهاند، اما 2 ایراد به این آییننامه گرفته میشود؛ یکی اینکه تعریف مشخصی برای واژه «مشکل امنیتی» وجود ندارد. دوم اینکه اگر کسی گواهی تولد ندارد، برای اثبات مادر و فرزندی حتما باید آزمایش ژنتیک بدهد؟ و اگر اصراری به انجام این آزمایش هست، خانوادههایی که بیشتر ساکن مناطق محروم هستند، میتوانند هزینههای این آزمایشها را پرداخت کنند؟
ندا حاجیوثوق، دبیرکمیته زنان و کودکان انجمن علمی مطالعات صلح ایران و مدرس دانشگاه با اشاره به واژه «مشکل امنیتی» به همشهری میگوید: «در این قانون با یک کلمه مبهم به نام «مشکل امنیتی» دست قانونگذار را باز گذاشتهایم. در خود ماده واحده آمده که درصورت نداشتن مشکل امنیتی به تشخیص وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران، به فرد مجوز گرفتن شناسنامه داده میشود. در این ماده واحده تعریف مشکل امنیتی مشخص نیست.» وثوق میگوید مشکل امنیتی در قوانین ایران با قوانین بینالمللی متفاوت است: «در این ماده واحده حتی بچههایی که از فرزند مادر ایرانی در خارج از ایران هم متولد میشوند، میتوانند این تابعیت را داشته باشند، اما مشکل امنیتی تعریف نشده است. این مشکل براساس قوانین داخلی مشخص میشود یا براساس تفاهمنامههای بینالمللی؟ این موضوع دقیقا مشخص نیست. مفهوم این کلمه از یک کشور به کشور دیگر متفاوت است، مگر اینکه در ماده واحده تعریف مشکل امنیتی را مشخص کنند یا اینکه در توافقنامه و تفاهمنامههایی که با کشورهای همسایه دارند، این مورد لحاظ شود. اگر این اتفاق نیفتاد، باز هم کار سلیقهای میشود.»
آزمایش ژنتیک هزینهبر
زهرا مشتاق از فعالان اجتماعی است که بیشتر وقتش را در سیستان و بلوچستان میگذراند تا شاید مشکلی از مشکلات مردم این منطقه حل شود. مشتاق مدتی است که پیگیر شناسنامهدار شدن تعداد زیادی از مردم این منطقه است که نه شناسنامه دارند و نه میدانند داشتن آنچه اهمیتی دارد.
آزمایش ژنتیک
در سیستان و بلوچستان 3گروه هستند که شناسنامه ندارند. در این منطقه افغانها از سمت سیستان و پاکستانیها از سمت بلوچستان وارد ایران میشوند. یک دسته از بچههای بدون شناسنامه آنهایی هستند که از پدر افغان و مادر ایرانی متولد شدهاند. یک گروه هم بچههایی هستند که مادر ایرانی و پدر پاکستانی دارند. اما گروه سوم که تعداد بیشتری را شامل میشوند، خود ایرانیها هستند. مشتاق درباره این گروه میگوید: «در این گروه بیشتر خانوادههایی قرار میگیرند که نتوانستهاند برای همه بچهها شناسنامه بگیرند. آنها در روستاهای دور افتاده زندگی میکنند و اقدام برای گرفتن شناسنامه برایشان سخت است. بهخاطر همین پیرمرد و پیرزنی را میبینیم که برای 4 بچهشان شناسنامه گرفتهاند و برای 4 بچه دیگرشان اقدام نکردهاند. موضوع مهم این است که آنها اهمیت داشتن شناسنامه را نمیدانند.» یک دلیل دیگر هم وجود دارد که پسران این منطقه را بدون شناسنامه گذاشته: «برای آنها شناسنامه نمیگیرند تا سربازی نروند.» ازدواج در سن پایین و تولدهای متعدد روزبهروز آمار تعداد کسانی را که در این منطقه شناسنامه ندارند، بیشتر میکند. این آمار با توجه به افرادی که در این منطقه مسئولیت میگیرند، میتواند متفاوت باشد. مشتاق میگوید: «4 سال قبل که آقای علی اوسط هاشمی، استاندار سیستان و بلوچستان بودند، در شهرستان خیلی کوچکی به نام پیشین و در مدت 3 سال برای اهالی این شهرستان حدود 23هزار شناسنامه صادر شد. آقای اوسط اراده کردند و این اتفاق افتاد، ولی الان این اراده نیست. برای نمونه سال قبل در روستای آبیل، با 12خانوار، برای گرفتن شناسنامه اقدام کرده و پرونده رسمی تشکیل داده بودند. همه کارهایشان را انجام داده بودند، اما برایشان شناسنامه صادر نمیشد. من همه پروندهها را با خودم به تهران آوردم، به ثبتاحوال رفتم و گفتم چرا برای این آدمها شناسنامه صادر نمیشود، یکی از مدیران ارشد ثبتاحوال گفت: اصلا صدور شناسنامه برای افراد فاقد شناسنامه به ثبتاحوال مربوط نیست. تصمیمگیرنده شوراهای تامین استانها هستند. اینجا تعداد افراد بدون شناسنامه زیاد است. همین را درنظر بگیرید که در یک شهرستان 23هزار نفر شناسنامه نداشتند.»
موافقت مسئولان برای دادن شناسنامه، پایان ماجرا نیست، کسی که شناسنامه میخواهد باید آزمایش ژنتیک بدهد: «وقتی خانوادهای که حداقل 8 نفره است، میخواهد شناسنامهدار شود، همه با هم باید آزمایش بدهند. تا 2 سال پیش برای یک نفر حدود 800هزار تا یک میلیون تومان تمام میشد. خانوادهای که به زحمت به آب و نان دسترسی دارد، چطور میتواند 11-10 میلیون تومان هزینه کند تا شناسنامه بگیرد؟»
آبنوس: چارهای جز آزمایش نیست
شرط آزمایش ژنتیک از سالها قبل در این منطقه بوده، شرطی که خیلیها را از گرفتن شناسنامه پشیمان کرده است. بهنظر میرسد در قانون تابعیت فرزند مادر ایرانی هم گرفتن آزمایش ژنتیک در بعضی از خانوادهها مشکل ایجاد کند. اسفندیار آبنوس وکیل پایه یک دادگستری که در حوزه اتباع خارجی مسلط است، به همشهری میگوید: چارهای غیر از گرفتن آزمایش نیست. او توضیحات کاملی در این مورد میدهد: «قانونگذار هر دو طرف را در نظر میگیرد، اینکه هم قانون جامع باشد و هم مانع. قانون جامع است، یعنی طبق این قانون همه فرزندان یک زن ایرانی میتوانند شناسنامه بگیرند، مانع باشد یعنی اشخاص دیگر نتوانند از خلأهای این قانون استفاده کنند. مثلا پدر و مادری که هر 2 افغان هستند نمیتوانند برای بچههایشان تابعیت بگیرند، اما در اقوام زنی را دارند که ایرانی است و همسر افغان دارند، آنها میتوانند بچههایشان را بچه این زن معرفی کنند و برایشان تابعیت بگیرند. این فرضهایی است که قانونگذار متصور میشود تا جلوی سوءاستفاده از قانون گرفته شود.
راهکار چیست؟ ماده 5و هم ماده 11آییننامه راهکار را مشخص کرده است. در ماده 5تعلق فرزند مشمول این قانون به مادر ایرانی به موجب گواهی معتبر بیمارستان یا یکی از مراکز بهداشتی و درمانی ایران باید مشخص شود. ماده 11هم همین مضمون را دارد و مشخص کرده که چه چیزهایی را استانداری و اداره اتباع باید احراز کند؛ یک ایرانی بودن مادر است که با شناسنامه و اوراق هویت تأیید میشود. دوم ازدواج این زن با مرد غیرایرانی باید تأیید شود. بیش از 95درصد ازدواجهایی که اتباع ایرانی با مردان افغانستان انجام دادهاند، غیررسمی هستند. برای تأیید ازدواج، یا باید سند رسمی ازدواج بدهند، یا اگر سند نباشد باید رأی مراجع قضایی را بیاورند. این مسئله قابل حل است. آنها درخواست اثبات زوجیت میدهند و دادگاه رسیدگی میکند، شهود و فرزندان را میخواهد و... قسمت دوم ماده میگوید:«تعلق فرزند به مادر و حصول آن از ازدواج مذکور باید تأیید شود. برای اثبات این تعلق یا باید گواهی بیمارستان داشته باشند که بعضیها این گواهی را ندارند؛ چرا که در سالهای گذشته بیشتر فرزندان در مراکز بهداشتی و بیمارستانها متولد نشدهاند و گواهی ندارند. وقتی خانوادهای گواهی تولد نداشته باشند، تنها راهی که برای دادگاه میماند، شهادت شهود است. اگر کسی بخواهد از قانون سوءاستفاده کند، خیلی راحت است که 4 نفر را بهعنوان شاهد معرفی کند. این قانون را لوث میکند. بنابراین برای احراز اینکه فرزند، فرزند مادر ایرانی است، باید آزمایش ژنتیک گرفته شود. این به اختیار است و الزام نیست و آییننامه پیشبینی نکرده است، اما چارهای غیر از این وجود ندارد. با اینکه آزمایش هزینهبر است و برای خانوادهها سخت است، اما موضوع به قدری اهمیت دارد که برای این آزمایش هزینه شود.»
ابوالفضل؛ 15سال بهدنبال شناسنامه
ابوالفضل15 سالش است، پسری که پدر افغان و مادر ایرانی دارد، اما او نه شناسنامه دارد و نه هیچ مدرکی که هویتش را تأیید کند، مدرکی که بگوید او متولد شده، هست و دارد زندگی میکند: «انگار من وجود ندارم.» ابوالفضل از همان روزی که به دنیا آمده درگیر گرفتن شناسنامه است، اما هنوز موفق به دریافت آن نشده: «وقتی من به دنیا آمدم، پدرم رفته بود که برایم شناسنامه بگیرد، اما دیده بودند شناسنامه پدرم جعلی است.» پدر ابوالفضل قبل از ازدواج با یک پیشنهاد وسوسهکننده روبهرو شده بود: «پدرم کارت شناسایی داشت، اما یکی از دوستانش به او گفته بود باجناقش در ثبتاحوال کار میکند و میتواند برایش از راه قانونی شناسنامه بگیرد. آن موقع 7 میلیون تومان هم پول داده بود. پدرم با شناسنامهای که گرفته بود، با مادرم عقد کرد، عاقد هم هیچ ایرادی به شناسنامه نگرفته بود. اما وقتی برای گرفتن شناسنامه من به ثبتاحوال رفته بود، به او گفته بودند که شناسنامه جعلی است. بهخاطر همین به من شناسنامه ندادند. من هیچ مدرکی ندارم که بگویم وجود دارم.» در این سالها پدر و مادر ابوالفضل بهدنبال گرفتن کارت هویت برای ابوالفضل بودهاند. آنها اول باید مشکل شناسنامه پدر را حل میکردند و بیشتر درگیر این موضوع بودند: «از وقتی که یادم است، دنبال این کار بودهاند. خیلی هم پول خرج کردند، ولی هزینهها زیاد بود و یک مدت بیخیال شدند. خیلی تلاش کردیم و خیلی جاها رفتیم، ولی مشکل حل نمیشد.» خانواده ابوالفضل مجبور شدند از یک وکیل کمک بگیرند: «حتما باید وکیل میگرفتیم تا کارها زودتر انجام شود. وکیل با دوستانی که در ثبتاحوال دارد، صحبت میکند، مشورت میگیرد و به ما میگوید که باید چه کار کنیم.» وکیل به خانواده ابوالفضل گفته که با تصویب و اجرایی شدن قانون حق تابعیت فرزندان مادر ایرانی، کار آنها هم راحتتر پیش میرود:« 80 درصد کار درست شده و امیدواریم بهزودی شناسنامهام را بگیرم.» ابوالفضل خواهر و برادرانی دارد که با استناد به همین قانون شناسنامه گرفتهاند: «آنها از مادر دیگری هستند و با ما زندگی نمیکنند. به ثبتاحوال گفتهاند که پدرشان خیلی وقت است که نیست و فقط با مادرشان زندگی میکنند. با اسم و فامیلی مادرشان شناسنامه گرفتهاند.» ابوالفضل منتظر است که تا قبل از شروع سال تحصیلی، شناسنامه به دستش برسد. در همه این سالها به یک مدرسه خصوصی که به بچههای افغان اختصاص دارد رفته و سالانه شهریه داده، شهریهای که از یک میلیون شروع شده و حالا به 3 میلیون تومان هم میرسد اما حالا او یک مشکل دیگر دارد: «مدرسه ما فقط رشته انسانی دارد. کلاس نهم هستم و باید انتخاب رشته کنم. دوست دارم به رشته ریاضی بروم، اما اگر شناسنامه ندهند مجبورم انسانی بخوانم.» ابوالفضل تنها کسی نیست که برای گرفتن شناسنامه مشکل دارد. تعداد زیادی از بچههایی که مادران ایرانیشان با پدران خارجیشان ازدواج کردهاند، به راحتی نمیتوانند تابعیت بگیرند. تعداد قابل توجهی از این ازدواجها، جایی ثبت نشده است و آنها باید پروسه طولانیتر را برای گرفتن تابعیت بگذرانند.