دستور تبعید امام
خیزش مردمی 15خرداد، حسابی دربار و نظامیان را به هم ریخت. یعنی در اصل انتظارش را نداشتند و حسابی غافلگیر شدند. ارتشبد فردوست، نظامی بلندپایه نزدیک به محمدرضا پهلوی دراینباره در خاطرات خود چنین گفته: «محمدرضا دستور شدت عمل میداد و در نتیجه سرهنگ مولوی ـ رئیس ساواک تهران ـ به مدرسه فیضیه قم حمله کرد و عدهای را کشت و تعدادی را زخمی نمود و تظاهرات خیابانی قم و سایر شهرها با دخالت نیروهای انتظامی متفرق شدند... حسنعلی منصور مطرح کرد که باید هرچه سریعتر آیتالله خمینی به ترکیه تبعید شود. گفتم: باید به پاکروان گفته شود. گفت: تلفن کنید. تلفن کردم پاکروان گفت: آیا میتوانم با شاه صحبت کنم؟ موضوع را به محمدرضا گفتم. او به اتاق دیگر رفت و با وی صحبت کرد. دستور تبعید امام صادر شد و همان شب مولوی- رئیس ساواک تهران- به همراه نیروهایی از هوابرد به قم رفت و ایشان را به تهران آورد و صبح روز بعد با هواپیما به ترکیه تبعید شد».
یک دستگیری و یک واکنش
نامه شهربانی خراسان درباره دستگیری آیتالله خامنهای در آستانه 15خرداد42: «محترما باستحضار میرساند طبق گزارش شماره 5/203–42/3/12 شهربانی بیرجند آقای سیدعلی فرزند حاجی سیدجواد خامنهای محصل مدرسه حجتیه قم 24ساله برای وعظ به آنجا آمده و در شهر از جریانات قم و ایراد ضرب به علما بیاناتی نموده و اذهان عمومی را تحریک کرده، نامبرده دستگیر و پرونده بهنظر آقای بازپرس رسیده و فعلا در شهربانی مذکور تحت نظر است. به شهربانی مربوطه دستور داده شد، مشارالیه را با پرونده به مشهد اعزام دارد که شخص مذکور ساعت 22روز 11خرداد42 وسیله مأمورین بدرقه وارد و صبح روز 20خرداد42 به ساواک خراسان تحویل گردیده است.» واکنش آیتالله حکیم نیز به جنایت روز 15خرداد چنین بود: «یقین دارم اصرار مسئولین امور در پیروی از سیاست کوبیدن و ارعاب مردم در فاصلههای پی در پی کاشف از عجز آنها در اداره امور مملکت است. باید از اینگونه سیاست بازیها بهراسند که بهطور قطع آنها را به پرتگاه سقوط مبتلا خواهد ساخت...».
وقایع اتفاقیه
در همینه زمینه :
وقایع اتفاقیه
وقایع اتفاقیه