آتش طمع بر جان جنگلهای زاگرس
آتشسوزیهای تعمدی در جنگلهای زاگرس با هدف توسعه زمینهای کشاورزی و قاچاق زغال انجام میشود \ شکار گونههای جانوری، اختلافات خانوادگی و گنجیابی از دیگر دلایل آتشسوزیهای تعمدی در زاگرس است
الهام مصدقیراد- خبرنگار
95درصد آتشسوزی جنگلها عامل انسانی دارد. این آماری است که سازمان جنگلها اعلام میکند. برخی آتشسوزیها بهدلیل بیتوجهی و ناآگاهی رخ میدهد و مهیا بودن شرایط همچون خشکیدگی گیاهان علفی در فصل گرم، احتمال برافروخته شدن آتش را تشدید میکند، اما بخشی از این آتش تعمدی به جان جنگلها میافتد و آتشافروزان زبانههایی را شعلهور میکنند که دامنهاش وسیع میشود و درختان و گونههای گیاهی و حتی جانوری بسیاری را از بین میبرد. جالب آنکه اطلاعات و آمار مرتبط با آتشافروزی عمدی در جنگلهای کشور پنهان میماند.
فعالان محیطزیست، ساکنان محلی و جنگلبانها اما به خوبی در جریان وقوع آتشسوزیها قرار دارند. نوع فعالیت اقتصادی حاکم بر مناطق زاگرسی و برخی شیوههای کشاورزی، سوداگری برای کسب منافع مالی و پول بیشتر، شکارچیها، قاچاقچیان گونههای حیاتوحش، اختلافات خانوادگی و... عواملی هستند که بهعنوان اصلیترین دلیل در به آتش کشیدن تعمدی جنگلها و عرصههای طبیعی ایران بهویژه در جنگلهای زاگرسی شناخته شدهاند.
متخلفین، دلگرم به منابع قدرت
«برخی کشاورزان، جنگلها و مراتع همجوار زمینهای خود را آتش میزنند تا بر وسعت زمین زراعی بیفزایند. عمده این افراد نیز به منابع قدرت افراد بانفوذ محلی و منطقهای دلگرم هستند و حتی میتوانند به راحتی برای زمینهای سوخته سند بگیرند.» این گفته سلام اسماعیل سرخ، فعال محیطزیست و ساکن منطقه دیواندره در استان کردستان است. او میگوید: «در برخی مناطق تا همین چند دهه قبل، دامداری رواج بسیار داشت، حالا برای برخورداری از وام و تسهیلات کشاورزی با تغییر در نوع معیشت مواجه شده است و به همین دلیل در منطقهای که چند دهه قبل 120هزار هکتار مرتع درجه یک وجود داشت، حالا بهدلیل توسعه بیرویه کشاورزی و زمینهای زراعی، حتی 3هزار هکتار هم مرتع درجه 3ندارد و تمامی زمینها شخم زده میشوند. زمینهایی که عمدتا در شیب قرار دارند و خاک شخم خورده آنها با باد و باران دچار فرسایش میشود.» این فعال محیطزیست با تأکید بر اینکه برخلاف برخی تصورات، مشکلات اقتصادی نقش مؤثری در تلاش برخی کشاورزان برای توسعه زمینهای زراعی با به آتش کشیدن جنگل و مرتع ندارد، به همشهری میگوید: «شرایط اقتصادی کشاورزان ضعیف نیست که بگوییم این عامل، دلیل آتش زدن مراتع و جنگلهای مجاور زمینهایشان است. آنها عمدتا بهدنبال سود و منفعت بیشتر هستند و متأسفانه دولت هم نمیتواند از حریم منابع طبیعی در اختیار خود صیانت و اقدام مؤثر انجام دهد. دستگاه قضایی هم مبالغ اندکی جریمه برای کشاورزان متخلفی که اقدام به آتش زدن منابع طبیعی کردهاند درنظر میگیرد.» این فعال محیطزیست تصریح کرده است: «در استان کردستان، 70درصد آتشسوزی جنگلها و عرصههای طبیعی تعمدی است و با هدف توسعه زمین زراعی صورت میگیرد.» برخی آتشسوزیها البته بهدلیل آتش زدن زمین زراعی و پاک کردن زمین از کشت ایجاد میشود تا زمین برای کشت سال بعد آماده شود. اما گاهی مواقع این آتش گسترده میشود و بهویژه در جنگلهای متراکم، خسارات جبرانناپذیری برجای میگذارد.
خاکسترشدن جنگلها در پی یافتن گنج و تولید زغال
در همه مناطق جنگلی و طبیعی اما توسعه زمین زراعی، عامل اصلی آتشسوزی جنگلها و مراتع نیست و گاهی ممکن است آتش زدن زمین بهمنظور آمادهسازی برای کشت جدید باشد که جنبه تعمدی هم ندارد و میتوان با آموزش کشاورزان و جایگزینی روشهای دیگر از خسارت به عرصههای طبیعی و جنگلی کشور پیشگیری کرد.
استان کهگیلویه و بویراحمد یکی از مناطق کشور است که رویشگاههای زاگرسی خود را در آتشهای متعدد از دست میدهد. سعید انصاریان، فعال محیطزیست و مبدع طرح کاشت درخت بلوط در جنگلهای زاگرسی در اینباره به همشهری میگوید: «بخش قابل توجه آتشسوزی جنگلهای زاگرسی در کهگیلویه و بویراحمد، بهدلیل فعالیت قاچاقچیان زغال است. دراین مناطق از درختان بلوط، زغال گرفته و آنها را میفروشند. فعالیت همین دسته نیز باعث شده است بارها هکتارها زمین مرغوب جنگلی دچار حریق شود.»
انصاریان به نقش شکارچیها و قاچاقچیان گونههای حیاتوحش در آتشافروزی در جنگلهای زاگرسی نیز اشاره میکند و میافزاید: «قاچاقچیان سنجاب برای به دام انداختن اینگونه از آتش استفاده میکنند. شکارچیان متخلف هم که بهدلیل حضور جنگلبانها امکان شکار در ارتفاعات را پیدا نمیکنند، برای شکار کل و بز ارتفاعات رویشگاههای جنگلی را به آتش میکشند تا حیوانات به نقاط پایین و امن حرکت کنند و شکارشان آسان شود. نتیجه این آتشافروزی گسترش آتش به نقاط بیشتر است.» او البته تأکید میکند که حجم آتشسوزیهای تعمدی بهدلیل تلاش برای کنترل و مخفی نگه داشتن آتش، وسیع نیست و قاچاقچیان زغال که بلوطهای زاگرس را خاکستر میکند، در 90درصد آتشسوزیهای تعمدی در جنگلها و رویشگاههای زاگرسی دخیل هستند.» به تمام این موارد البته باید گاه، اختلافات خانوادگی بر سر ارثیه زمینهای زراعی را نیز افزود که به آتش زدن زمین و سرایت آتش گسترده به رویشگاههای جنگلی و عرصههای طبیعی منتج شده است. سعید انصاریان، فعال محیطزیست در استان کهگیلویه و بویراحمد البته به موضوع عجیب دیگری در آتش زدن تعمدی عرصههای طبیعی و جنگلی زاگرس هم اشاره میکند. او میگوید: عاملی که در یک دهه اخیر در مورد بخشی از آتشسوزیهای مناطق زاگرسی مغفول مانده است، هیجان کاذب بهدست آوردن دفینه و گنج است که از یک دهه پیش در مناطق زاگرسی شدت یافته است.
او میگوید: در تمام روستاها عدهای هستند که بهدنبال گنج و دفینه، نیمهشب به دل جنگلها میروند و برای تامین نور و گرما حین حفاری غیرمجاز، آتش روشن میکنند و متأسفانه این آتش چنان گسترده میشود که بخش زیادی از رویشگاههای جنگلی مناطق زاگرسی کهگیلویه و بویراحمد را خاکستر میکند.»